Terjemahan makna Alquran Alkarim - Terjemahan Berbahasa Persia - Tafsir As-Sa'di

Nomor Halaman: 432:428 close

external-link copy
40 : 34

وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیْعًا ثُمَّ یَقُوْلُ لِلْمَلٰٓىِٕكَةِ اَهٰۤؤُلَآءِ اِیَّاكُمْ كَانُوْا یَعْبُدُوْنَ ۟

﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا﴾ و روزی که خداوند کسانی را که غیر از او را پرستش می‌کرده‌اند و آنچه را که می‌پرستیده‌اند، از قبیل: ملائکه و غیره، جملگی را گرد می‌آورد، ﴿ثُمَّ يَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ﴾ سپس در قالب سرزنش کسانی که فرشتگان را پرستش کرده‌اند به فرشتگان می‌گوید: ﴿أَهَٰٓؤُلَآءِ إِيَّاكُمۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ﴾ آیا اینان شما را پرستش می‌کرده‌اند؟ پس، از عبادت و پرستش آنان تبرّی می‌جویند info
التفاسير:

external-link copy
41 : 34

قَالُوْا سُبْحٰنَكَ اَنْتَ وَلِیُّنَا مِنْ دُوْنِهِمْ ۚ— بَلْ كَانُوْا یَعْبُدُوْنَ الْجِنَّ ۚ— اَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُّؤْمِنُوْنَ ۟

و ﴿قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ﴾ می‌گویند: تو پاک و منزهی از اینکه شریک یا همتایی داشته باشی. ﴿أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم﴾ تو یار و یاور مایی، و میان ما و آنها هیچ دوستی و مودّتی وجود ندارد، ما به سرپرستیِ تو نیازمندیم و چاره‌ای نداریم جز اینکه یاور ما باشی. پس چگونه کسی دیگر را دعوت می‌نماییم تا ما را پرستش کند؟ و یا چگونه صلاحیت داریم که شریک و انباز تو باشیم؟! ﴿بَلۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّ﴾ بلکه این مشرکان، شیطان‌ها را پرستش می‌کردند، و شیاطین آنها را به پرستش ما یا پرستش دیگر چیزها دستور می‌دادند، و ایشان از آنها پیروی می‌کردند. و اطاعت از شیطان‌ها به مثابۀ پرستش آنهاست؛ چون عبادت همان طاعت است. همان طور که خداوند خطاب به همۀ کسانی که چیزهایی را شریک او می‌سازند گفته است: ﴿أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ وَأَنِ ٱعۡبُدُونِيۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ﴾ ای فرزندان آدم! آیا از شما عهد نگرفتم که شیطان را پرستش نکنید، چرا که او دشمن آشکار شما می‌باشد؟ و مرا بپرستید، این است راه راست. ﴿أَكۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ﴾ و بیشترشان به آنها ایمان داشته‌اند؛ یعنی جن‌ها را تصدیق ‌کرده، و فرمانبردارشان بوده‌اند؛ چون ایمان یعنی تصدیقی که موجب فرمانبرداری و اطاعت می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
42 : 34

فَالْیَوْمَ لَا یَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعًا وَّلَا ضَرًّا ؕ— وَنَقُوْلُ لِلَّذِیْنَ ظَلَمُوْا ذُوْقُوْا عَذَابَ النَّارِ الَّتِیْ كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُوْنَ ۟

وقتی که از آنها اظهار بیزاری می‌کنند خداوند متعال خطاب به آنان می‌فرماید: ﴿فَٱلۡيَوۡمَ لَا يَمۡلِكُ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٖ نَّفۡعٗا وَلَا ضَرّٗا﴾ امروز هیچ یک از شما نمی‌تواند برای دیگری سود و زیانی داشته باشد، چرا که روابط شما قطع گردیده است. ﴿وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ﴾ و به کسانی که با کفر ورزیدن و انجام گناهان بر خویشتن ستم کرده‌اند ـ‌بعد از آنکه آنها را وارد جهنّم می‌کنیم ـ می‌گوییم: ﴿ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ﴾ طعم عذابی را بچشید که آن را دروغ می‌انگاشتید. پس امروز شما آن عذاب را با چشم‌های خود مشاهده می‌کنید، و به سزای تکذیب و دروغ انگاشتن‌اش و فرار نکردن از اسباب آن، وارد آن می‌شوید. info
التفاسير:

external-link copy
43 : 34

وَاِذَا تُتْلٰی عَلَیْهِمْ اٰیٰتُنَا بَیِّنٰتٍ قَالُوْا مَا هٰذَاۤ اِلَّا رَجُلٌ یُّرِیْدُ اَنْ یَّصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ یَعْبُدُ اٰبَآؤُكُمْ ۚ— وَقَالُوْا مَا هٰذَاۤ اِلَّاۤ اِفْكٌ مُّفْتَرًی ؕ— وَقَالَ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا لِلْحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمْ ۙ— اِنْ هٰذَاۤ اِلَّا سِحْرٌ مُّبِیْنٌ ۟

خداوند از حالت مشرکان خبر می‌دهد بدانگاه که آیات روشنگر خداوند و دلایل آشکار و حجت‌های قاطع او به نزد آنها می‌آید؛ آیاتی که بر هر خیر و خوبی راهنمایی می‌نماید و از هر شری باز می‌دارد، و بزرگ‌ترین نعمتی بود که به نزدشان آمد و می‌بایست به آن ایمان آورند و آن را تصدیق نمایند و فرمان ‌برند؛ اما آنها عکس آنچه که می‌بایست انجام دهند انجام دادند، و کسی که آیات خدا را آورد تکذیب کردند و گفتند: ﴿مَا هَٰذَآ إِلَّا رَجُلٞ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمۡ عَمَّا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُكُمۡ﴾ او مردی است که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان پرستش می‌کرده‌اند باز دارد؛ یعنی این پیامبر که شما را به یگانه پرستی فرا می‌خواند، هدفش این است که سنّت‌ها و عادات پدرانتان را رها کنید؛ پدرانی که آنها را بزرگ می‌دارید و دنباله رو آنان می‌باشید. پس آنها حق را به خاطر تبعیت از روش گمراهان رد کردند و نپذیرفتند، و دلیل و شبهه‌ای برای این عمل خود ارائه ندادند. این چه دلیل و شبهه‌ای است که هنگامی که پیامبران برخی از گمراهان را به پیروی از حق دعوت نمودند ادعا کردند که این، راه برادران و نیاکانشان است؟! البته اگر دقت شود [به این نتیجه می‌رسیم] هرگاه حقی رد شده باشد، یگانه دلیلی که رد کنندگان به آن استناد کرده‌اند، اقوال و گفته‌های گمراهان از قبیل: مشرکان، دهری‌ها، فلاسفه و صابئان و ملحدین بوده است. و اینها الگوی هر کسی هستند که حق را نمی‌پذیرد، و تا قیامت این‌گونه است. مشرکین که کار پدرانشان را الگوی خود گرداندند و آن را وسیله‌ای برای دفع آنچه پیامبران آوردند قرار دادند، از حق انتقاد به عمل آوردند و به آن طعنه زدند، ﴿وَقَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّآ إِفۡكٞ مُّفۡتَرٗى﴾ و گفتند: این قرآن، دروغی است که این مرد خودش آن را بر ساخته است. ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ﴾ و کافران دربارۀ حق چون به آنان برسد می‌گویند: این جادویی است آشکار. و آنها این‌گونه حق را تکذیب می‌کردند و بی‌خردان را گول می‌زدند. info
التفاسير:

external-link copy
44 : 34

وَمَاۤ اٰتَیْنٰهُمْ مِّنْ كُتُبٍ یَّدْرُسُوْنَهَا وَمَاۤ اَرْسَلْنَاۤ اِلَیْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَّذِیْرٍ ۟ؕ

وقتی خداوند متعال دلایلی را بیان کرد که آنها برای رد کردن و نپذیرفتن حق ارائه دادند، فرمود: اینها حتی به عنوان شبهه نیز پذیرفته نمی‌شوند، گذشته از اینکه حجت و دلیل باشند، و فرمود: اگر آنها بخواهند حجت و دلیلی بیاورند، هیچ مستندی ندارند: ﴿وَمَآ ءَاتَيۡنَٰهُم مِّن كُتُبٖ يَدۡرُسُونَهَا﴾ و به آنان کتاب‌هایی نداده‌ایم تا آن را بخوانند و منبع استناد آنها باشند. ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمۡ قَبۡلَكَ مِن نَّذِيرٖ﴾ و پیش از تو به سوی آنان هیچ هشدار دهنده‌ای نفرستادیم تا گفته‌ها و حالات او را برای خود دلیل قرار دهند، و آنچه را که تو آورده‌ای رد کنند. پس آنها دانشی ندارند. info
التفاسير:

external-link copy
45 : 34

وَكَذَّبَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۙ— وَمَا بَلَغُوْا مِعْشَارَ مَاۤ اٰتَیْنٰهُمْ فَكَذَّبُوْا رُسُلِیْ ۫— فَكَیْفَ كَانَ نَكِیْرِ ۟۠

سپس خداوند آنها را از سرنوشت امّت‌های تکذیب کنندۀ قبل از اینها برحذر داشت و فرمود: ﴿وَكَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَمَا بَلَغُواْ مِعۡشَارَ مَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ﴾ و کسانی که پیش از آنان بودند آیات و کتاب‌های آسمانی را تکذیب کردند؛ و اینها که هم اکنون مورد خطاب هستند، به یک دهم قوت و قدرتی که به آنها داده بودیم نرسیده‌اند، ﴿فَكَذَّبُواْ رُسُلِيۖ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ﴾ و آنها پیامبران مرا تکذیب کردند، پس بنگر که چگونه کیفرشان دادم. خداوند از کیفرهایی که به آنها داده ما را آگاه کرده است؛ برخی را غرق نمود، و برخی را با زمین لرزه هلاک کرد، و برخی از آنان را به وسیلۀ باد عقیم نابود کرد، و بعضی به وسیلۀ صدای تند و وحشتناک نابود گشتند، و برخی در دل زمین فرو رفتند، و برخی را نیز از آسمان سنگباران کرد. پس بپرهیزید ای تکذیب کنندگان از اینکه به تکذیب خود ادامه دهید که آنگاه خداوند شما را همان‌گونه کیفر می‌دهد و گرفتار عذاب می‌سازد که ملت‌های گذشته را کیفر داد. info
التفاسير:

external-link copy
46 : 34

قُلْ اِنَّمَاۤ اَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۚ— اَنْ تَقُوْمُوْا لِلّٰهِ مَثْنٰی وَفُرَادٰی ثُمَّ تَتَفَكَّرُوْا ۫— مَا بِصَاحِبِكُمْ مِّنْ جِنَّةٍ ؕ— اِنْ هُوَ اِلَّا نَذِیْرٌ لَّكُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیْدٍ ۟

﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَعِظُكُم بِوَٰحِدَةٍ﴾ ای پیامبر! به این تکذیب کنندگان که حق را تکذیب و آن را مورد عیب جویی قرار می‌دهند، و حامل آن را نیز طعنه می‌زنند، بگو: من شما را فقط به یک خصلت نصیحت می‌کنم، و شما را به آن راهنمایی می‌نمایم که آن را در پیش بگیرید؛ و آنچه شما را بدان می‌خوانم، راهی میانه و دادگرانه است؛ و شما را به این فرا نمی‌خوانم که از سخن من پیروی کنید. من نمی‌گویم گفتۀ خودتان را بدون سبب رها کنید، [بلکه از روی فکر و اندیشه از آن دست بردارید]. و آنچه شما را به آن فرا می‌خوانم این است: ﴿أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثۡنَىٰ وَفُرَٰدَىٰ﴾ که با همّت و نشاط و اراده، برای پیروی از حقیقت و درستی و یگانه پرستی به پا خیزید و با همدیگر بنشینید و در این باره به گفتگو بپردازید؛ و به تنهایی در این مورد فکر کنید، و هریک خویشتن را مورد خطاب قرار دهد. و به تنهایی یا دو نفر دو نفر برای خدا برخیزید، و اندیشۀ خود را به کار بندید، و در احوال پیامبرتان فکر کنید که آیا این پیامبر دیوانه است، و در سخن و هیئت و صفت او دیوانگی وجود دارد؟ یا اینکه او پیامبری راستگوست که شما را از آنچه به زیانتان است برحذر می‌دارد، و شما را از عذاب سختی که پیش رو دارید می‌ترساند؟ پس اگر کافران این موعظه و اندرز را پذیرفتند و آن را به کار گرفتند، برای آنها بیش از دیگران مشخص و روشن خواهد شد که پیامبر دیوانه نیست؛ چون هیئت او مانند هیئت دیوانگان نمی‌باشد، و مانند دیوانه‌ها حالت‌هایی چون خفگی و نگاه حیرت زده به او دست نمی‌دهد، بلکه او دارای بهترین حالت‌هاست، و حرکاتش بسیار بزرگوارانه می‌باشد، و او از همۀ مخلوقات از نظر ادب و وقار و فروتنی بالاتر و کامل‌تر است، و چنین ادب و وقاری جز شایستۀ مردان خردمند نمی‌باشد؛ و هرگاه آنها در سخنِ شیوا و فصیح او بنگرند، کلماتش را زیبا می‌یابند که دل‌ها را سرشار از آرامش و ایمان می‌نماید، و نفس‌ها را تزکیه و دل‌ها را پاک می‌گرداند؛ سخنانی که آدمی را به اخلاق نیک وا می‌دارد، و از زشتی‌ها دور می‌گرداند. و متوجه خواهند شد که سخنش آنچنان متین و شیرین است که از هیبت و بزرگداشت آن چشم‌ها به وی خیره می‌شوند. پس آیا این چنین سخنانی، با یاوه گویی و هذیان دیوانگان و عربده کشیدن آنها مشابهتی دارد؟! پس هر کس در حالات پیامبر تفکّر کند و هدفش این باشد که بداند آیا او پیامبر خداست یا نه -خواه این فرد به تنهایی یا به همراه کسی دیگر در این مورد بیندیشد- به یقین باور خواهد کرد که او پیامبر برحق و راستگوست، به ‌خصوص افرادی که مخاطب قرآن و همنشین پیامبر هستند، و از همه چیز او آگاه می‌باشند. info
التفاسير:

external-link copy
47 : 34

قُلْ مَا سَاَلْتُكُمْ مِّنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ ؕ— اِنْ اَجْرِیَ اِلَّا عَلَی اللّٰهِ ۚ— وَهُوَ عَلٰی كُلِّ شَیْءٍ شَهِیْدٌ ۟

مانعی دیگر که سبب می‌شود مردم از دعوتگر حق پیروی نکنند آن است که دعوتگر اموال کسانی را بگیرد که دعوتش را می‌پذیرند، و پاداش و مزد دعوت خویش را از آنها طلب کند. پس خداوند پاک بودن پیامبرش را از چنین چیزی بیان نمود و فرمود: ﴿قُلۡ مَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٖ﴾ بگو: در برابر پیروی نمودنتان از حق، پاداشی از شما نمی‌خواهم، ﴿فَهُوَ لَكُمۡ﴾ و اگر به فرض، از شما درخواست پاداش نیز کرده باشم، شما را شاهد می‌گیرم که آن را نمی‌خواهم و آن برای خودتان؛ چرا که ﴿إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٞ﴾ پاداش و مزد من بر عهدۀ خداوند است، و او به آنچه که به سوی آن فرا می‌خوانم کاملاً آگاه است. پس اگر من دروغ گفته باشم، او مرا کیفر خواهد داد. و نیز خداوند بر عمل شما گواه است، و آن را برایتان ثبت و ضبط می‌نماید، سپس شما را بر آن مجازات خواهد کرد. info
التفاسير:

external-link copy
48 : 34

قُلْ اِنَّ رَبِّیْ یَقْذِفُ بِالْحَقِّ ۚ— عَلَّامُ الْغُیُوْبِ ۟

وقتی دلایلی را که بر صحت حق و پوچ بودن باطل دلالت می‌کنند بیان نمود، خبر داد که سنت و عادت الهی بر آن است که ﴿يَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ﴾ حق را به ‌جان باطل ‌اندازد، و به وسیلۀ حق، باطل را در هم ‌شکند. حقی که در اینجا خداوند بیان نموده، و به وسیلۀ آن گفته‌های تکذیب‌کنندگان را رد کرده است، مایۀ عبرتی است برای عبرت آموزان، و نشانه‌ایست برای آنهایی که می‌اندیشند. و همان‌طور که می‌بینی، گفته‌های تکذیب‌کنندگان مضمحل گردید، و دروغ و عنادشان روشن شد، و حق آشکار گردید، و باطل از بین رفت، و این به‌خاطر بیان و روشنگری ﴿عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ﴾ خداوندی است که دانای پنهانی‌هاست، و وسوسه‌ها و شبهاتی را که در دل‌هاست می‌داند، و حجت‌هایی را که به وسیلۀ آن با وسوسه‌ها و شبهات مقابله می‌شود می‌داند. info
التفاسير: