Terjemahan makna Alquran Alkarim - Terjemahan Berbahasa Persia - Tafsir As-Sa'di

Nomor Halaman:close

external-link copy
58 : 7

وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهٗ بِاِذْنِ رَبِّهٖ ۚ— وَالَّذِیْ خَبُثَ لَا یَخْرُجُ اِلَّا نَكِدًا ؕ— كَذٰلِكَ نُصَرِّفُ الْاٰیٰتِ لِقَوْمٍ یَّشْكُرُوْنَ ۟۠

سپس تفاوت زمین‌هایی را که بر آن باران می‌بارد، بیان کرد و فرمود: ﴿وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّيِّبُ﴾ و زمینی که خاکش خوب و آماده است، وقتی که باران بر آن ببارد، ﴿يَخۡرُجُ نَبَاتُهُۥ﴾ گیاه و سبزۀ آن می‌روید؛ چرا که آن زمین برای رویش آمادگی دارد، ﴿بِإِذۡنِ رَبِّهِۦ﴾ یعنی گیاه و سبزۀ آن به اراده و خواست پروردگارش بیرون می‌آید. پس اسباب، مستقلاً نمی‌توانند هیچ چیزی را به‌وجود بیاورند، مگر اینکه خداوند به آن فرمان دهد. ﴿وَٱلَّذِي خَبُثَ﴾ و زمینی که خوب نیست، ﴿لَا يَخۡرُجُ إِلَّا نَكِدٗا﴾ جز گیاه ناچیزی که فایده و برکتی ندارد، نمی‌رویاند. ﴿كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَشۡكُرُونَ﴾ این چنین آیات را به صورت‌های گوناگون بیان می‌داریم، و در آن مثال‌ها ذکر می‌کنیم، و آن را برای قومی بیان می‌نماییم که با اعتراف و اقرار به نعمت‌های خدا و به کار بردن آن در راه خشنودی او، شکر وی را به جای می‌آورند. پس آنان کسانی‌اند که از احکام و مطالبی که خداوند در کتابش به شیوه‌های مختلف بیان کرده است، بهره‌مند شده و فایده می‌برند. چون آنان آنچه را که خداوند در کتابش بیان کرده است، جزو بزرگ‌ترین نعمت‌هایی می‌دانند که از سوی پروردگارشان به آنان رسیده است. پس خود را نیازمند آن می‌دانند و با خوشحالی آن را فرا می‌گیرند و در آن می‌اندیشند، و به تأمل فرو می‌روند. پس بر حسب استعدادشان معانی آن را در می‌یابند. و این مثالی است برای دل‌هایی که وحی بر آنها نازل می‌شود؛ وحیی که اساس حیات و زندگی است، همان طور که باران اساس زندگی است. پس دلِ خوب و پاک وقتی که وحی به سوی آن می‌آید، آن را می‌پذیرد و برحسب پاک و خوب بودن عنصرش خوبی و نیکی می‌رویاند. و اما دل‌های ناپاک و بد که خیری در آن نیست، وقتی که وحی به سوی آنها می‌آید، آن را نپذیرفته بلکه خود را به خواب غفلت زده و از آن روی گردانده و با آن مخالفت می‌کنند. پس نزول وحی بر این دل‌ها، مانند بارانی است که بر شوره زار و ریگ‌ها و صخره‌ها می‌بارد و هیچ اثری بر جای نمی‌گذارد. و این مانند فرمودۀ الهی است که می‌فرماید: ﴿أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِيَةُۢ بِقَدَرِهَا فَٱحۡتَمَلَ ٱلسَّيۡلُ زَبَدٗا رَّابِيٗا﴾ از آسمان آبی فرو فرستاد، پس رودهایی به اندازۀ دره‌ها سرازیر شد، و سیل، کف انباشته شده‌ای را برداشت. info
التفاسير:

external-link copy
59 : 7

لَقَدْ اَرْسَلْنَا نُوْحًا اِلٰی قَوْمِهٖ فَقَالَ یٰقَوْمِ اعْبُدُوا اللّٰهَ مَا لَكُمْ مِّنْ اِلٰهٍ غَیْرُهٗ ؕ— اِنِّیْۤ اَخَافُ عَلَیْكُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیْمٍ ۟

پس از آنکه خداوند مجموعه‌ای شایسته از دلایل توحید و یگانگی خویش را بیان کرد، با ذکر سرگذشت پیامبران که مردم را به سوی یگانگی و توحید خدا فرا ‌خواندند، و با ذکر سرگذشت امت‌هایشان که به انکار و مخالفت با آنان پرداختند، و اینکه خداوند چگونه اهل توحید را یاری نمود، و کسانی را که با آنان مخالفت کردند و از آنها فرمان نبردند، هلاک ساخت، دلایلِ دالّ بر توحیدِ خویش را مؤیّد و مستحکم ساخت. و بیان نمود که دعوت همۀ پیامبران بر یک آیین و یک عقیده و باور متفق است. پس در مورد نوح اولین پیامبر فرمود: ﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ﴾ بی‌گمان نوح را به سوی قومش فرستادیم تا آنها را به عبادت و پرستش خدای یگانه فرا بخواند، در حالی که آنان بتان را می‌پرستیدند. ﴿فَقَالَ﴾ پس به آنها گفت: ﴿يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ﴾ ای قوم من! تنها خدا را بپرستید، ﴿مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ﴾ شما غیر از او معبودی ندارید. چون او آفریننده و روزی دهنده و مدبّر همۀ امور است، وغیر از او، جملگی آفریده و مخلوق‌اند و تحت تدبیر خدا قرار داشته و از خود اختیاری ندارند. سپس نوح آنها را ترساند و بیم داد که اگر از او اطاعت نکنند، به عذاب خدا گرفتار می‌شوند. پس گفت: ﴿إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ﴾ من بر شما می‌ترسم که به عذاب روزی بزرگ گرفتار شوید. و این از اندرزگویی و خیرخواهی و مهربانی نوح صلی الله علیه وسلم برای آنها بود که آنان را از عذاب همیشگی و شقاوت جاودانگی بیم داد. همچنان‌که برادران پیامبرش که بیشتر از پدران و مادران نسبت به مردم مهربان و دلسوز بودند، مردم را از گرفتار شدن به عذاب خدا بر حذر می‌داشتند. info
التفاسير:

external-link copy
60 : 7

قَالَ الْمَلَاُ مِنْ قَوْمِهٖۤ اِنَّا لَنَرٰىكَ فِیْ ضَلٰلٍ مُّبِیْنٍ ۟

وقتی نوح این سخن را گفت، به زشت ترین صورت او را پاسخ دادند، ﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِۦٓ﴾ رؤسا و ثروتمندان قومش که مردم از آنها پیروی می‌کردند ـ که غالباً همین گروه در برابر حق تکبر می‌ورزند و به پیامبران گوش فرا نمی‌دهند ـ گفتند: ﴿إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ﴾ همانا ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم. آنان به این اکتفا نکردند که از فرمان نوح سرپیچی کنند، بلکه خود را بالاتر از آن دانستند که از وی اطاعت کنند، و بزرگ‌ترین توهین را به او روا داشتند واو را به گمراهی متهم کردند وگمراهی او را، گمراهی آشکاری نامیدند. و این زشت ترین نوعِ تکبر است که در عقلِ ضعیف ترین مردم نمی‌گنجد. و این صفت در میان قوم نوح وجود داشت، چرا که آنها به نزد بت‌هایی می‌آمدند که خود آن را صورتگری کرده و با دست‌های خودشان آن را تراشیده بودند؛ جماداتی که نمی‌دیدند ونمی‌شنیدند و کاری از آنها ساخته نبود. و آنها این جمادات را به جای آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین قرار داده بودند، و انواع عبادت‌ها را برای این بت‌ها انجام می‌دادند. و اگر آنها عقلی داشتند که به‌وسیلۀ آن، حجت خدا بر آنان اقامه شود، بر آنان حکم می‌شد که دیوانگان از آنان راه یافته‌ترند. info
التفاسير:

external-link copy
61 : 7

قَالَ یٰقَوْمِ لَیْسَ بِیْ ضَلٰلَةٌ وَّلٰكِنِّیْ رَسُوْلٌ مِّنْ رَّبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟

پس نوح با نرمی و مهربانی و دلسوزی پاسخ آنها را داد تا شاید فرمان برند. بنابراین گفت: ﴿يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي ضَلَٰلَةٞ﴾ ای قوم من! در من هیچ‌گونه گمراهی نیست؛ یعنی من در هیچ مسئله‌ای به گمراهی نرفته‌ام، بلکه من هدایت کننده و راه یافته هستم. بلکه هدایت او ‌ـ ‌علیه الصلاۀ و السلام ‌ـ از نوع و جنس هدایت پیامبران اولوالعزم است که بالاترین انواع هدایت و کامل‌ترین آن محسوب می‌شود؛ و این هدایت، همان رسالت تام و کامل است. بنابراین گفت: ﴿وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بلکه من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیان هستم. پروردگاری که پروردگار من و شما و همۀ خلایق است، و من و شما و همه را پرورش داده است. بزرگ‌ترین پرورش او این است که به سوی بندگانش پیامبرانی را فرستاده است تا آنها را به انجام کارهای شایسته و اخلاق برتر و عقاید نیکو دستور دهند، و آنان را از مخالفت با این چیزها بر حذر دارند. info
التفاسير:

external-link copy
62 : 7

اُبَلِّغُكُمْ رِسٰلٰتِ رَبِّیْ وَاَنْصَحُ لَكُمْ وَاَعْلَمُ مِنَ اللّٰهِ مَا لَا تَعْلَمُوْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمۡ﴾ و پیام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و شما را اندرز می‌گویم؛ یعنی وظیفۀ من تبلیغ و بیان توحید و اوامر و نواهی خداست، و آن را از سرِ اندرز و خیرخواهی و مهربانی نسبت به شما بیان می‌کنم. ﴿وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾ و از جانب خدا چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. پس اگر می‌دانید، باید از من پیروی کنید و از دستورم فرمان ببرید. info
التفاسير:

external-link copy
63 : 7

اَوَعَجِبْتُمْ اَنْ جَآءَكُمْ ذِكْرٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ عَلٰی رَجُلٍ مِّنْكُمْ لِیُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوْا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُوْنَ ۟

﴿أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ﴾ آیا تعجب می کنید از اینکه یادآوری و پند و موعظه از جانب پروردگارتان توسط مردی از شما برایتان آمده است؟ چگونه از حالتی تعجب می‌کنید که شایسته نیست از آن تعجب شود، و آن این است که پند و موعظه و نصیحت توسط مردی از خودتان آمده است که شما صداقت و حالت او را می‌دانید. پس این از زمرۀ عنایت و توجه خدا و نیکی و احسان او نسبت به شماست که باید با پذیرش و شکرگزاری، به استقبال آن رفت. ﴿لِيُنذِرَكُمۡ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ﴾ تا شما را از عذاب دردناک بیم دهد، و اسبابی را که مایۀ نجات شماست، فراهم کنید، که آن هم پرهیزگاری و ترس از خدا در ظاهر و باطن است. و بدین وسیله رحمت گستردۀ خدا را شامل حال خود سازید. info
التفاسير:

external-link copy
64 : 7

فَكَذَّبُوْهُ فَاَنْجَیْنٰهُ وَالَّذِیْنَ مَعَهٗ فِی الْفُلْكِ وَاَغْرَقْنَا الَّذِیْنَ كَذَّبُوْا بِاٰیٰتِنَا ؕ— اِنَّهُمْ كَانُوْا قَوْمًا عَمِیْنَ ۟۠

ولی این سخنان در مورد آنها کار ساز نشد و فایده‌ای برای آنان در بر نداشت. ﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ﴾ اما او را تکذیب کردند، پس او و کسانی را که همراه با وی در کشتی بودند، نجات دادیم. همان کشتی‌ای که خداوند، نوح -علیه السلام- را به ساختن آن دستور داد، و به او وحی کرد که از هر نوع حیواناتی دو جفت را در آن سوار کند، و خانواده‌اش، وهرکس را که ایمان آورده است در آن سوار کند. پس آنها را سوار کرد و خداوند آنان را به‌وسیله کشتی نجات داد. ﴿وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمًا عَمِينَ﴾ و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم. همانا آنها در برابر هدایت، قومی نابینا بودند، درحالی‌که حق را دیدند، و خداوند دلایل روشنی توسط نوح به آنان نشان داد که هر انسان خردمندی با مشاهدۀ آن ایمان می‌آورد. اما آنها نوح‌را مسخره کردند و به او توهین نمودند و کفر ورزیدند. info
التفاسير:

external-link copy
65 : 7

وَاِلٰی عَادٍ اَخَاهُمْ هُوْدًا ؕ— قَالَ یٰقَوْمِ اعْبُدُوا اللّٰهَ مَا لَكُمْ مِّنْ اِلٰهٍ غَیْرُهٗ ؕ— اَفَلَا تَتَّقُوْنَ ۟

﴿وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗا﴾ و به سوی عاد نخستین که د‌ر سرزمین یمن بود‌ند، براد‌ر نَسبی آنان هود ـ‌علیه السلام‌ـ را فرستاد‌یم که آنها را به سوی توحید فرا خواند، و از شرک و سرکشی د‌ر زمین بازد‌اشت. ﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾ گفت: ای قوم من! خد‌ا را بپرستید، شما معبود بر حقی جز او ند‌ارید. آیا اگر بر آنچه که بر آن قرار دارید پایدار بمانید، از عذاب و ناخشنود‌ی او نمی‌ترسید‌؟ اما آنها نپذیرفتند و فرمان نبرد‌ند. info
التفاسير:

external-link copy
66 : 7

قَالَ الْمَلَاُ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا مِنْ قَوْمِهٖۤ اِنَّا لَنَرٰىكَ فِیْ سَفَاهَةٍ وَّاِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكٰذِبِیْنَ ۟

﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦٓ﴾ اشراف و رؤسای کافر قومش د‌ر حالی که د‌عوت او را رد کرد‌ه و رأی و نظر او را خوار شمرد‌ند، گفتند: ﴿إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي سَفَاهَةٖ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ﴾ همانا ما تو را جز فرد‌ی ابله و بی‌خرد نمی‌بینیم، و گمان غالب ما این است که تو از زمرۀ د‌روغگویانی. و حقیقت برای آنها د‌گرگون و منقلب شد‌ه بود، و کوری‌شان شد‌ید‌تر شد، آنگاه که پیامبرشان ـ‌علیه السلام‌ـ را به سبب آنچه که خود بد‌ان متصف بود‌ند، مورد نکوهش و مذمت قرار د‌اد‌ند، حال آنکه او از هر عیبی د‌ور بود؛ زیرا د‌ر حقیقت، آنان خود ابله و کم خرد و د‌روغگو بود‌ند. و چه سفاهت و بی‌خرد‌ی بزرگ‌تر از آن است که کسی حق را انکار و با آن مقابله نماید، و از فرمان برد‌ن از رهبران و خیر خواهان سر باز زند، و قلب و جسمش از هر شیطان سرکشی اطاعت کند، و عبادت را برای غیر خدا انجام دهد و درختان و سنگ‌هایی را بپرستد که برای او کاری نمی‌کنند؟! و چه دروغی بزرگتر از آن است که کسی چیزی از این امور را به خدا نسبت دهد؟! info
التفاسير:

external-link copy
67 : 7

قَالَ یٰقَوْمِ لَیْسَ بِیْ سَفَاهَةٌ وَّلٰكِنِّیْ رَسُوْلٌ مِّنْ رَّبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟

﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي سَفَاهَةٞ﴾ گفت: ای قوم من! به هیچ وجه من سفیه و بی‌خرد نیستم. بلکه او پیامبر و راهنما و عاقل بود. ﴿وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم. ﴿أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾ اوامر و احکام خدا را به شما می‌رسانم و من برای شما اندرزگویی امین هستم. پس بر شما واجب است که آن را بپذیرید و از پروردگار جهانیان فرمان برید. info
التفاسير: