ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
62 : 38

وَقَالُوْا مَا لَنَا لَا نَرٰی رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِّنَ الْاَشْرَارِ ۟ؕ

﴿وَقَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ ٱلۡأَشۡرَارِ﴾ و آنان درحالی که در آتش هستند، می‌گویند: «چرا کسانی را نمی‌بینیم که گمان می‌بردیم آنها از بدکاران هستند، و سزاوار عذاب آتش جهنّم می‌باشند؟» اینها مؤمنان هستند که اهل جهنّم به جستجوی آنها می‌پردازند تا بدانند که آیا آنان را در جهنّم می‌بینند یا نه؟ info
التفاسير:

external-link copy
63 : 38

اَتَّخَذْنٰهُمْ سِخْرِیًّا اَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْاَبْصَارُ ۟

﴿أَتَّخَذۡنَٰهُمۡ سِخۡرِيًّا أَمۡ زَاغَتۡ عَنۡهُمُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ﴾ یعنی ندیدن ما آنها را در میان اهل جهنّم دو حالت دارد: یا ما در اینکه آنها را از بدکاران به حساب می‌آوردیم اشتباه کرده‌ایم؛ زیرا آنها از برگزیدگان هستند، و سخن ما دربارۀ آنها از روی تمسخر بوده است. و واقعیت همین است، همان‌طور که خداوند متعال به اهل جهنّم فرموده است: ﴿إِنَّهُۥ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ فَٱتَّخَذۡتُمُوهُمۡ سِخۡرِيًّا حَتَّىٰٓ أَنسَوۡكُمۡ ذِكۡرِي وَكُنتُم مِّنۡهُمۡ تَضۡحَكُونَ﴾ بی‌گمان گروهی از بندگان من می‌گفتند: «پروردگارا! ما ایمان آورده‌ایم، پس ما را بیامرز و بر ما رحم بفرما، و تو بهترین رحم کنندگان هستی. پس شما آنها را به مسخره گرفتید تا اینکه شما را از یاد من فراموش گرداندند، و شما به آنها می‌خندیدید.» و حالت دوم این است که ما نمی‌توانیم آنها را در عذاب و در کنار خود ببینیم؛ چراکه آنها با ما هستند و عذاب داده می‌شوند، ولی چشمان ما از آنها برگشته و آنها را نمی‌بینیم. احتمالاً این همان عقایدی است که در دنیا به آن باور داشتند؛ زیرا همواره برای مؤمنان حکم به جهنّمی بودن می‌کردند تا جایی که این باور در دل‌هایشان جای گرفت، و در بافت دل‌هایشان نفوذ کرد. پس آنها با این حالت و وضعیّت وارد جهنّم می‌شوند، و از این رو چنین سخنانی می‌گویند. و احتمال دارد که سخنشان از روی فریبکاری باشد، آنها همان‌طور که در دنیا مردمان را فریب دادند، حتّی در جهنّم هم دیگران را گول می‌زنند. بنابراین اهل اعراف به اهل جهنّم می‌گویند: ﴿أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا يَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍۚ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ﴾ آیا اینان کسانی هستند که شما سوگند خوردید خداوند رحمتی نصیب آنها نمی‌گرداند؟! اما اینک به آنها گفته شد: که وارد بهشت شوید؛ هیچ ترسی بر شما نیست، و اندوهگین نمی‌شوید. info
التفاسير:

external-link copy
64 : 38

اِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ اَهْلِ النَّارِ ۟۠

خداوند با تاکید بر آنچه که از آن خبر داده است می‌فرماید: ﴿إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقّٞ﴾ چیزی را که برایتان بیان کردم یک واقعیّت است، و شک و تردیدی در آن نیست، ﴿تَخَاصُمُ أَهۡلِ ٱلنَّارِ﴾ نزاع و مخاصمۀ دوزخیان با یکدیگر یک حقیقت است. info
التفاسير:

external-link copy
65 : 38

قُلْ اِنَّمَاۤ اَنَا مُنْذِرٌ ۖۗ— وَّمَا مِنْ اِلٰهٍ اِلَّا اللّٰهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ۟ۚ

﴿قُلۡ﴾ ای پیامبر! اگر این تکذیب‌کنندگان از تو چیزی خواستند که در اختیار تو نیست، به آنها بگو: ﴿إِنَّمَآ أَنَا۠ مُنذِرٞ﴾ تنها چیزی که من در اختیار دارم این است که من یک بیم دهنده هستم و بس، و اختیار کار در دست خداوند است، و من شما را امر و نهی می‌کنم، و شما را به انجام خیر تشویق می‌نمایم و از بدی و شر باز می‌دارم. پس هرکس راهیاب شد، به سود خودش می‌باشد؛ و هر کس گمراه گردید، به زیان خودش گمراه شده است. ﴿وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ و هیچ معبود به حقّی نیست جز الله، ﴿ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ﴾ خداوندِ یگانۀ غالب. این تاکید بر الوهیّت خداوند با استناد به دلایل قاطع است. وآن، دلیل یگانه بودن خداوند، وغالب و چیره بودن او بر هر چیزی است؛ زیرا چیرگی ملازم یگانگی است، و هرگز چنین نمی‌شود که دو چیره و غالب برابر باشند. info
التفاسير:

external-link copy
66 : 38

رَبُّ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیْزُ الْغَفَّارُ ۟

پس کسی که بر همه چیز غالب و چیره می‌باشد، خداوند یگانه است و نظیر و همانندی ندارد. و او خدایی است که سزاوار است تنها وی پرستش شود، همان‌طور که تنها او غالب و چیره می‌باشد. و این را با تأکید بر توحید ربوبیّت بیان نمود و فرمود: ﴿رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا﴾ آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنها می‌باشد، و پروردگار آنهاست. اوست که در آنها هر نوع تدبیر و تصرّفی را انجام می‌دهد. ﴿ٱلۡعَزِيزُ﴾ دارای قدرت و توانایی است، و با قدرت و توانایی خویش همۀ مخلوقات را آفریده است. ﴿ٱلۡغَفَّٰرُ﴾ و همۀ گناهان کوچک و بزرگ را برای کسی که به سوی او باز گردد و توبه نماید و از گناهان دست بکشد می‌آمرزد. پس او خدایی است که باید پرستش شود، و سزاوار بندگی است. امّا کسی که نمی‌آفریند و روزی نمی‌دهد و زیان و سودی نمی‌رساند و هیچ چیزی در اختیار او نیست و فاقد توانایی است و آمرزش گناهان و بدی‌ها در دست او نیست، سزاوار پرستش نمی‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
67 : 38

قُلْ هُوَ نَبَؤٌا عَظِیْمٌ ۟ۙ

﴿قُلۡ﴾ پس آنان را برحذر دار، و هشدارشان ده و به آنها بگو: ﴿هُوَ نَبَؤٌاْ عَظِيمٌ﴾ آنچه در رابطه با رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ و مجازات از آن خبر داده‌ام، خبر بزرگی است و باید به شدّت به آن اهتمام دهید و از آن غافل نشوید. info
التفاسير:

external-link copy
68 : 38

اَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُوْنَ ۟

﴿أَنتُمۡ عَنۡهُ مُعۡرِضُونَ﴾ ولی شما از آن رویگردانید، انگار که حساب و کتاب و عذاب و پاداشی در پیش روی ندارید. پس اگر در گفته و خبر من تردید دارید، بدانید که من به شما خبرهایی می‌دهم که خود از آن آگاهی ندارم و آنها را در کتابی نخوانده‌ام. پس این خبرها را که مطابق حقیقت هستند و بدون کم و کاست به شما می‌رسانم، بزرگ‌ترین شاهد و گواه بر راستگویی من است؛ و بزرگ‌ترین دلیل بر حقانیت چیزی است که برایتان آورده‌ام. info
التفاسير:

external-link copy
69 : 38

مَا كَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَاِ الْاَعْلٰۤی اِذْ یَخْتَصِمُوْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿مَا كَانَ لِيَ مِنۡ عِلۡمِۢ بِٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰٓ﴾ من هیچ خبری از فرشتگان ندارم، ﴿إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ﴾ آن زمان که گفتگو می‌کنند. پس اگر خداوند به من نمی‌آموخت و به من وحی نمی‌کرد، من از آنها آگاهی نداشتم info
التفاسير:

external-link copy
70 : 38

اِنْ یُّوْحٰۤی اِلَیَّ اِلَّاۤ اَنَّمَاۤ اَنَا نَذِیْرٌ مُّبِیْنٌ ۟

بنابراین فرمود: ﴿إِن يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٌ﴾ به من وحی نمی‌شود مگر بدان خاطر که بیم دهنده‌ای آشکار هستم. پس بیم‌رسانی من آشکارترین بیم‌رسانی است. info
التفاسير:

external-link copy
71 : 38

اِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلٰٓىِٕكَةِ اِنِّیْ خَالِقٌۢ بَشَرًا مِّنْ طِیْنٍ ۟

سپس گفتگوی فرشتگان عالم بالا را بیان کرد و فرمود: ﴿إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن طِينٖ﴾ آنگاه که پروردگارت به فرشتگان خبر داد و فرمود: من انسانی که مادّه‌اش از گل است خواهم آفرید. info
التفاسير:

external-link copy
72 : 38

فَاِذَا سَوَّیْتُهٗ وَنَفَخْتُ فِیْهِ مِنْ رُّوْحِیْ فَقَعُوْا لَهٗ سٰجِدِیْنَ ۟

﴿فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ﴾ پس هرگاه جسم او را سروسامان دادم و ساخته و پرداخته‌اش کردم و در آن از روح متعلّق به خود، دمیدم، همه برای او سجده کنان به خاک افتید. فرشتگان، خود را برای این کار آماده کردند و مترصد ماندند که هر گاه آفرینش آدم تمام ‌شود و روح در او دمیده شود، آنها به اطاعت از پروردگار خود و به احترام آدم ـ علیه السلام ـ سجده کنند. وقتی که آفرینش جسم و روح آدم تمام شد و خداوند آدم و فرشتگان را در علم و دانش امتحان کرد و فضیلت و برتری آدم بر فرشتگان ظاهر شد، خداوند فرشتگان را دستور داد تا برای وی سجده ببرند. info
التفاسير:

external-link copy
73 : 38

فَسَجَدَ الْمَلٰٓىِٕكَةُ كُلُّهُمْ اَجْمَعُوْنَ ۟ۙ

﴿فَسَجَدَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ إِلَّآ إِبۡلِيسَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ پس همۀ فرشتگان جملگی سجده بردند، info
التفاسير:

external-link copy
74 : 38

اِلَّاۤ اِبْلِیْسَ ؕ— اِسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكٰفِرِیْنَ ۟

جز ابلیس که سجده نبرد و از دستور پروردگار سر باز زد و خود را از آدم بزرگ‌تر و برتر دانست و او در علم الهی از کافران بود. info
التفاسير:

external-link copy
75 : 38

قَالَ یٰۤاِبْلِیْسُ مَا مَنَعَكَ اَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ ؕ— اَسْتَكْبَرْتَ اَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِیْنَ ۟

﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّ﴾ خداوند با سرزنش ابلیس به وی گفت: ای ابلیس! چه چیزی تو را باز داشت از آنکه برای آنچه با دو دست خود آفریده‌ام سجده کنی؟! یعنی من او را با این چیز شرافت و کرامت داده‌ام و این ویژگی را مختص او گردانده‌ام و این اقتضا می‌نماید که نباید بر او تکبر کرد و خود را از او بالاتر دانست. ﴿أَسۡتَكۡبَرۡتَ﴾ آیا در امتناع ورزیدنت تکبر ورزیدی، ﴿أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ﴾ یا از کسانی هستی که بر جهانیان برتری دارند. info
التفاسير:

external-link copy
76 : 38

قَالَ اَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ ؕ— خَلَقْتَنِیْ مِنْ نَّارٍ وَّخَلَقْتَهٗ مِنْ طِیْنٍ ۟

﴿قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ﴾ ابلیس با مخالفت با پروردگارش گفت: من از او بهتر هستم، مرا از آتش آفریده‌ای و او را از گل. ابلیس گمان می‌برد که عنصر و مادّۀ آتش از عنصر خاک بهتر است. و این قیاس فاسدی بود؛ چون عنصر آتش، شر و فساد و برتری جویی و خشونت و سبکسری است؛ و عنصر خاک، خردورزی و تواضع و رویاندن انواع گیاهان و درختان است؛ و خاک بر آتش غالب می‌شود و آن را خاموش می‌کند. و آتش نیاز به مادّه‌ای دارد که از آن پدید آید، امّا خاک به خودی خود وجود دارد. پس قیاس ابلیس که با دستور قولی شفاهی خداوند مخالفت کرد، باطل شد و فسادش آشکار گردید. و این قیاس، سرکردۀ شر و فساد است، پس در مورد قیاس شاگردان او که با قیاس خود با حق مخالفت می‌ورزند چه فکر می‌کنی؟ پس قیاس آنها، از این قیاس پوچ‌تر و باطل‌تر است. info
التفاسير:

external-link copy
77 : 38

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَاِنَّكَ رَجِیْمٌ ۟ۙۖ

﴿قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا﴾ خداوند به ابلیس گفت: از آسمان و جایگاه ارزشمند بیرون برو، ﴿فَإِنَّكَ رَجِيمٞ﴾ چرا که تو مطرود و رانده شده از رحمت الهی هستی. info
التفاسير:

external-link copy
78 : 38

وَّاِنَّ عَلَیْكَ لَعْنَتِیْۤ اِلٰی یَوْمِ الدِّیْنِ ۟

﴿وَإِنَّ عَلَيۡكَ لَعۡنَتِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ﴾ و بی‌گمان تا روز قیامت تو را لعنت و مطرود خواهم ساخت. info
التفاسير:

external-link copy
79 : 38

قَالَ رَبِّ فَاَنْظِرْنِیْۤ اِلٰی یَوْمِ یُبْعَثُوْنَ ۟

﴿قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ﴾ ابلیس از شدّت دشمنی که با آدم و فرزندانش داشت، گفت: پروردگارا! تا روز رستاخیز به من مهلت بده. این دعا را کرد تا بتواند کسانی را گمراه سازد که خداوند گمراهی را برای آنها مقدّر ساخته است. info
التفاسير:

external-link copy
80 : 38

قَالَ فَاِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِیْنَ ۟ۙ

﴿قَالَ﴾ خداوند دعای او را پذیرفت، چون حکمت خداوند چنین اقتضا می‌کرد، پس فرمود: ﴿فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ﴾ به تو مهلت داده می‌شود؛ info
التفاسير:

external-link copy
81 : 38

اِلٰی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوْمِ ۟

((إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ﴾) تا روز زمان معیّن؛ و وقتی که نسل آدم تمام شد، امتحان نیز تمام می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
82 : 38

قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعِیْنَ ۟ۙ

وقتی شیطان دانست که به او مهلت داده شده است ـ زیرا آنقدر کثیف و پلید بود ـ برای خداوند آشکار ساخت که چه دشمنی و عداوت شدیدی با خدا و آدم و ذریۀ آدم دارد، بنابراین گفت: ﴿قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ﴾ احتمال دارد «باء» در ﴿فَبِعِزَّتِكَ﴾ برای قسم باشد، آنگاه معنی چنین خواهد بود: سوگند به عظمت و شکوهت که همۀ آنها را گمراه می‌کنم. info
التفاسير:

external-link copy
83 : 38

اِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِیْنَ ۟

﴿إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ﴾ مگر بندگان مخلصت. بندگان مخلص کسانی هستند که خداوند آنان را برای اطاعت خود برگزیده، و آنها را به خاطر کمال ایمانشان و به خاطر اینکه همۀ آنچه را که در توان دارند در راه اطاعت از پروردگارشان مبذول می‌دارند، از گمراهی مصون داشته است. پس ابلیس دانست که خداوند آنها را از توطئه و مکرش محافظت خواهد کرد. و احتمال دارد که «باء» در ﴿فَبِعِزَّتِكَ﴾ برای استعانت باشد؛ زیرا شیطان وقتی دانست که از هر جهت ناتوان است و هیچ کس را جز با خواست خدا گمراه نخواهد کرد، از عظمت خدا برای گمراه کردن فرزندان آدم کمک گرفت، در حالی که او دشمن حقیقی خدا بود. پس پروردگارا! ما ناتوان و مقصّر هستیم و به همۀ نعمت‌هایت اعتراف می‌کنیم و ذریّه و نسل کسی هستیم که او را شرافت و کرامت داده‌ای. پس، از عزّت و عظمت و قدرتت کمک می‌طلبیم، و از رحمت فراگیرت که همۀ مخلوقات را در بر گرفته است و از آن به ما نیز رسانده‌ای و به وسیلۀ آن رنج‌ها را از ما دور ساخته‌ای کمک می‌طلبیم که ما را برای مبارزه و دشمنی با شیطان، و سالم ماندن از شر و دام او یاری نمایی. و به تو گمان نیک داریم که دعای ما را اجابت می‌کنی؛ و به وعده‌ات که به ما داده‌ای، ایمان داریم که فرموده‌ای: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡ﴾ و پروردگارت گفت: «مرا بخوانید تا دعایتان را اجابت ‌کنم.» پس ما تو را به فریاد خوانده‌ایم همان‌طور که به ما فرمان داده‌ای، پس دعای ما را بپذیر همان‌گونه که به ما وعده داده‌ای. ﴿إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ﴾ بی‌گمان تو خلاف وعده نمی‌کنی. info
التفاسير: