क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - फ़ारसी अनुवाद - तफ़सीर-ए-सादी

انفال

external-link copy
1 : 8

یَسْـَٔلُوْنَكَ عَنِ الْاَنْفَالِ ؕ— قُلِ الْاَنْفَالُ لِلّٰهِ وَالرَّسُوْلِ ۚ— فَاتَّقُوا اللّٰهَ وَاَصْلِحُوْا ذَاتَ بَیْنِكُمْ ۪— وَاَطِیْعُوا اللّٰهَ وَرَسُوْلَهٗۤ اِنْ كُنْتُمْ مُّؤْمِنِیْنَ ۟

انفال غنایمی است که خداوند از اموال کافران نصیب این امت می‌گرداند. و این آیات، در مورد داستان جنگ بدر و اولین غنیمت بزرگی که از اموال مشرکان نصیب مسلمانان گردید، نازل شد. پس میان بعضی از مسلمانان در مورد آن اختلاف افتاد، بنابراین در مورد آن از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسیدند، پس خداوند این آیات‌را نازل کرد: ﴿يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِ﴾ [ای پیامبر!] از تو دربارۀ غنایم جنگی می‌پرسند؛ چگونه و بر چه کسانی تقسیم می‌شود؟ ﴿قُلِ﴾ به آنان بگو: ﴿ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾ غنایم جنگی از آن خدا و پیامبر است، و آن را هرکجا که بخواهند، می‌گذارند، و شما نمی‌توانید نسبت به حکم خدا و پیامبرش اعتراض بکنید، بلکه بر شما لازم است که حکم و داوری خدا و پیامبرش را گردن نهید و به آن خشنود، و تسلیم فرمان آنان باشید. و این در فرمودۀ الهی داخل است که می‌فرماید: ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾ با اطاعت کردن از دستورات خدا و پرهیزکردن از نواهی او، از خدا بترسید، و پرهیزگاری پیشه کنید، ﴿وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَيۡنِكُمۡ﴾ و اختلاف و قطع رابطه و پشت کردن به یکدیگر را که در میان شما است، با دوستی و ارتباط برقرار نمودن با یکدیگر اصلاح کنید. پس، از این طریق متحد می‌شوید، و دشمنی و اختلاف و کشمکشی که به سبب قطع رابطه میان شما به وجود آمده است، از بین می‌رود. و نیک‌رفتاری با آنان و گذشت از بد رفتارانشان از مصادیق «اصلاح ذات البین‌» است. و از این طریق بسیاری از کینه‌ها و قهرها از بین می‌رود. و فرمانی که همۀ این مسایل را در بر می‌گیرد فرمودۀ الهی است که می‌فرماید: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾ و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، اگر شما مؤمن هستید؛ زیرا ایمان آوردن، مردم را به اطاعت از خدا و پیامبرش فرا می‌خواند، همان طور کسی که از خدا و پیامبرش اطاعت نکند، مؤمن به حساب نمی‌آید info
التفاسير:

external-link copy
2 : 8

اِنَّمَا الْمُؤْمِنُوْنَ الَّذِیْنَ اِذَا ذُكِرَ اللّٰهُ وَجِلَتْ قُلُوْبُهُمْ وَاِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ اٰیٰتُهٗ زَادَتْهُمْ اِیْمَانًا وَّعَلٰی رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُوْنَ ۟ۚۙ

و هرکس که به طور ناقص از فرمان خدا و پیامبر اطاعت کند، ایمانش ناقص است. و از آنجا که ایمان بر دو نوع است: ایمان کامل که ستایش و تمجید خدا و موفقیت و رستگاری کامل را به دنبال دارد، و ایمانی که در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارد. ایمان کامل را بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾ همانا مؤمنان. الف و لام برای استغراق است و تمام مسائل مربوط به ایمان را دربر می‌گیرد. ﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ﴾ کسانی هستند که وقتی خدا یاد شود، دل‌هایشان می‌هراسد.پس ترس از خداوند باعث می‌شود تا از آنچه پروردگار حرام نموده است، دست بردارند؛ زیرا بزرگ‌ترین علامت ترس از خدا این است که آدمی را از گناه باز دارد.﴿وَإِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا﴾ و هنگامی که آیات خدا بر آنان خوانده شود، بر ایمانشان بیفزاید، و این بدان جهت است که آنان به آن گوش فرا می‌دهند و در آن می‌اندیشند، و به هنگام تلاوت آن، حضور قلب دارند. پس در این هنگام ایمانشان افزوده می‌شود؛ زیرا اندیشیدن، از اعمال قلب است و این امر باعث می‌شود معانی و مفاهیمی را که نمی‌دانستند برایشان روشن شود، و آنچه را که فراموش کرده‌اند به یاد آورند، ودل‌هایشان به خیر و نیکی علاقه‌مند شود، و به کرامت و بخشش پروردگارشان مشتاق و راغب گردند، و از عقوبت او بهراسند، و از گناه و منکرات باز آیند. و همه اینها باعث می‌شود تا بر ایمانشان افزوده شود. ﴿وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ﴾ یعنی برای جلب منافع و دور شدن زیان‌های دینی و دنیوی‌شان، بر پروردگار خویش که هیچ شریکی ندارد تکیه می‌نمایند. و به وی اعتماد کامل دارند که این کارها را برای آنان انجام خواهد داد.توکل، سبب موفقیت در هر کاری است. پس هیچ کاری جز با توکل انجام نمی‌شود و کامل نمی‌گردد. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 8

الَّذِیْنَ یُقِیْمُوْنَ الصَّلٰوةَ وَمِمَّا رَزَقْنٰهُمْ یُنْفِقُوْنَ ۟ؕ

﴿ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ﴾ کسانی که نمازهای فرض و نفل را همراه با اعمال ظاهری و باطنی، از قبیل: حضور قلب در نماز -که روح و مغز نماز است- بر پا می‌دارند. ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ﴾ و از آنچه که به ایشان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند. انفاقاتی که بر آنان واجب است، از قبیل: زکات و کفاره‌ها و مخارج زنان و خویشاوندان و بردگان را می‌پردازند، و انفاق و بخشش‌هایی را نیز که مستحب است، مانند دادنِ صدقات، انجام می‌دهند. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 8

اُولٰٓىِٕكَ هُمُ الْمُؤْمِنُوْنَ حَقًّا ؕ— لَهُمْ دَرَجٰتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَّرِزْقٌ كَرِیْمٌ ۟ۚ

﴿أُوْلَٰٓئِكَ﴾ کسانی که به این اوصاف متصف هستند، ﴿هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗا﴾ مؤمنان واقعی و حقیقی هستند، چون آنها اسلام و ایمان و اعمال باطنی و ظاهری و علم و عمل و ادای حقوق خدا و بندگانش را دارند. و خداوند اعمال قلبی را مقدم نمود؛ چون اعمال قلبی، اصل و اساس اعمال جوارح، و بهتر از آن است. از اینجا چنین نتیجه می‌گیریم که ایمان زیاد وکم می‌شود؛ پس با انجام دادن طاعات و عبادات بر آن افزوده می‌گردد، و با انجام دادن گناه و معصیت کم می‌شود. و شایسته است که بنده به ایمانش رسیدگی نماید، و زمینۀ رشد و شکوفایی آن را فراهم سازد. و مهم ترین چیزی که باعث رشد و ترقی ایمان می‌گردد، اندیشیدن در کتاب خدا و فکر کردن در معانی آن است. سپس خداوند پاداش مؤمنان واقعی را بیان کرد و فرمود: ﴿لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾ آنان برحسب علو اعمالشان، دارای مقام و درجات عالی می‌باشند. ﴿وَمَغۡفِرَةٞ﴾ و دارای آمرزش گناهانشان، ﴿وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ﴾ و روزی پاک؛ هستند. روزی پاک همان چیزی است که خداوند در بهشت برای آنان آماده کرده، و هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است. و این بیانگر آن است که هرکس در ایمان و اعتقادش به مقام این مؤمنان نرسد، هر چند به بهشت هم راه یابد، از بخشش کامل خداوند که به آنان ارزانی داشته است، برخوردار نخواهد شد. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 8

كَمَاۤ اَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَیْتِكَ بِالْحَقِّ ۪— وَاِنَّ فَرِیْقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِیْنَ لَكٰرِهُوْنَ ۟ۙ

خداوند متعال پیش از بیان این غزوۀ مبارک و بزرگ، صفت‌هایی را بیان کرد که مؤمنان باید از آن برخوردار باشند؛ زیرا هرکس به آن صفات متصف گردد، وضعیت او سامان یافته، و اعمال او اصلاح می‌گردد، که یکی از بزرگ‌ترین آن جهاد در راه خداست. پس همان‌طور که ایمانشان ایمان حقیقی بود پاداششان نیز پاداش حقیقی است که خداوند به آنان وعده داده است. به همان شیوه خداوند پیامبرش صلی الله علیه وسلم را از خانه‌اش بیرون آورد تا با مشرکین در بدر روبه‌رو شود، و اصلاً به ذهن مؤمنان نمی‌رسید که در این بیرون رفتنشان، میان آنان و دشمنشان جنگی رخ دهد. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 8

یُجَادِلُوْنَكَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَیَّنَ كَاَنَّمَا یُسَاقُوْنَ اِلَی الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرُوْنَ ۟ؕ

پس وقتی که برای آنان روشن شد که جنگ به وقوع خواهد پیوست، برخی از مؤمنان با پیامبر در این مورد مجادله نمودند، و رویارویی با دشمن را نپسندیدند، گویی به سوی مرگ رانده می‌شوند و ایشان [به آن] نگاه می‌کنند. حال آنکه شایسته نبود این‌گونه موضع‌گیری کنند، به خصوص پس از اینکه برای آنان روشن گردید که بیرون رفتنِ آنان حق بوده، و خداوند به آن فرمان داده، وآن را پسندیده است. پس در چنین موضوعی، مجالی برای جدال وبحث نیست؛ زیرا مجادله زمانی جایز است، که حق مشتبه و مسئله مبهم باشد. اما وقتی که موضوع واضح و روشن گردید، جز تن دادن و تسلیم شدن راهی وجود ندارد. این در حالی است که بسیاری از مؤمنان به مجادله و بحث نپرداختند، و روبه‌رو شدن با دشمن را ناپسند ندانستند. و کسانی که خداوند آنها را سرزنش نمود، به شدت برای جهاد با کفار سر تسلیم فرود آوردند، و خداوند آنان را ثابت قدم و استوار گرداند، و برای آنان اسبابی فراهم نمود که با آن دل‌هایشان اطمینان یافت، که برخی از آن اسباب بیان خواهد شد. info
التفاسير:

external-link copy
7 : 8

وَاِذْ یَعِدُكُمُ اللّٰهُ اِحْدَی الطَّآىِٕفَتَیْنِ اَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّوْنَ اَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُوْنُ لَكُمْ وَیُرِیْدُ اللّٰهُ اَنْ یُّحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمٰتِهٖ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْكٰفِرِیْنَ ۟ۙ

در اصل آنان به این منظور بیرون رفتند تا به کاروان بزرگ قریش که «ابوسفیان بن حرب» آن را به شام برده بود، حمله‌ور شوند. وقتی که شنیدند کاروان از شام برگشته است، پیامبر صلی الله علیه وسلم اعلام حرکت نمود، پس حدود سیصد و ده نفر در رکاب پیامبر حرکت نمودند. هفتاد شتر همراه آنان بود که به نوبت سوار می‌شدند، و کالاهایشان را بر این شترها حمل می‌نمودند. قریش از جریان آگاه شد، و برای دفاع از کاروان خود، سپاهی زیاد همراه با اسلحه وتجهیزات فراوان و اسبان و مردان جنگی که شمارشان نزدیک به هزار نفر بود، فراهم نمود، و به سوی بدر حرکت کردند. پس خداوند به مؤمنان وعدۀ پیروزی بر یکی از دو دسته را داد؛ یا بر کاروان پیروز می‌شوند، یا بر لشکر جنگی. پس مؤمنان دوست داشتند با کاروان روبه‌رو شوند؛ چون فقیر و محتاج بودند، و کاروان نیرو و قدرت چندانی نداشت. اما خداوند برخلاف آنچه آنها دوست داشتند، اراده کرد و چیزی دیگر والاتر و بلندتر از آنچه که دوست داشتند، برای آنان اراده کرد. خداوند خواست تا آنها بر لشکر جنگی پیروز شوند که بزرگان و سران قریش در آن بودند، ﴿وَيُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ﴾ و خداوند می‌خواست تا حق را با سخنانش آشکار و استوار بگرداند، و اهل حق را پیروز نماید. ﴿وَيَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ و اهل باطل را ریشه‌کن و نابود کند، و در زمینۀ یاری کردن حق و حمایت از آن، چیزی را به بندگانش نشان بدهد که به ذهنشان خطور نکرده بود. ﴿لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ﴾ تا حق را به وسیلۀ شواهد و دلایلی که بر صحت و راستی آن دلالت می‌نماید، آشکار گرداند، ﴿وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ﴾ و باطل را به وسیلۀ دلایل و شواهدی که بر باطل بودن آن اقامه می‌گردد، باطل و نابود نماید.﴿وَلَوۡكَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾ گرچه مجرمان نپسندند، خداوند به آنان توجهی نمی‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
8 : 8

لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُوْنَ ۟ۚ

﴿لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ﴾ تا حق را به وسیلۀ شواهد و دلایلی که بر صحت و راستی آن دلالت می‌نماید، آشکار گرداند، ﴿وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ﴾ و باطل را به وسیلۀ دلایل و شواهدی که بر باطل بودن آن اقامه می‌گردد، باطل و نابود نماید.﴿وَلَوۡكَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾ گرچه مجرمان نپسندند، خداوند به آنان توجهی نمی‌نماید. info
التفاسير: