ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
90 : 23

بَلْ اَتَیْنٰهُمْ بِالْحَقِّ وَاِنَّهُمْ لَكٰذِبُوْنَ ۟

خداوند متعال می‌فرماید: بلکه ما برای این تکذیب کنندگان حق را آورده‌ایم که اخبارِ راستین و امر و نهی عادلانه را در بر دارد. پس چرا آنها به آن عتراف نمی‌کنند، در حالی که سزاوارتر است از حق پیروی نمایند. آنها نزد خود، چیزی جز دروغ و ستم ندارند که به ‌جای حق قرار دهند. بنابراین فرمود: ﴿وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾ و آنان دروغگو هستند. info
التفاسير:

external-link copy
91 : 23

مَا اتَّخَذَ اللّٰهُ مِنْ وَّلَدٍ وَّمَا كَانَ مَعَهٗ مِنْ اِلٰهٍ اِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ اِلٰهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلٰی بَعْضٍ ؕ— سُبْحٰنَ اللّٰهِ عَمَّا یَصِفُوْنَ ۟ۙ

﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍ﴾ خداوند هیچ فرزندی را برنگرفته، و هیچ معبودی با او نبوده است؛ و اینکه می‌گویند: «خداوند دارای فرزندی است و خدایی دیگر با او هست»، دروغی است که غیر واقعی بودنِ آن، با شهادتِ خداوند و پیامبرانش و با عقل درست و سالم اثبات می‌شود. بنابراین خداوند بر ناممکن بودنِ وجود خدایی دیگر، دلیلِ عقلی بیان کرد و فرمود: ﴿إِذٗا﴾ اگر همراه خداوند ـ‌آن‌گونه که آنها می‌گویندـ دیگر خدایانی بودند، ﴿لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ﴾ هرخدایی، به آفریدگان خود می‌پرداخت، و از دیگران جدا می‌شد؛ و برای بازداشتن و شکست دادن خدایان دیگر می‌کوشید. ﴿وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ﴾ و برخی از خدایان بر برخی دیگر چیره می‌شدند؛ و آن که چیره و غالب می‌گشت، خداوند می‌شد. بنابراین چنانچه خدایان متعددی وجود داشتند، وجود جهان ممکن نبود، و چنین نظم شگفت‌انگیزی -که عقل‌ها را حیران کرده است- در جهان حاکم نمی‌گشت. و نظمِ سرسام‌آوری که بر چرخشِ خورشید و ماه و ستارگانِ ثابت و متحرک حاکم است، این را اثبات می‌نماید. این دریای آکنده از ستاره‌ها و سیاره‌ها، از زمانی که آفریده شده‌اند، بر اساس یک نظام در حرکت می‌باشند، و همه در اختیار قدرت الهی می‌باشند، و باحکمت خاص خدا، در راستای تأمین منافع آفریده‌ها حرکت کرده، و هیچ خلل و تضادی در آن نمی‌بینی، و هرگز کوچک‌ترین ناسازگاری و اختلافی در آنها نخواهی دید. پس آیا می‌توان تصور کرد که چنین نظمِ متقنی، از صُنع و تقدیرِ دو خدا باشد؟ ﴿سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾ منزه است خداوند از آنچه می‌گویند. جهانِ آفرینش، با زبانِ حال و شگفت‌انگیزش به ما می‌فهماند که مدبرِ آن یک خداست، که نام‌ها و صفاتش کامل‌اند، و همۀ مخلوقات نیازمند ربوبیت و الوهیت او هستند. پس همچنان‌که بدون ربوبیت خداوند، مخلوقات وجود و دوامی ندارند؛ استوار ماندن و سامان یافتن اوضاع آنها نیز، جز در پرتوِ پرستشِ او، و مخصوص گرداندنِ عبادت برای او امکان پذیر نیست. info
التفاسير:

external-link copy
92 : 23

عٰلِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعٰلٰی عَمَّا یُشْرِكُوْنَ ۟۠

بنابراین بزرگیِ صفاتش، و یکی از مصادیقِ بارزِ آن را که علمِ فراگیر اوست، یادآور شد و فرمود: ﴿عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ﴾ دانندۀ چیزهای پنهانی است که از دید ما و علم ما پنهان می‌باشند، از قبیل: چیزهایی که وجودشان قطعی است، اعم از واجبات و ممکنات و محالات. ﴿وَٱلشَّهَٰدَةِ﴾ و دانندۀ چیزهای پیدا و آشکاری است که ما مشاهده می‌کنیم. ﴿فَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾ پس خداوند از آنچه آنان برایش شریک قرار می‌دهند، بسی برتر و بالاتر است؛ شریکی که هیچ علم و آگاهی ندارد جز آنچه خداوند به آن آموخته است. info
التفاسير:

external-link copy
93 : 23

قُلْ رَّبِّ اِمَّا تُرِیَنِّیْ مَا یُوْعَدُوْنَ ۟ۙ

وقتی خداوند دلایل بزرگش را بر تکذیب‌کنندگان اقامه کرد، و آنان به آن توجهی ننموده و در برابر آن منقاد نشدند، آمدنِ عذاب بر آنها قطعی گردید، و به فرود آمدنِ عذاب وعده داده شدند. و خداوند پیامبرش را راهنمایی کرد که بگوید: ﴿رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ﴾ پروردگارا! هرگاه آنان را به عذاب خودت گرفتار کردی، و مرا بر آن شاهد گرفتی، ﴿رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ پروردگارا! مرا از گناهانی که آنها را بدان مبتلا نموده، و موجبِ عذاب می‌شود، مصون بدار، و بر من رحم بفرما. نیز از عذابی که بر آنان فرود می‌آید، مرا در پرتوِ رحمت خویش بدار؛ چون وقتی که عقوبتی فراگیر فرود آید، گناهکاران و بی‌گناهان را فرا می‌گیرد. info
التفاسير:

external-link copy
94 : 23

رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِیْ فِی الْقَوْمِ الظّٰلِمِیْنَ ۟

وقتی خداوند دلایل بزرگش را بر تکذیب‌کنندگان اقامه کرد، و آنان به آن توجهی ننموده و در برابر آن منقاد نشدند، آمدنِ عذاب بر آنها قطعی گردید، و به فرود آمدنِ عذاب وعده داده شدند. و خداوند پیامبرش را راهنمایی کرد که بگوید: ﴿رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ﴾ پروردگارا! هرگاه آنان را به عذاب خودت گرفتار کردی، و مرا بر آن شاهد گرفتی، ﴿رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ پروردگارا! مرا از گناهانی که آنها را بدان مبتلا نموده، و موجبِ عذاب می‌شود، مصون بدار، و بر من رحم بفرما. نیز از عذابی که بر آنان فرود می‌آید، مرا در پرتوِ رحمت خویش بدار؛ چون وقتی که عقوبتی فراگیر فرود آید، گناهکاران و بی‌گناهان را فرا می‌گیرد. info
التفاسير:

external-link copy
95 : 23

وَاِنَّا عَلٰۤی اَنْ نُّرِیَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقٰدِرُوْنَ ۟

خداوند برای نزدیک جلوه دادن عذاب آنان فرمود: ﴿وَإِنَّا عَلَىٰٓ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمۡ لَقَٰدِرُونَ﴾ و به‌راستی ما بر آن تواناییم که آنچه را بدان وعده می‌دهیم، به تو بنمایانیم. و اگر آن را به تاخیر انداخته‌ایم، به خاطر حکمتی است؛ وگرنه ما بر فرود آوردنِ عذاب بر سر آنان، قدرت و توانایی کامل داریم. info
التفاسير:

external-link copy
96 : 23

اِدْفَعْ بِالَّتِیْ هِیَ اَحْسَنُ السَّیِّئَةَ ؕ— نَحْنُ اَعْلَمُ بِمَا یَصِفُوْنَ ۟

این از محامد اخلاقی است که خداوند پیامبرش را به آن فرمان داده است، ﴿ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ ٱلسَّيِّئَةَ﴾ یعنی هرگاه دشمنانت، با گفتار یا کردارِ بد با تو برخورد کردند، با آنها بدی مکن؛ گرچه می‌توان در مقابل کسی که بدی می‌کند، به اندازۀ بدی او، بدی کرد. اما تو در مقابل بدی آنها با آنان نیکی کن؛ زیرا این، نشانۀ برتری تو بر بدی کننده می‌باشد. و از منافع و خوبی‌های این کار، یکی این است که در آینده نسبت به تو کمتر بدی می‌کند. و نیکی کردن در مقابل بدی، سبب می‌شود تا فرد خطاکار به حق باز گردد، و چه بسا پشیمان شده و متأسف گشته و توبه نماید. و عفو کننده، به صفت نیکوکاری متصف می‌گردد؛ و با این کار، بر دشمنِ خود و بر شیطان چیره می‌گردد، و از جانب خداوند مستحقِ پاداش می‌شود. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾ و هرکس عفو کند و اصلاح نماید، اجرش بر خداست. و می‌فرماید: ﴿ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٖ﴾ با روشی که بهتر است، دفع کن. پس آنگاه کسی که میان تو و او دشمنی بود، چنان می‌شود که گویا دوستی صمیمی است؛ و کسی این را درنمی‌یابد [و توفیقِ دست یافتن به این صفتِ زیبا را نمی‌یابد] مگر کسی که بردباری کرده است؛ و آن را در نمی‌یابد مگر کسی که بهره‌ای بزرگ داشته باشد. و فرمود: ﴿نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَصِفُونَ﴾ ما به گفتۀ آنها که کفر و تکذیب است، آگاه‌تر هستیم؛ و علم ما، آن را احاطه نموده است؛ اما بردباری می‌نماییم و آنها را مهلت می‌دهیم، و با اینکه ما را تکذیب کرده و نپذیرفته‌اند، صبر می‌کنیم. پس ای محمد صلی الله علیه وسلم ! شایسته است در برابر آنچه می‌گویند، بردباری نمایی، و با آنها نیکی کنی، و این وظیفۀ بنده در مقابل انسانی است که بدی می‌کند. اما شیطان‌هایی که کارشان بدی کردن است، احسان و نیکی کردن با آنها فایده‌ای ندارد، و شیطان همواره گروهش را فرا می‌خواند تا از اهل دوزخ سوزان باشند. پس وظیفۀ انسان در مقابله کردن با شیطان، این است که به همان چیزی که خداوند پیامبرش را به آن رهنمایی نموده است، تأسی کند. پس فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
97 : 23

وَقُلْ رَّبِّ اَعُوْذُ بِكَ مِنْ هَمَزٰتِ الشَّیٰطِیْنِ ۟ۙ

﴿وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ﴾ و بگو: پروردگارا! به تو پناه می‌برم؛ یعنی به «حول» و «قوّۀ» تو چنگ می‌زنم، و از قدرت و توانایی خودم بیزاری می‌جویم، info
التفاسير:

external-link copy
98 : 23

وَاَعُوْذُ بِكَ رَبِّ اَنْ یَّحْضُرُوْنِ ۟

و از شری که به سبب وسوسه و دست زدن شیطان‌ها به من می‌رسد و به آن دچار می‌گردم. و به تو پناه می‌برم از شری که به سببِ حضور وسوسه‌های شیطان‌ها به وجود می‌آید. و این پناه بردن، از اصل شر می‌باشد؛ و پناه بردن به خدا از همۀ وسوسه‌های شیطان در این داخل است. پس وقتی که خداوند بنده‌اش را، از این شر در پناه خویش قرار داد، و دعایش را پذیرفت، از هر شر و بدی سالم می‌ماند، و بر انجام هر کار خوبی توفیق می‌یابد. info
التفاسير:

external-link copy
99 : 23

حَتّٰۤی اِذَا جَآءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُوْنِ ۟ۙ

. خداوند از حالت فرد ستمکار و مجرمی که مرگش فرا رسیده، خبر می‌دهد، که او در این موقع پشیمان می‌شود. وقتی که سرانجام و جایگاهش را ببیند و اعمال زشتش را مشاهد نماید، بازگشتن به دنیا را می‌طلبد، نه بدان خاطر که از لذت‌های آن بهره‌مند شود و از شهوت‌های آن استفاده کند، بلکه به گفتۀ خود برای اینکه: ﴿لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُ﴾ کاری شایسته بکنم، و فرصت‌هایی را که از دست داده‌ام و در انجام دستورات الهی کوتاهی ورزیده‌ام، جبران نمایم. ﴿كَلَّآ﴾ نه، هرگز او بازگشتی ندارد، و فرصت و مهلت مجددی به او داده نخواهد شد. و خداوند به طور قطع چنین حکم نموده که آنها به دنیا باز نمی‌گردند. ﴿إِنَّهَا﴾ بدون شک، سخنِ او که در آن بازگشتن به دنیا را آرزو می‌نماید، ﴿كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا﴾ فقط سخنی است که وی بر زبان می‌آورد، و جز حسرت و پشیمانی به گوینده‌اش فایده‌ای نمی‌بخشد. و نیز او در این سخن راست نمی‌گوید؛ زیرا اگر به دنیا باز گردانده شود، دوباره کارهایی را انجام می‌دهد که از آن نهی شده است. ﴿وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ﴾ فرا رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته می‌شوند. برزخ؛ یعنی آنچه میان دو چیز حایل و مانع می‌گردد. و در اینجا برزخ؛ یعنی حایلِ میان دنیا و آخرت. و در چنین برزخی، فرمانبرداران از نعمت‌ها برخوردار شده، و گناهکاران عذاب داده می‌شوند؛ از ابتدای مردن و قرار گرفتنشان در قبرهایشان تا روز قیامت، عذاب داده می‌شوند؛ یعنی باید خود را برای زندگی برزخ آماده کرده، و ساز و کار آن را مهیا نماید. info
التفاسير:

external-link copy
100 : 23

لَعَلِّیْۤ اَعْمَلُ صَالِحًا فِیْمَا تَرَكْتُ كَلَّا ؕ— اِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآىِٕلُهَا ؕ— وَمِنْ وَّرَآىِٕهِمْ بَرْزَخٌ اِلٰی یَوْمِ یُبْعَثُوْنَ ۟

. خداوند از حالت فرد ستمکار و مجرمی که مرگش فرا رسیده، خبر می‌دهد، که او در این موقع پشیمان می‌شود. وقتی که سرانجام و جایگاهش را ببیند و اعمال زشتش را مشاهد نماید، بازگشتن به دنیا را می‌طلبد، نه بدان خاطر که از لذت‌های آن بهره‌مند شود و از شهوت‌های آن استفاده کند، بلکه به گفتۀ خود برای اینکه: ﴿لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُ﴾ کاری شایسته بکنم، و فرصت‌هایی را که از دست داده‌ام و در انجام دستورات الهی کوتاهی ورزیده‌ام، جبران نمایم. ﴿كَلَّآ﴾ نه، هرگز او بازگشتی ندارد، و فرصت و مهلت مجددی به او داده نخواهد شد. و خداوند به طور قطع چنین حکم نموده که آنها به دنیا باز نمی‌گردند. ﴿إِنَّهَا﴾ بدون شک، سخنِ او که در آن بازگشتن به دنیا را آرزو می‌نماید، ﴿كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا﴾ فقط سخنی است که وی بر زبان می‌آورد، و جز حسرت و پشیمانی به گوینده‌اش فایده‌ای نمی‌بخشد. و نیز او در این سخن راست نمی‌گوید؛ زیرا اگر به دنیا باز گردانده شود، دوباره کارهایی را انجام می‌دهد که از آن نهی شده است. ﴿وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ﴾ فرا رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته می‌شوند. برزخ؛ یعنی آنچه میان دو چیز حایل و مانع می‌گردد. و در اینجا برزخ؛ یعنی حایلِ میان دنیا و آخرت. و در چنین برزخی، فرمانبرداران از نعمت‌ها برخوردار شده، و گناهکاران عذاب داده می‌شوند؛ از ابتدای مردن و قرار گرفتنشان در قبرهایشان تا روز قیامت، عذاب داده می‌شوند؛ یعنی باید خود را برای زندگی برزخ آماده کرده، و ساز و کار آن را مهیا نماید. info
التفاسير:

external-link copy
101 : 23

فَاِذَا نُفِخَ فِی الصُّوْرِ فَلَاۤ اَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَىِٕذٍ وَّلَا یَتَسَآءَلُوْنَ ۟

خداوند متعال از اضطراب‌های روز قیامت خبر داده و می‌فرماید: وقتی که برای زنده شدنِ پس از مرگ، در صور دمیده می‌شود؛ همۀ مردم در آن روز که از پیش تعیین شده است، گرد می‌آیند؛ و چنان وحشتی به آنان دست می‌دهد که آنان خویشاوندانِ بسیار نزدیکِ خود را فراموش می‌نمایند؛ و دیگر علایق و پیوندها را، به طریق اولی فراموش می‌کنند. و در آن روز کسی از حال کسی نمی‌پرسد، چون هرکس به خودش مشغول است، و نمی‌داند که آیا نجات می‌یابد؛ نجاتی که هیچ بدبختی و شقاوتی بعد از آن وجود ندارد؟ یا به شقاوت و بدبختی گرفتار می‌شود که سعادتی بعد ‌از آن نیست؟ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ﴾٤٣﴿وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ﴾٥٣﴿وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ﴾٦٣ ﴿لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ﴾ در آن روز انسان از برادرش می‌گریزد، و از مادر و پدر و از همسر و فرزندانش [نیز] می‌گریزد، هر کس از آنان در آن روز کار و بار و گرفتاری‌ای دارد که برایش کافی است، و هر کس گرفتارِ حال خودش می‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
102 : 23

فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِیْنُهٗ فَاُولٰٓىِٕكَ هُمُ الْمُفْلِحُوْنَ ۟

و در قیامت مواضع و جایگاه‌هایی است که اندوه آدمی در آن شدت می‌گیرد، و هول و هراسِ بسیار سنگین و شدیدی را بر انسان مستولی می‌گرداند. مانند ترازویی که اعمال بنده با آن وزن می‌شود؛ و آنچه به نفع اوست، و آنچه به زیان اوست، عادلانه با آن سنجیده می‌شود؛ و خوبی‌ها و بدی‌هایش، هر چند که به اندازۀ ذرّه‌ای باشد، با آن ترازو مشخص می‌گردد. ﴿فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ﴾ و هرکس کفۀ ترازوی نیکی‌اش سنگین باشد، به این صورت که نیکی‌هایش از بدی‌هایش سنگین‌تر باشد، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ﴾ اینان قطعاً رستگاران‌اند، چون از آتش جهنم نجات یافته، و سزاوار بهشت گردیده، و به ستایش زیبا دست یازیده‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
103 : 23

وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِیْنُهٗ فَاُولٰٓىِٕكَ الَّذِیْنَ خَسِرُوْۤا اَنْفُسَهُمْ فِیْ جَهَنَّمَ خٰلِدُوْنَ ۟ۚ

﴿وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ﴾ و هرکس که اعمال و اقوال نیک دنیوی‌اش کم باشد، به این صورت که بدی‌هایش سنگین‌تر از نیکی‌هایش بوده، و گناهانش او را احاطه کرده باشند، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ﴾ اینان خویشتن را زیانمند نموده، و دچار زیان کامل گردیده‌اند. و تحملِ آثارِ هر زیانی، نسبت به این زیان آسان است. اما تبعات این زیان، بسیار دشوار و سخت می‌باشد؛ و به هرکس که برسد، جبران نمی‌شود؛ و هرچه را از دست آدمی بگیرد، نمی‌توان آن را جبران کرد؛ زیانِ همیشگی و بدبختی همیشگی است؛ چرا که خودش را باخته و از دست داده است. او که می‌توانست به سعادت همیشگی دست یابد، اما خویشتن را از این نعمت پایدار و همیشگی، و زندگی در کنار پروردگارِ بزرگوار محروم کرده است. ﴿فِي جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ﴾ و در جهنم جاودانه خواهند ماند، و هرگز از آن بیرون نمی‌آیند. این هشدار همان‌طور که گفتیم، در مورد کسی است که بدی‌هایش نیکی‌های او را احاطه کرده است، و جز کافر کسی چنین نخواهد بود. بنابراین از کافر، به مانند کسی که نیکی و بدی دارد حساب گرفته نمی‌شود؛ زیرا کافران نیکی ندارند، اما اعمال و کارهایشان شمرده شده، و آنها می‌ایستند و به آن اعتراف می‌نمایند، و رسوا می‌گردند. و اما کسی که ایمان در وجودش بوده ولی بدی‌هایش بزرگ و زیاد است، در جهنم برای همیشه نمی‌ماند، چنانکه قرآن و سنت بر این دلالت می‌نمایند. info
التفاسير:

external-link copy
104 : 23

تَلْفَحُ وُجُوْهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیْهَا كٰلِحُوْنَ ۟

سپس خداوند متعال سرنوشتِ بدی را که کافران بدان دچار می‌گردند، بیان کرد و فرمود: ﴿تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ﴾ آتش، چهره‌های آنان را از هرطرف فرا می‌گیرد، تا اینکه به همۀ اعضای آنان می‌رسد و شعله‌های آتش از چهره‌هایشان بلند می‌شود. ﴿وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ﴾ و آنان در آنجا ترشرو و عبوس هستند، و لب‌هایشان از شدتِ حرارت و سختیِ آ‌نچه که در آن به سر می‌برند، چروکیده است. info
التفاسير: