ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
8 : 66

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا تُوْبُوْۤا اِلَی اللّٰهِ تَوْبَةً نَّصُوْحًا ؕ— عَسٰی رَبُّكُمْ اَنْ یُّكَفِّرَ عَنْكُمْ سَیِّاٰتِكُمْ وَیُدْخِلَكُمْ جَنّٰتٍ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ ۙ— یَوْمَ لَا یُخْزِی اللّٰهُ النَّبِیَّ وَالَّذِیْنَ اٰمَنُوْا مَعَهٗ ۚ— نُوْرُهُمْ یَسْعٰی بَیْنَ اَیْدِیْهِمْ وَبِاَیْمَانِهِمْ یَقُوْلُوْنَ رَبَّنَاۤ اَتْمِمْ لَنَا نُوْرَنَا وَاغْفِرْ لَنَا ۚ— اِنَّكَ عَلٰی كُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ ۟

خداوند در این آیه به توبۀ خالصانه فرمان داده، و وعده داده است که در مقابل توبۀ خالصانه، گناهان را از توبه کننده بزداید و او را وارد بهشت ‌کند و او رستگار و موفق خواهد شد، آنگاه که مؤمنان در روز قیامت در پرتو نور ایمانشان و با روشنایی آن حرکت می‌کنند، و از این راحتی و آسایش بهره‌مند می‌شوند. و زمانی که نورهای منافقان خاموش می‌شود، مؤمنان از خداوند می‌خواهند که نورشان را کامل بگرداند، و خدا دعایشان را می‌پذیرد و آنها را به وسیلۀ نور و یقینی که با خود دارند به باغ‌های بهشت می‌رساند و در جوار پروردگار بزرگوار جای می‌گیرند، و همه اینها نتایج و آثار توبه خالصانه است. منظور از توبۀ خالصانه، برگشتن و دست کشیدن از همۀ گناهان است، توبه‌ای که هدف بنده فقط رضای خدا باشد، و هدفی جز رضایت او و نزدیک شدن به وی‌را نداشته باشد، و همیشه و در هر حالت بر این توبه پایدار بماند. info
التفاسير:

external-link copy
9 : 66

یٰۤاَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنٰفِقِیْنَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ ؕ— وَمَاْوٰىهُمْ جَهَنَّمُ ؕ— وَبِئْسَ الْمَصِیْرُ ۟

خداوند متعال به پیامبر فرمان می‌دهد تا با کافران و منافقان جهاد کند و بر آنان سخت بگیرد، و این شامل جهاد با کافران به وسیلۀ اقامۀ حجّت بر آنها و دعوت دادنشان با موعظۀ حسنه و باطل کردن گمراهی‌هایی است که بر آن قرار دارند، نیز شامل جهاد کردن با آنها به وسیلۀ سلاح و پیکار با کسی است که دعوت خدا را نمی‌پذیرد و تسلیم حکم او نمی‌گردد. چنین کسی که دعوت خدا را نمی‌پذیرد و تسلیم نمی‌شود، باید با او جهاد کرد و به درشتی با او رفتار نمود. جهاد نوع اول، با همان شیوه‌ای که بهتر است باید انجام شود. و خداوند کافران و منافقان را با مسلط کردن پیامبر و حزب‌الله بر آنها عذاب می‌دهد. نیز در آخرت با دوزخ عذابشان می‌دهد، و دوزخ بد جایگاهی است که سرانجام هر بدبخت و زیانمندی خواهد بود. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 66

ضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلًا لِّلَّذِیْنَ كَفَرُوا امْرَاَتَ نُوْحٍ وَّامْرَاَتَ لُوْطٍ ؕ— كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتٰهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللّٰهِ شَیْـًٔا وَّقِیْلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدّٰخِلِیْنَ ۟

خداوند این دو مثل را برای مؤمنان و کافران زده است تا برایشان بیان دارد که ارتباط کافر با مؤمن و نزدیک بودنش با او، سودی به وی نمی‌رساند. همچنین ارتباط مؤمن با کافر به او زیانی نمی‌رساند در صورتی که مؤمن، وظیفۀ خود را انجام دهد. گویا در اینجا همسران پیامبر از گناه برحذر داشته شده‌اند، و به آنها اشاره شده که ارتباط آنها با پیامبر صلی الله علیه وسلم به آنها سودی نمی‌رساند، اگر کار بد انجام دهند. پس فرمود: ﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ﴾ خداوند دربارۀ کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده است که آن دو در نکاح دو بندۀ درستکار ما که نوح و لوط ـ علیهما السلام ـ بودند قرار داشتند. ﴿فَخَانَتَاهُمَا﴾ امّا آن دو زن در دین به نوح و لوط خیانت کردند، به این صورت که بر دین همسران خود نبودند. منظور از خیانت دراینجا همین است نه اینکه در امر زناشویی و عفّت به آنها خیانتی کرده باشند، چون زن هیچ پیامبری مرتکب فاحشه و زنا نشده است، و خداوند هرگز زن هیچ پیامبری را زناکار نگردانده است. ﴿فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡ‍ٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَا ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ﴾ پس نوح و لوط نتوانستند چیزی از عذاب خدا را از آن دو زن دور کنند، و به آن دو زن گفته شد که به دوزخ درآئید. پس به همراه همۀ کسانی که بدان درمی‌آیند وارد آن می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
11 : 66

وَضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلًا لِّلَّذِیْنَ اٰمَنُوا امْرَاَتَ فِرْعَوْنَ ۘ— اِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِیْ عِنْدَكَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِیْ مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهٖ وَنَجِّنِیْ مِنَ الْقَوْمِ الظّٰلِمِیْنَ ۟ۙ

﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ﴾ و خداوند دربارۀ مؤمنان نیز آسیه بنت مزاحم -رضی الله عنها- را مثل زده است. ﴿إِذۡ قَالَتۡ رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرۡعَوۡنَ وَعَمَلِهِۦ وَنَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ هنگامی که گفت: پروردگارا! برای من خانه‌ای نزد خودت بساز، و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش، و مرا از دست گروه ستمکاران نجات بده. خداوند مریم را به داشتن ایمان و تضرع نمودن به پیشگاه خدا و طلب نمودن بالاترین خواسته که ورود به بهشت و قرار گرفتن در مجاورت پروردگار بزرگوار است توصیف نموده است. همچنین بیان داشته که او از خداوند خواست تا وی را از فتنۀ فرعون و کارهای زشت او و از فتنۀ هر ستمگری نجات بدهد. پس خداوند دعای او را پذیرفت، و او از ایمانی کامل و ثباتی تام برخوردار شد. و از فتنه‌ها نجات یافت. بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «از میان مردان، افراد بسیاری به کمال رسیده‌اند؛ و از میان زنان، کسی به کمال نرسید جز مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خولید، و برتری عایشه بر سایر زنان همچون برتری آبگوشت بر سایر غذاهاست.» info
التفاسير:

external-link copy
12 : 66

وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرٰنَ الَّتِیْۤ اَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیْهِ مِنْ رُّوْحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمٰتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهٖ وَكَانَتْ مِنَ الْقٰنِتِیْنَ ۟۠

﴿وَمَرۡيَمَ ٱبۡنَتَ عِمۡرَٰنَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا﴾ و مریم دختر عمران که به خاطر کمال دینداری و پاکدامنی‌اش دامن به گناه نیالود و پاکدامنی ورزید. ﴿فَنَفَخۡنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا﴾ پس از روح خود در آن دمیدیم که جبرئیل علیه السلام در گریبانش دمید، و دمیدنش به وجود مریم منتهی شد، و عیسی علیه السلام پیامبر بزرگوار از او متولّد گردید. ﴿وَصَدَّقَتۡ بِكَلِمَٰتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِۦ﴾ و مریم سخنان پروردگارش و کتاب‌های او را تصدیق کرد. در اینجا مریم به دانش و معرفت توصیف شده است؛ چون تصدیق سخنان خداوند، سخنان دینی و تقدیری او را شامل می‌شود. و تصدیق کتاب‌هایش مقتضی شناخت چیزی است که به وسیلۀ آن تصدیق تحقق می‌یابد، این کار جز با علم و عمل محقق نمی‌شود. بنابراین فرمود: ﴿وَكَانَتۡ مِنَ ٱلۡقَٰنِتِينَ﴾ و مریم از فرمانبرداران بود؛ یعنی همواره و همیشه با فروتنی و خضوع به طاعت الهی پای‌بند بود، و این توصیف او به کمال عمل است چون او صدّیقه بود و صدّیقیّت؛ یعنی کمال علم و عمل. info
التفاسير: