ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
37 : 24

رِجَالٌ ۙ— لَّا تُلْهِیْهِمْ تِجَارَةٌ وَّلَا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّٰهِ وَاِقَامِ الصَّلٰوةِ وَاِیْتَآءِ الزَّكٰوةِ— یَخَافُوْنَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیْهِ الْقُلُوْبُ وَالْاَبْصَارُ ۟ۙ

یعنی در این مساجد، مردانی صبح و شام مخلصانه خدا را تسبیح می‌گویند، آن هم چه مردانی! مردانی که دنیا را بر پروردگارشان ترجیح نمی‌دهند؛ و تجارت و کسب و کار، آنها را از خداوند غافل نکرده و به خود مشغول نمی‌سازد. ﴿لَّا تُلۡهِيهِمۡ تِجَٰرَةٞ وَلَا بَيۡعٌ﴾ مردانی که هیچ تجارت و خرید و فروشی آنان را از یاد خدا غافل نمی‌کند. تجارت، شامل هر معامله‌ای می‌باشد. پس فرمودۀ خداوند ﴿وَلَا بَيۡعٌ﴾ از باب عطفِ خاص بر عام خواهد بود، و این به خاطر کثرت اشتغال به بیع، و غافل ماندن از غیر آن است. پس این مردان، چنانچه به تجارت و خرید و فروش بپردازند، اشکالی ندارد؛ چون تجارت و خرید و فروش، آنها را غافل نمی‌سازد. به این صورت که آن را ﴿عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءِ ٱلزَّكَوٰةِ﴾ بر ذکر خدا و خواندن نماز و دادن زکات مقدم نمی‌دارند، و آن را بر این چیزها ترجیح نمی‌دهند؛ بلکه آنها، طاعت خداوند و عبادت و پرستش او را، آخرین هدف و مقصد نهایی خود قرار داده‌اند. پس هرچیزی که میان آنها و عبادت حایل و مانع قرار بگیرد، آن را ترک می‌نمایند. و از آنجا که ترک گفتن دنیا برای بسیاری انسان‌ها سخت است، و کسب و تجارت برایشان دوست داشتنی است، و غالباً ترک گفتنِ آن بر نفس دشوار است، و از مقدم نمودنِ حقِ خداوند بر آن احساس سختی و دشواری می‌کنند، به ذکر موضوعی پرداخت که نفس انسان را به مقدم داشتن ذکر الهی فرا می‌خواند. پس در قالبِ تشویق و ترهیب فرمود: ﴿يَخَافُونَ يَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِيهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ﴾ از روزی می‌ترسند که دل‌ها و دیدگان در آن روز، از شدت وحشت و اضطراب دگرگون شده، و دل‌ها و جسم‌ها پریشان می‌گردد. بنابراین از آن روز می‌ترسند، درنتیجه ترک گفتنِ آنچه انسان را از عمل صالح باز می‌دارد، برایشان آسان می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
38 : 24

لِیَجْزِیَهُمُ اللّٰهُ اَحْسَنَ مَا عَمِلُوْا وَیَزِیْدَهُمْ مِّنْ فَضْلِهٖ ؕ— وَاللّٰهُ یَرْزُقُ مَنْ یَّشَآءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ۟

﴿لِيَجۡزِيَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ﴾ تا خداوند بر مبنای بهترینِ کارهایشان، آنان را پاداش دهد. منظور از بهترین کارهایشان، اعمال و کارهای نیک و شایسته‌شان است؛ چون کارهای نیکِ آنان، بهترین کاری است که کرده‌اند؛ زیرا آنها امور جایز و غیره را انجام می‌دهند، اما پاداش فقط در برابر عمل نیک داده می‌شود. همچنان‌که فرموده است: ﴿لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾ تا بدترین کارهایی را که کرده‌اند، از آنها بزداید و دور نماید؛ و پاداش بهترین کارهایی را که می‌کردند به آنان بدهد. ﴿وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦ﴾ و از فضلِ خود بر پاداششان بیفزاید؛ و پاداشی بیشتر از آنچه که در برابر اعمال خود سزاوارش هستند، به آنان بدهد. ﴿وَٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ﴾ و خداوند هر که را بخواهد، بی‌حساب روزی می‌دهد؛ و چنان پاداشی به او می‌دهد که عملش سزاوار آن پاداش نمی‌باشد، و در خیال و آرزوی او نمی‌گنجد. و بی‌حساب و بی‌شمار به او مزد می‌دهد، و این کنایه از آن است که خداوند پاداش بسیار زیاد و فراوانی به بندگانش می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
39 : 24

وَالَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍۭ بِقِیْعَةٍ یَّحْسَبُهُ الظَّمْاٰنُ مَآءً ؕ— حَتّٰۤی اِذَا جَآءَهٗ لَمْ یَجِدْهُ شَیْـًٔا وَّوَجَدَ اللّٰهَ عِنْدَهٗ فَوَفّٰىهُ حِسَابَهٗ ؕ— وَاللّٰهُ سَرِیْعُ الْحِسَابِ ۟ۙ

خداوند این دو مثال را برای اعمال کافران زده است، مبنی بر اینکه این‌گونه اعمالشان بیهوده و باطل از بین خواهد رفت؛ و انجام دهندگان، از آن حسرت می‌برند. پس فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ﴾ و کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند، و پیامبرانشان را تکذیب کردند، ﴿أَعۡمَٰلُهُمۡ كَسَرَابِۢ بِقِيعَةٖ﴾ اعمالشان به سرابی می‌ماند که در بیابانی بی‌آب و علف، شخص تشنه آن را آب می‌پندارد. ﴿يَحۡسَبُهُ ٱلظَّمۡ‍َٔانُ مَآءً﴾ فرد تشنه‌ای که از شدت تشنگی گمان می‌برد آن سراب، آب است. و این پنداری باطل است که فرد تشنه به سوی سراب می‌رود تا به وسیلۀ آن، تشنگی خود را برطرف نماید. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَهُۥ لَمۡ يَجِدۡهُ شَيۡ‍ٔٗا﴾ تا چون به آن رسد، اصلاً چیزی نیابد، در نتیجه به شدت پشیمان می‌شود، و چون امید دست یافتن به آب را ازدست می‌دهد، تشنگی‌اش بیشتر می‌شود. اعمال کافران نیز مانند سراب است؛ و فرد نادانی که چیزی نمی‌داند، اعمال کافران را مفید می‌پندارد، و اعمالشان وی را می‌فریبد، و او نیز همانند کافران گمان می‌برد که این اعمال، آرزوهایش را محقق خواهد ساخت، و او نیز مانند آنان، بدان نیاز دارد، آن‌گونه که انسان تشنه به آب نیازمند است. تا آنگاه که کافر در روز قیامت به نزد اعمال خود می‌آید، می‌بیند که همۀ آنها باطل‌اند و هیچ سودی به او نمی‌رسانند، بلکه ﴿وَوَجَدَ ٱللَّهَ عِندَهُۥ فَوَفَّىٰهُ حِسَابَهُۥ﴾ خداوند را نزد اعمالش می‌یابد، و حسابش را تمام و کمال به او می‌دهد، و هیچ چیزی از عملش بر خداوند پوشیده و پنهان نمانده، و هیچ چیزی از اعمالش از نگاه الهی به دور نمی‌ماند. ﴿وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ﴾ و خداوند در حسابرسی، سریع است. پس نباید جاهلان، میعاد قیامت را دور بپندارند، بلکه قطعاً قیامت فرا خواهد رسید.خداوند اعمال کافران را به سرابی تشبیه نموده که در بیابان بی‌آب و علفی، شخص تشنه آن را آب می‌پندارد، و این مثال دل‌های کافران است که در آن هیچ خیر و نیکی وجود ندارد که به ‌سبب آن اعمالشان پاکیزه گردد؛ چون کفر ورزیدن، مانع نیکوکاری آنها می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
40 : 24

اَوْ كَظُلُمٰتٍ فِیْ بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَّغْشٰىهُ مَوْجٌ مِّنْ فَوْقِهٖ مَوْجٌ مِّنْ فَوْقِهٖ سَحَابٌ ؕ— ظُلُمٰتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ ؕ— اِذَاۤ اَخْرَجَ یَدَهٗ لَمْ یَكَدْ یَرٰىهَا ؕ— وَمَنْ لَّمْ یَجْعَلِ اللّٰهُ لَهٗ نُوْرًا فَمَا لَهٗ مِنْ نُّوْرٍ ۟۠

و مثال دوم برای بطلان اعمال کافران ﴿كَظُلُمَٰتٖ فِي بَحۡرٖ لُّجِّيّٖ﴾ بسان تاریکی‌هایی در دریای ژرف و مواج است، ﴿يَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ﴾ که آن را موجی فرو پوشانده، و بر فرازش موجی [دیگر] است، و بر فراز آن نیز ابری است. تاریکی‌هایی است که بر هم انباشته شده است؛ تاریکی دریای ژرف و عمیق؛ سپس برفراز آن، تاریکی امواج انباشته؛ و بالای آن [نیز] ابرهای تیره و تار خیمه زده؛ و برفراز آن [هم] تاریکی شب سیاه و ظلمانی است. بنابراین تاریکی بسیار شدیدی است، و فردی که در این تاریکی قرار دارد، ﴿إِذَآ أَخۡرَجَ يَدَهُۥ لَمۡ يَكَدۡ يَرَىٰهَا﴾ ، هرگاه دست خود را بیرون بیاورد، با اینکه به آن نزدیک است، اما ممکن نیست دست خود را ببیند، پس چگونه می‌تواند چیز دیگری را مشاهده نماید؟! کافران نیز تاریکی‌ها بر دل‌هایشان انباشته شده و روی هم قرار گرفته است؛ تاریکی طبیعت و سرشت که خیری در آن نیست؛ و برفراز آن، تاریکی کفر؛ و بر بالای آن، تاریکی جهل و نادانی؛ و برفراز آن ظلمت و تاریکی، اعمال و کارهایی است که برآمده از ظلمت‌های مذکور می‌باشد. درنتیجه آنها در تاریکی مطلق حیران مانده، و در سرکشی و طغیان خود سرگردان‌اند. و به راه راست و صراط مستقیم پشت کرده‌اند و سرگشته در راه‌های گمراهی رفت و آمد می‌کنند. و این به خاطر آن است که خداوند آنان را خوار نموده، و از نور خویش بی‌بهره‌شان کرده است. ﴿وَمَن لَّمۡ يَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ﴾ و کسی که خدا نوری بهرۀ او نکرده باشد، او را نوری نیست. چون نفسش ستمگر و نادان است، و در آن خیر و نوری وجود ندارد، مگر نوری که خداوند بهرۀ او کرده و به او بخشیده باشد. احتمال دارد که این دو مثال، برای تبیین اعمال کافران ذکر شده باشند؛ و هر یک از این دو مثال، با اعمال کافران منطبق است، و چون اوصاف و حالات فرق می‌کند، چند مثال را بیان نمود. پس مثال اول بیان حالت سران کفار است که دیگر کافران از آنها پیروی می‌کنند، و مثال دوم بیان حالت پیروان آنان است. والله أعلم. info
التفاسير:

external-link copy
41 : 24

اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللّٰهَ یُسَبِّحُ لَهٗ مَنْ فِی السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَالطَّیْرُ صٰٓفّٰتٍ ؕ— كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهٗ وَتَسْبِیْحَهٗ ؕ— وَاللّٰهُ عَلِیْمٌۢ بِمَا یَفْعَلُوْنَ ۟

خداوند بندگانش را از عظمت خویش، و کمال قدرت و فرمانروایی‌اش، و نیازمندی همۀ آفریده‌ها به او، و بندگی کردن همۀ مخلوقات برای وی آگاه می‌نماید. پس می‌فرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ آیا نمی‌دانی که همۀ انسان‌ها و همۀ موجوداتی که در آسمان‌ها و زمین به‌سر می‌برند، از قبیل: جاندار و بی‌جان، خداوند را به پاکی یاد می‌کنند و او را تسبیح می‌گویند؟! ﴿وَٱلطَّيۡرُ صَٰٓفَّٰتٖ﴾ و همۀ پرندگانی که درحال پرواز در آسمان بال گسترده‌اند، سرگرم تسبیح او هستند؟! ﴿كُلّٞ﴾ هریک از این مخلوقات و آفریده‌های الهی ﴿قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِيحَهُۥ﴾ نیایش و تسبیح خود را می‌داند؛ یعنی هر یک، برحسب حالتی که مناسب او است، نیایش و عبادتی دارد؛ و این نیایش و عبادت را خداوند به وی الهام کرده، یا به وسیلۀ پیامبران به آنها آموخته شده است، مانند انسان‌ها و جن‌ها و ملائکه که روش عبادت را، به وسیلۀ پیام‌آوران خویش آموخته‌اند. و یا روش عبادت به آنها الهام شده است، مانند سایر مخلوقات الهی که خداوند به آنها الهام نموده چگونه به نیایش و پرستش او بپردازند. و این احتمال قوی‌تر و راجح‌تر است، به دلیل اینکه فرموده است: ﴿وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ﴾ و خداوند به آنچه می‌کنند، دانا است؛ یعنی همۀ کارهایشان را می‌داند، و هیچ چیزی از کارهایشان بر او پوشیده نیست؛ و آنها را طبق کارهایی که انجام می‌دهند، سزا و جزا خواهد داد. بنابراین خداوند اعمالشان را می‌داند، چون آن اعمال را او به آنها آموخته است. و نیز به اهداف و مقاصدشان -که پاداش و سزا را در بر دارد- آگاه است. و احتمال دارد که ضمیر در ﴿قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِيحَهُۥ﴾ به خداوند برگردد، و معنی این‌طور ‌شود: خداوند نیایش و تسبیح هر یک از آنان را می‌داند، گرچه شما بندگان از آن چیزی نمی‌دانید، مگر آنچه که خداوند شما را به آن آگاه نموده است. و این آیه مانند فرمودۀ الهی است که می‌فرماید: ﴿تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا﴾ آسمان‌های هفت‌گانه و زمین و کسانی که در آن هستند، او را تسبیح می‌گویند، و هیچ چیزی نیست مگر اینکه او را ستایش می‌گوید، اما شما ستایش آنها را نمی‌دانید. بی‌گمان او بردبارِ آمرزنده است. info
التفاسير:

external-link copy
42 : 24

وَلِلّٰهِ مُلْكُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ ۚ— وَاِلَی اللّٰهِ الْمَصِیْرُ ۟

وقتی بندگی و نیازمند بودنِ مخلوقات را برای خداوند بیان کرد، و اینکه آنها در پرستشِ خداوند و یگانه دانستنِ وی محتاج پروردگار هستند، نیز بیان نمود که آفریده‌ها، در راستای پرورش یافتن و سامان گرفتن اموراتشان، نیازمند خداوند می‌باشند، فرمود: ﴿وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ و فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آنِ خدا است؛ خداوند آفریننده و روزی دهندۀ آنها است، و با فرمان شرعی و تقدیریِ خویش، در آسمان و زمین تصرف می‌نماید. و در جهان آخرت، نیز با فرمانِ جزایی خویش، در آسمان‌ها و زمین تصرف می‌نماید. چون می‌فرماید: ﴿وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ﴾ و بازگشت به سوی خدا است؛ یعنی بازگشت همۀ مخلوقات و سرانجام آنها به سوی خداوند است، و آنان را بر حسب کارهایشان مجازات می‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
43 : 24

اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللّٰهَ یُزْجِیْ سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهٗ ثُمَّ یَجْعَلُهٗ رُكَامًا فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلٰلِهٖ ۚ— وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَآءِ مِنْ جِبَالٍ فِیْهَا مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیْبُ بِهٖ مَنْ یَّشَآءُ وَیَصْرِفُهٗ عَنْ مَّنْ یَّشَآءُ ؕ— یَكَادُ سَنَا بَرْقِهٖ یَذْهَبُ بِالْاَبْصَارِ ۟ؕ

آیا با چشمانِ خود، عظمت و قدرت الهی را مشاهده نکرده‌ای که چگونه ﴿يُزۡجِي سَحَابٗا﴾ قطعه‌های پراکندۀ ابرها را به سوی هم روان می‌سازد؟ ﴿ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيۡنَهُۥ﴾ سپس این قطعه‌ها را گرد می‌آورد، و آن را همچون کوه تبدیل به ابرهایی متراکم می‌سازد، ﴿فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ﴾ آنگاه می‌بینی که از لابلای آن، رگبار تند و باران آرام فرود می‌ریزد تا به سبب آن، نفع و فایده حاصل شود، بدون اینکه زیانی به ‌بار آورد. و آبراه‌ها و گودال‌ها پر می‌شوند، و رودها جاری می‌گردند، و از زمین هر نوع گیاهی می‌روید. و گاهی خداوند از آن ابر، تگرکی فرود می‌آورد که به هر چیزی برخورد نماید، آن را تلف می‌کند و از بین می‌برد، ﴿فَيُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ وَيَصۡرِفُهُۥ عَن مَّن يَشَآءُ﴾ و هر کس را بخواهد، با آن زیان می‌رساند؛ و هر کس را که بخواهد، از زیان آن به‌دور می‌دارد؛ یعنی بر حسب حکم و تقدیر الهی و حکمت قابل ستایش او، چنین می‌شود. ﴿يَكَادُ سَنَا بَرۡقِهِۦ يَذۡهَبُ بِٱلۡأَبۡصَٰر﴾ نزدیک است درخشش این ابر، چشم‌ها را از بین ببرد. آیا کسی که این ابر را پدید آورده و به سوی بندگان نیازمندش فرستاده، و آن را به صورتی بر زمین فرو می‌فرستد که فایده و سود [فراوانی] عایدشان شود، و به وسیلۀ آن زیان زیادی از آنان دور ‌گردد، دارای قدرت کامل نیست؟! و آیا خواستِ او، نافذ نمی‌باشد؟! و آیا او دارای حجتی گسترده نمی‌باشد. info
التفاسير: