ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
39 : 29

وَقَارُوْنَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامٰنَ ۫— وَلَقَدْ جَآءَهُمْ مُّوْسٰی بِالْبَیِّنٰتِ فَاسْتَكْبَرُوْا فِی الْاَرْضِ وَمَا كَانُوْا سٰبِقِیْنَ ۟ۚ

و همچنین قارون و فرعون و هامان، وقتی خداوند موسی بن عمران را به همراه نشانه‌های روشن و دلایل قاطع به نزد آنها فرستاد، فرمان نبردند؛ و در زمین بر بندگان خدا استکبار و سرکشی ورزیدند و حق را نپذیرفتند؛ بنابراین وقتی که کیفر خدا بر آنها نازل شد، نتوانستند نجات یابند. ﴿وَمَا كَانُواْ سَٰبِقِينَ﴾ و نتوانستند از خدا پیشی بگیرند و از دست خدا در روند، بلکه تسلیم و دستگیر شدند. info
التفاسير:

external-link copy
40 : 29

فَكُلًّا اَخَذْنَا بِذَنْۢبِهٖ ۚ— فَمِنْهُمْ مَّنْ اَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا ۚ— وَمِنْهُمْ مَّنْ اَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ ۚ— وَمِنْهُمْ مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْاَرْضَ ۚ— وَمِنْهُمْ مَّنْ اَغْرَقْنَا ۚ— وَمَا كَانَ اللّٰهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلٰكِنْ كَانُوْۤا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُوْنَ ۟

﴿فَكُلًّا أَخَذۡنَا بِذَنۢبِهِۦ﴾ و هریک از این امت‌ها را که پیامبران را تکذیب ‌کردند، به اندازۀ گناهش و با کیفری متناسب با آن عذاب دادیم، ﴿فَمِنۡهُم مَّنۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِ حَاصِبٗا﴾ پس بر بعضی از ایشان عذابی را فرستادیم و آنها را سنگباران نمودیم، مانند قوم عاد که خداوند طوفان شدید را بر آنان فرستاد: ﴿سَخَّرَهَا عَلَيۡهِمۡ سَبۡعَ لَيَالٖ وَثَمَٰنِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِيهَا صَرۡعَىٰ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِيَةٖ﴾ [الحاقة: 7] «[خداوند] آن [عذاب] را هفت شب و هشت روزِ پیاپی بر آنان مسخر گرداند و مردم را در آن [عذاب] فرو افتاده می‌دیدی، انگار تنۀ نخل‌های میان تهی می‌باشند»! ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ أَخَذَتۡهُ ٱلصَّيۡحَةُ﴾ و بعضی از ایشان را صدای مرگبار فرو گرفت، مانند قوم صالح، ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ خَسَفۡنَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ﴾ و برخی از ایشان را مانند قارون به قلب زمین فرو بردیم، ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ أَغۡرَقۡنَا﴾ و برخی از ایشان را مانند فرعون و هامان و لشکریان‏شان در آب غرق نمودیم. ﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ﴾ و شایسته و سزاوار خداوند نیست که بر آنها ستم نماید، چون او در کمال دادگری و به‌طور کامل از همۀ مردم بی‌نیاز است. ﴿وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾ اما آنها خود بر خویشتن ستم ‌کردند و حق را ضایع نمودند؛ زیرا انسان‌ها برای پرستش خدای یگانه آفریده شده‌اند، اما با این وجود خود را به شهوت‌ها و گناهان مشغول کردند، و خویشتن را در معرض زیان و آسیب قرار دادند، چون گمان می‌بردند که این کار به نفع آنهاست. info
التفاسير:

external-link copy
41 : 29

مَثَلُ الَّذِیْنَ اتَّخَذُوْا مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ اَوْلِیَآءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوْتِ ۚ— اِتَّخَذَتْ بَیْتًا ؕ— وَاِنَّ اَوْهَنَ الْبُیُوْتِ لَبَیْتُ الْعَنْكَبُوْتِ ۘ— لَوْ كَانُوْا یَعْلَمُوْنَ ۟

این مثال را خداوند برای کسی زده است که به همراه او کسی دیگر را عبادت می‌کند؛ و منظورش عزت و قدرت یافتن و فایده‌مند شدن است، درحالی که قضیه برخلاف منظور اوست. خداوند می‌فرماید: مثال چنین کسی مانند عنکبوت است که برای خود خانه‌ای درست کرده است تا او را از گرما و سرما و آفت‌ها مصون و محفوظ بدارد، ﴿وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِ﴾ حال آنکه بی‌گمان سست‌ترین خانه‌ها، خانه و کاشانۀ عنکبوت است؛ چرا که عنکبوت حیوان ضعیفی است و خانه‌اش نیز ضعیف‌ترین و سست‌ترین خانه‌هاست؛ و درست کردن خانه جز ضعف و سستی چیزی به او نیفزوده است. همچنین کسانی که به جای خدا سرپرستان و دوستانی برگرفته‌اند، از هر جهت ناتوان هستند؛ و وقتی که به جای او سرپرستان و دوستانی برمی‌گیرند و به آنها افتخار می‌کنند و از آنها یاری می‌جویند، در حقیقت به ضعف و سستی خود می‌افزایند. و آنها برای تحقق بسیاری از منافع‏شان بر آنان توکل نموده‌اند و آن را بر گردن آنها انداخته‌اند و خود به این امید نشسته‌اند که آنها این کارها را برای‏شان انجام خواهند داد. در نتیجه این بت‌ها آنان را خوار می‌نمایند و فایده‌ای به آنها نمی‌رسانند و از کمک و یاری آنها کمترین چیزی عایدشان نمی‌شود. پس اگر این دسته از انسان‌ها، حقیقت و ماهیت کسانی که آنان را به پرستش گرفته‌اند می‌دانستند، آنان را عبادت نمی‌کردند و از آنها بیزاری می‌جستند و پروردگار توانای مهربان را به سرپرستی و دوستی می‌گرفتند؛ که هرگاه بنده‌اش او را به دوستی بگیرد و بر او توکل نماید، مشکلات دینی و دنیوی او را حل می‌کند، او را بسنده خواهد بود، به نیرو و قدرت قلبی و بدنی‌اش می‌افزاید و حالات و کارهایش را سامان می‌بخشد. وقتی خداوند متعال نهایت ناتوانی خدایان و معبودان مشرکین را بیان نمود، به همین مقدار بسنده نکرد، بلکه از این فراتر رفت و گفت: آنها هیچ چیزی نیستند، بلکه فقط نام‌هایی هستند که بر آنان گذاشته‌اید و گمان‌هایی هستند که باور نمودید؛ و پوچ بودن آن با کمترین تحقیق و تفحص برای مرد عاقل و هوشمند مشخص و روشن می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
42 : 29

اِنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُوْنَ مِنْ دُوْنِهٖ مِنْ شَیْءٍ ؕ— وَهُوَ الْعَزِیْزُ الْحَكِیْمُ ۟

بنابراین فرمود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖ﴾ خداوند می‌داند ـ‌و او به پیدا و پنهان آگاه است‌ـ که آنچه آنان به جای وی به نیایش می‌خوانند، در حقیقت وجود ندارند و معبود حقیقی نیستند؛ مانند اینکه می‌فرماید: ﴿إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍ﴾ [النجم: 23] «اینها فقط نام‌هایی هستند که شما و پدران‏تان نهاده‌اید؛ و خداوند برای آن دلیلی نازل نفرموده است». ﴿وَمَا يَتَّبِعُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَكَآءَۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ﴾ [یونس: 66] «کسانی که به جای خدا انبازهایی دیگر را به فریاد می‌خوانند، جز از گمان [خود] پیروی نمی‌کنند». ﴿وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾ و خداوند تواناست، و بر همۀ مخلوقات چیره است؛ و با حکمت است، و هر چیزی را در جایش و در محل مناسب آن قرار می‌دهد؛ خداوندی که آفرینش هر چیزی را زیبا و محکم نموده است. info
التفاسير:

external-link copy
43 : 29

وَتِلْكَ الْاَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ ۚ— وَمَا یَعْقِلُهَاۤ اِلَّا الْعٰلِمُوْنَ ۟

﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِ﴾ و این مثال‌هایی است که به خاطر مردم و برای بهره‌مند شدن آنها و تعلیم دادن‏شان می‌زنیم؛ و از این طریق علوم و دانستنی‌ها را برای‏شان واضح و روشن می‌گردانیم؛ و از این راه امور معقول را به امور محسوس نزدیک می‌نماییم؛ و بدین سبب معنی مطلوب روشن می‌شود. پس این مصلحتی برای عموم مردم است. ﴿وَمَا يَعۡقِلُهَآ﴾ ولی این مثال‌ها را نمی‌فهمند و درک نمی‌کنند و تطبیق نمی‌دهند، ﴿إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ﴾ مگر دانشمندان و عالمان حقیقی؛ آنهایی که علم و دانایی به دل‌های‏شان رسیده است. خداوند با آوردن این مثال‌ها، [آدمی را] به تدبر و فهم و درک امور تحریک نموده و او را بر این کار می‌ستاید. این مثال‌ها نشانۀ علم و دانایی است. پس دانسته شد که هر کس این مثال‌ها را نفهمد و درک نکند، از عالمان و دانایان نیست؛ زیرا مثال‌هایی که خداوند در قرآن می‌زند، برای کارهای بزرگ و مطالب عالی و مهم می‌باشد. و اهل علم می‌دانند که اینها از دیگر چیزها مهم‌تر هستند، چون خداوند به آن اعتنا و توجه نموده و بندگانش را بر فهمیدن و اندیشیدن در آن تحریک کرده است. بنابراین آنها تمامی سعی و تلاش خود را برای شناختن آن مبذول می‌دارند. اما هر کس این مثال‌ها را با وجود اهمیتی که دارند نفهمد، این بیانگر آن است که او از اهل علم نیست؛ چون وقتی او مسائل مهم را نداند، به طریق اولی دیگر چیزها را نمی‌داند. بنابراین خداوند در مورد اصول دین و امثال آن مثال‌های زیادی بیان کرده است. info
التفاسير:

external-link copy
44 : 29

خَلَقَ اللّٰهُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضَ بِالْحَقِّ ؕ— اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّلْمُؤْمِنِیْنَ ۟۠

خداوند به تنهایی آسمان‏ها را، با وجود بلندی و ارتفاع و گستردگی و زیبایی‌اش، همراه با خورشید و ماه و ستارگان و فرشتگانی که در آنها وجود دارند، آفرید. و زمین و کوه‌ها و دریاها و صحرا و بیابان‌ها و درختانی را که در آن وجود دارد، به تنهایی آفریده است؛ و همۀ اینها را به حق آفریده؛ و آنها را بیهوده و بی‌هدف خلق نکرده است، بلکه آنها را آفریده تا فرمان و قانونش اجرا شود؛ و نعمتش بر بندگانش کامل گردد؛ تا آنها حکمت و قهر و تدبیر او را ببینند. این چیزها را به آنان نشان می‌دهد تا فقط او را معبود و محبوب و خدای خود بدانند. ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ قطعاً در این، برای مؤمنان نشانه‌ایست که بر بسیاری از مطالب ایمانی دلالت می‌نماید و هرگاه مؤمن در آن بیندیشد، مطالب ایمانی را به صورت آشکار در آن مشاهده خواهد کرد. info
التفاسير:

external-link copy
45 : 29

اُتْلُ مَاۤ اُوْحِیَ اِلَیْكَ مِنَ الْكِتٰبِ وَاَقِمِ الصَّلٰوةَ ؕ— اِنَّ الصَّلٰوةَ تَنْهٰی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ ؕ— وَلَذِكْرُ اللّٰهِ اَكْبَرُ ؕ— وَاللّٰهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُوْنَ ۟

خداوند به تلاوت و خواندن محصول وحی -که این کتاب بزرگ است- فرمان می‌دهد. تلاوت؛ یعنی پیروی کردن از آن؛ با انجام و اجرای اوامر آن، دوری و اجتناب از نواهی آن، حرکت کردن مطابق رهنمود و راهنمایی آن، تصدیق اخبارش، تدبر در معانی آن و تلاوت الفاظ آن. پس تلاوت و خواندن کلمات قرآن، جزو این معنی و بخشی از آن است. با این توضیح از معنی تلاوت، دانسته شد که برپا داشتن همۀ دین، در تلاوت قرآن داخل است. و گفتۀ الهی: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ﴾ از باب عطف خاص بر عام است، چون نماز دارای فضیلت است و آثار زیبا و خوبی دارد؛ و آن این است که ﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ﴾ همانا نماز [انسان ‌را] از کارهای زشت و ناپسند باز می‌دارد. «فحشاء» به معنی گناهی است که بزرگ شمرده می‌شود و زشت است و نفس انسان بدان تمایل دارد. و «منکر» به معنی گناهی است که عقل‌ها و فطرت‌ها آن را نمی‌پسندند. و دلیل اینکه نماز از کارهای زشت و ناپسند باز می‌دارد، این است که چنانچه بنده‌ای نماز را به طور کامل و با ارکان و شرایط آن و با فروتنی ادا ‌کند، قلبش روشن و نورانی و پاک می‌شود و ایمانش افزون می‌گردد و به خیر و نیکی علاقۀ بیشتری پیدا کرده و علاقه‌اش به شر و بدی کم می‌شود. پس قطعاً اگر بدین صورت بر نماز مداومت و محافظت شود، از کارهای زشت و ناپسند باز می‌دارد. و این از بزرگ‌ترین اهداف نماز و نتایج آن است. و نیز در نماز، هدفی بزرگ‌تر و مهم‌تر از این وجود دارد؛ و آن اینکه در نماز، با قلب و زبان و بدن، خداوند یاد می‌شود؛ و خداوند بندگان را برای عبادت خود آفریده و بهترین عبادتی که انجام می‌دهند، نماز است؛ زیرا در این عبادت، همۀ اعضای بدن، خدا را بندگی می‌کنند که در غیر آن چنین نیست. بنابراین فرمود: ﴿وَلَذِكۡرُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ﴾ و ذکر و یاد خدا بزرگ‌تر است. و معنی دیگری که از این آیه محتمل می‌باشد، این است که وقتی خداوند به نماز فرمان داد و آن را ستود، خبر داد که ذکر و یاد خداوند در خارج از نماز والاتر و بزرگ‌تر است، آن‌طور که نظر جمهور مفسرین همین است. اما تفسیر اول بهتر است، چون نماز خواندن از ذکر خدا در خارج از نماز بهتر است. و نماز ـ ‌چنان‏که گذشت ـ یکی از بزرگ‌ترین ذکرها است. ﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ﴾ و خداوند به خوبی و بدی‌ای که انجام می‌دهید، داناست؛ و شما را بر آن به کامل‌ترین صورت جزا و سزا می‌دهد. info
التفاسير: