क़ुरआन के अर्थों का अनुवाद - फ़ारसी अनुवाद - तफ़सीर-ए-सादी

पृष्ठ संख्या:close

external-link copy
8 : 40

رَبَّنَا وَاَدْخِلْهُمْ جَنّٰتِ عَدْنِ ١لَّتِیْ وَعَدْتَّهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ اٰبَآىِٕهِمْ وَاَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیّٰتِهِمْ ؕ— اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزِیْزُ الْحَكِیْمُ ۟ۙ

﴿رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡ﴾ پروردگارا! و آنان را به باغ‌های همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بر زبان پیامبرانت به آنها وعده داده‌ای، نیز پدران و همسران و فرزندان و دوستانشان را که با ایمان و انجام دادن کارهای شایسته سامان یافته‌اند، به این بهشت داخل گردان. ﴿إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾ بی‌گمان تو بر همه چیز چیره و غالب هستی، پس با عزّت و قدرت خویش، گناهانشان را می‌آمرزی و ناگواری‌ها را از آنان دور می‌نمایی، و آنها را به هر خیر و خوبی می‌رسانی. و دارای حکمت هستی و هر چیزی را در جایش قرار می‌دهی. پس پروردگارا! ما از تو چیزی نمی‌خواهیم که حکمت تو خلاف آن را اقتضا می‌نماید، بلکه از جملۀ حکمت تو که بر زبان پیامبرانت از آن خبر داده‌ای و فضل تو آن را اقتضا نموده، آمرزش مؤمنان است. info
التفاسير:

external-link copy
9 : 40

وَقِهِمُ السَّیِّاٰتِ ؕ— وَمَنْ تَقِ السَّیِّاٰتِ یَوْمَىِٕذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهٗ ؕ— وَذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیْمُ ۟۠

﴿وَقِهِمُ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ﴾ و آنها را از اعمال بد و سزای آن محافظت فرما؛ زیرا کارهای زشت، صاحبش را زشت می‌گرداند. ﴿وَمَن تَقِ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥ﴾ و هرکس را در روز قیامت از بدی‌ها نگه داری، همانا بر او رحم نموده‌ای؛ چون رحمت تو همواره شامل حال بندگان است، و گناهان و بدی‌های بندگان مانع از رحمت تو نمی‌شود. پس هرکس را از بدی‌ها حفظ کنی، در حقیقت او را بر انجام نیکی و پاداش آن توفیق داده‌ای. ﴿وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ﴾ و این است کامیابی بزرگ؛ یعنی برطرف شدن ناگواری به وسیلۀ مصون ماندن از بدی‌ها، و به دست آوردن امور دوست داشتنی به وسیلۀ به دست آوردن رحمت خدا، کامیابی بزرگی است که هیچ کامیابی همانند آن نیست، و رقابت کنندگان، در چیزی بهتر از آن نمی‌توانند به رقابت بپردازند. این دعای فرشتگان متضمّن کمال شناخت آنها نسبت به پروردگارشان است؛ و آنها با اسماء حسنی به خدا متوسّل می‌شوند، اسمایی که خداوند دوست دارد بندگان با توسّل به آن دعا کنند، و نیز دوست دارد در تمامی دعاهایشان اسمی از اسماء الله به کار ببرند که با درخواستی که از خداوند دارند متناسب ‌باشد. پس وقتی که آنها از خداوند خواستند تا رحمت را بر آنها نازل گرداند، و آنچه را که نفس انسانی اقتضا نماید از آنان دور کند، انسانی که خداوند نقص آن را می‌داند و همواره مایل به ارتکاب گناهان است. و امثال این مبادی و اسبابی که علم الهی بر آن محیط است. از این رو آنها به نام «الرحیم» و «العلیم» متوسّل می‌شوند. و دعای فرشتگان، کمال ادب آنان نسبت به خداوند متعال است؛ زیرا به ربوبیت عام و خاص الهی نسبت به خودشان اعتراف می‌کنند، و اینکه آنها هیچ اختیاری ندارند، و اینکه دعای آنان و درخواستشان از پروردگار، درخواست فردی است که از هر جهت نیازمند و محتاج است، و چیزی را بر پروردگارش تحمیل نمی‌نماید، بلکه فقط از سر فضل و کرم و احسان او چیزی را از وی می‌طلبند. همچنین دعای فرشتگان متضمن آن است که آنان کاملاً با پروردگارشان موافق هستند؛ اعمالی را دوست ‌دارند که مورد پسند پروردگارشان است، و آن عبادت‌هایی است که انجام داده‌اند، و همانند کسانی تلاش کرده‌اند که خدا را دوست دارند و آنها مؤمنانی هستند که خداوند آنان را از میان بندگانش دوست دارد. پس خداوند از دیگر انسان‌های مکلّف ـ به جز مؤمنانشان ـ نفرت دارد، و فرشتگان چون مؤمنان را دوست دارند، برای آنها نزد خدا دعا کرده، و برای بهبود یافتن احوالشان می‌کوشند؛ چراکه دعا برای شخص، روشن‌ترین دلیل بر محبت آن فرد از سوی دعاگو است؛ چون او جز برای کسی که دوستش دارد دعا نمی‌کند. توضیح و شرح دعای فرشتگان که خداوند بعد از ﴿وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ بیان کرده است، کیفیت تدبّر در کتاب خدا را در بر دارد، که تدبّر فقط به معنی مشغول شدن به واژه‌ها نیست، بلکه باید به معنی آنها فکر کرد، و وقتی آدمی آن را به طور درست فهمید، با عقل خویش به آن مسئله بنگرد، و به راه‌هایی که انسان را به آن می‌رساند و آنچه که جز با آن مطلوب کامل نمی‌گردد فکر کند، و یقین داشته باشد که این مفهوم منظور الهی است، همان‌طور که در معنی کلمه یقین دارد که همین مراد خداست. و آنچه باعث می‌شود تا او یقین پیدا کند که این مفهوم مورد نظر خدا است دو چیز است: یکی اینکه او بداند و یقین داشته باشد که این مفهوم از توابع معنی است، و معنی کلمه بر آن متوقّف می‌باشد. دوم بداند که خداوند بر همه چیز آگاه است، و بنده‌اش را فرمان داده تا در کتابش تدبّر نماید و بیندیشد. و یقین داشته باشد که خداوند آنچه را از این معانی برمی‌آید می‌داند، و خداوند خبر داده که کتابش هدایت و نور و بیانگر هر چیزی است، و شیواترین کلام و روشن‌ترین آن است. پس، از این طریق، بنده به دانش بزرگ و خیر فراوانی ـ به همان اندازه که خداوند به او توفیق می‌دهد ـ دست می‌یابد. و در این تفسیر مسایل زیادی از این نوع وجود دارد که خداوند به ما ارزانی نموده است. و در برخی از آیات، مأخذ تفسیر برای کسی که درست نمی‌اندیشد نامعلوم و پنهان به‌نظر می‌آید که از خداوند می‌خواهیم از خزانه‌های رحمت خویش درهایی به روی ما بگشاید تا سبب اصلاح احوال ما و مسلمان‌ها شود. پس ما راهی جز این نداریم که دست به دامان کرم و فضل او شویم و به احسان او توسل جوییم، احسانی که ما همواره و در همۀ لحظات در آن غوطه‌ور هستیم. و از او می‌خواهیم که به لطف خویش ما را از شرّ نفس‌هایمان نجات بدهد؛ شرّی که مانعی است بر سر راه رسیدن به رحمت الهی. بی‌گمان او بزرگوار و بخشنده است، و اسباب و مسبّبات را ارزانی می‌نماید. و آیه این مطلب را نیز در بر دارد که همنشین از قبیل: همسر و فرزند و دوست به سبب همنشینی‌اش [با سعادتمندان] خوشبخت می‌گردد، و صرفِ ارتباط او سبب بهره‌مند شدن از خیری می‌گردد که خارج از عمل و سبب عمل اوست. همان‌طور که فرشتگان برای مؤمنان دعا می‌کنند و برای پدران و همسران و فرزندان درستکارشان دعا می‌نمایند. و گفته می‌شود که همنشینی صِرف با اهل سعادت برای برخورداری از خیر کافی نیست، بلکه فرد باید خود دارای صلاح و خیر باشد، به دلیل اینکه می‌فرماید ﴿وَمَن صَلَحَ﴾ [پدران و همسران و فرزندانی که صالح بودند]. بنابراین بهره‌مند شدن این همنشینان از خیر، نتیجۀ عملِ خودشان است. والله اعلم. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 40

اِنَّ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا یُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللّٰهِ اَكْبَرُ مِنْ مَّقْتِكُمْ اَنْفُسَكُمْ اِذْ تُدْعَوْنَ اِلَی الْاِیْمَانِ فَتَكْفُرُوْنَ ۟

خداوند متعال از خواری و رسوایی‌ای که به کافران می‌رسد و از اینکه بازگشت به دنیا و بیرون رفتن از جهنّم را می‌طلبند ـ و این غیر ممکن است ـ و از سرزنش کردن آنها خبر می‌دهد و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾ بی‌گمان کسانی که کفر ورزیده‌اند. کفر را به‌طور مطلق بیان نمود تا همۀ انواع کفر را شامل شود، ازقبیل: کفر ورزیدن به خدا یا به کتاب‌ها و یا به پیامبرانش یا به روز قیامت. کافران وقتی وارد جهنّم می‌شوند و اقرار می‌کنند که آنها به خاطر گناهانی که مرتکب شده‌اند سزاوار عذاب جهنّم هستند، در این وقت به شدت از خود نفرت دارند، و بر خویشتن خشمگین هستند. پس در این هنگام صدا زده می‌شوند و به آنها گفته می‌شود: ﴿لَمَقۡتُ ٱللَّهِ﴾ خدا بیش از اینکه خودتان بر خویشتن خشمگین هستید، بر شما خشمگین است. ﴿إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِيمَٰنِ فَتَكۡفُرُونَ﴾ چرا که پیامبران و پیروانشان شما را به ایمان فرا خواندند و دلایل را برایتان اقامه نمودند و در پرتو آن حق روشن گردید، اما شما کفر ورزیدید و علاقه‌ای به ایمان نشان ندادید؛ ایمانی که خداوند شما را برای آن آفریده است. و از رحمت گستردۀ الهی بیرون رفتید، و خداوند بر شما خشم گرفت. ﴿أَكۡبَرُ مِن مَّقۡتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡ﴾ پس خشم خداوند، از خشم و دشمنی خودتان با خویشتن، بزرگ‌تر و بیشتر است؛ یعنی همواره بر شما خشمگین است، و خداوند بزرگوار از شما ناخشنود است. پس امروز غضب و عذاب خدا شما را فرا گرفته است، حال آنکه مؤمنان به خشنودی خداوند و پاداش الهی دست یافته‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
11 : 40

قَالُوْا رَبَّنَاۤ اَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَاَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوْبِنَا فَهَلْ اِلٰی خُرُوْجٍ مِّنْ سَبِیْلٍ ۟

آنان آرزوی بازگشت به دنیا را می‌کنند، ﴿قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ﴾ و می‌گویند: پروردگارا! دوبار ما را میراندی. منظورشان مرگ اول و بین دو دمیدن صور است. یا منظورشان از مردن اول عدم و نیستی است که قبل از به دنیا آمدن در آن قرار داشتند، سپس خداوند آنها را پدید آورد و باز آنها را می‌میراند. ﴿وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ﴾ و دو بار ما را زنده گرداندی؛ یکی زندگی دنیا و دیگری زندگی آخرت. ﴿فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِيلٖ﴾ به گناهان خود اعتراف کرده‌ایم، پس آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد؟ یعنی حسرت می‌خورند و این را می‌گویند، اما فایده‌ای ندارد و آنها به خاطر فراهم نکردن اسباب نجات، سرزنش می‌شوند info
التفاسير:

external-link copy
12 : 40

ذٰلِكُمْ بِاَنَّهٗۤ اِذَا دُعِیَ اللّٰهُ وَحْدَهٗ كَفَرْتُمْ ۚ— وَاِنْ یُّشْرَكْ بِهٖ تُؤْمِنُوْا ؕ— فَالْحُكْمُ لِلّٰهِ الْعَلِیِّ الْكَبِیْرِ ۟

و به آنها گفته می‌شود: ﴿ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ﴾ این کیفر به آن خاطر است که چون وقتی به توحید خدا و اخلاص عمل برای او دعوت می‌شدید و از شرک ورزیدن به او نهی می‌شدید، ﴿كَفَرۡتُمۡ﴾ کفر می‌ورزیدید و متنفر می‌ماندید، ﴿وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْ﴾ و آنچه شما را در این جایگاه قرار داده، آن است که ایمان را نمی‌پذیرفتید و کفر را باور می‌داشتید، و به شر و تباهی دنیا و آخرت راضی وخشنود می‌شدید، و آنچه را که مایۀ خیر و صلاح دنیا و آخرت است ناپسند می‌دانستید، و آنچه را که سبب شقاوت و ذلت و خشم بود ترجیح می‌دادید، و به آنچه که سبب رستگاری و کامیابی و موفقیّت بود تمایلی نشان نمی‌دادید. ﴿ وَإِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلرُّشۡدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا وَإِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلۡغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا﴾ و اگر راه هدایت را ببینند، آن را به عنوان راه انتخاب نمی‌کنند؛ و اگر راه گمراهی را ببینند، آن را به عنوان راه بر می‌گیرند. ﴿فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ﴾ پس اینک داوری از آن خداوند والا و بزرگ است؛ خداوندی که از همه جهت دارای علوّ و بلندی مطلق است؛ ذات او بلند و جایگاه او بلند است، و قدرتش نیز بسیار می‌باشد. و از علوّ قدر و جایگاه او، کمال عدالت اوست؛ و او هر چیزی را در جایگاه خودش قرار می‌دهد، و پرهیزگاران و فاسدان را برابر قرار نمی‌دهد. ﴿ٱلۡكَبِيرِ﴾ بزرگ است؛ خدایی که در نام‌ها و صفات و افعالش دارای کبریا و عظمت می‌باشد، و از هر آفت و عیب و نقصی پاک و مبرّا است. پس وقتی که حکم از آن خداست، و حکم به همیشه ماندنِ شما کرده است، حکم او تغییر و تبدیل نمی‌یابد. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 40

هُوَ الَّذِیْ یُرِیْكُمْ اٰیٰتِهٖ وَیُنَزِّلُ لَكُمْ مِّنَ السَّمَآءِ رِزْقًا ؕ— وَمَا یَتَذَكَّرُ اِلَّا مَنْ یُّنِیْبُ ۟

خداوند متعال با تبیین حق از باطل ـ از طریق نشان دادن نشانه‌های انفس و آفاق، و نشانه‌های قرآنی به بندگانش که بر هر مطلوبی دلالت می‌نمایند و هدایت را از گمراهی مشخّص می‌کنند، طوری که برای کسی که در آن می‌اندیشد، کوچک‌ترین شکی در شناخت حقایق باقی نمی‌ماند ـ نعمت‌های عظیمش را بر بندگانش یادآور می‌شود، و این از بزرگ‌ترین نعمت‌های خدا بر بندگانش می‌باشد که او حق را شفاف و روشن کرده، و راه درست را مشخص نموده است. بلکه نشانه‌های گوناگونی را ارائه داده است، ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖ﴾ تا هر کس هلاک می‌شود، از روی دلیل هلاک گردد؛ و هر کس زنده می‌ماند، از روی دلیل زنده بماند. و هر اندازه مسائل بزرگ‌تر و مهم‌تر باشند، دلایلی که برآن دلالت می‌نمایند بیشتر و آسان‌تر هستند. به موضوع توحید نگاه کنید؛ از آنجا که مسئلۀ توحید بزرگ‌ترین مسئله است، دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات آن ارائه کرده و مثال‌ها زده است. بنابراین آن را در اینجا بیان کرد، و جمله‌ای از دلایل آن را گوشزد نمود. پس فرمود: ﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾ بنابراین خداوند را بخوانید در حالی که دین و طاعت را خاص او کرده‌اید. وقتی بیان کرد که او نشانه‌هایش را به بندگانش نشان می‌دهد، نشانۀ بزرگی را گوشزد نمود. پس فرمود: ﴿وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗا﴾ و از آسمان بارانی برای شما می‌باراند که با آن روزی داده می‌شوید، و شما و چهارپایانتان زندگی می‌کنید. این دلالت می‌نماید که نعمت‌ها همه از جانب اوست. پس نعمت‌های دینی از جانب اوست، و آن عبارت از تبیین مسایل دینی، و ارائۀ دلایل آن، و عمل به آن می‌باشد؛ و نعمت‌های دنیوی همان نعمت‌هایی هستند که از باران پدید می‌آیند، و شهرها و بندگان با آن زنده می‌گردند، و این به صورت قاطعانه دلالت می‌نماید که خداوند یکتا و معبود حقیقی است که طاعت و عبادت باید فقط برای او انجام شود، همان‌طور که تنها او نعمت‌دهنده است. ﴿وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ﴾ و از آیات پند نمی‌پذیرد مگر کسی که با روی آوردن به محبت خدا، و ترس از او، و انجام دادن طاعت و زاری نمودن به سوی او، به طرف خدا برگردد. پس این فرد از نشانه‌ها بهره‌مند می‌شود، و نشانه‌ها در حق او رحمت می‌گردند، و بینش او با آن افزوده می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 40

فَادْعُوا اللّٰهَ مُخْلِصِیْنَ لَهُ الدِّیْنَ وَلَوْ كَرِهَ الْكٰفِرُوْنَ ۟

و از آنجا که آدمی از نشانه‌ها پند می‌پذیرد، و پند پذیرفتن باعث خالص نمودن عبادت و طاعت برای خدا می‌گردد، موضوعی را که می‌خواهد به آن بپردازد و بر آن مطلب، مترتّب شود، با حرف «فا» که بر سببیّت دلالت می‌نماید، آغاز می‌کند و می‌فرماید: ﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾ پس خدا را به فریاد بخوانید، و عبادت و طاعت را خاص او کنید؛ و این هم شامل دعای عبادت، و هم شامل دعای خواستن می‌شود. اخلاص؛ یعنی اینکه در همۀ عبادت‌های واجب و مستحب، فقط خدا مد نظر باشد. و در ادای حقوق خدا و حقوق بندگان خدا، هدف فقط خدا باشد. [خلاصۀ آیه] یعنی هدفتان از تمام چیزهایی که به عنوان دین انجام می‌دهید، و با آن به خدا نزدیکی می‌جویید، هدفتان فقط خدا باشد. ﴿وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾ هر چند که کافران دوست نداشته باشند. بنابراین به آنها توجه نکنید، و شما را از دینتان باز ندارند، و سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای شما را از خدا دور نکند. کافران، یگانه‌پرستی و انجام خالصانۀ عبادت و طاعت برای خدا را نمی‌پسندند، و به شدّت از آن نفرت دارند، همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ﴾ و هر گاه خداوند به تنهایی یاد شود کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، خشمگین و ناراحت می‌شوند؛ و هرگاه کسانی غیر از خدا یاد شوند، به ناگاه آنان شاد و خوشحال می‌گردند. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 40

رَفِیْعُ الدَّرَجٰتِ ذُو الْعَرْشِ ۚ— یُلْقِی الرُّوْحَ مِنْ اَمْرِهٖ عَلٰی مَنْ یَّشَآءُ مِنْ عِبَادِهٖ لِیُنْذِرَ یَوْمَ التَّلَاقِ ۟ۙ

سپس از جلال و کمال خودش سخن به میان آورد که این اقتضا می‌نماید عبادت خالصانه برای او انجام شود، پس فرمود: ﴿رَفِيعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ﴾ خدایی که بلند و بلندتر است، و بر بالای عرش است، و عرش از آن اوست، و دارای مراتب و مقامات بالاست؛ و به سبب این بلند بودن از مخلوقاتش، تمایز پیدا کرده است، و جایگاهش والا گشته است و صفاتش از عظمت و بزرگی برخوردار گشته است و ذاتش برتر و بالاتر است از اینکه بندگان جز با عمل پاک و مخلصانه به او نزدیکی جویند، و مقامات مخلصین به وسیلۀ آن بالا می‌رود؛ و اخلاص، آنها را به خدا نزدیک می‌نماید و آنان را از خلق خدا برتر قرار می‌دهد. سپس نعمت رسالت و وحی را بر بندگانش ذکر نمود و فرمود: ﴿يُلۡقِي ٱلرُّوحَ﴾ وحی را می‌فرستد که برای دل‌ها به منزلۀ روح برای اجساد است. پس همان‌گونه که جسم بدون روح زنده نمی‌ماند و زندگی نمی‌کند، روان و قلب نیز بدون روحِ وحی بهبود نمی‌یابد و کامیاب نمی‌گردد. پس خداوند متعال﴿يُلۡقِي ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ﴾ وحی را که سود و مصلحت بندگان در آن نهفته است، به فرمان خود برای هر کس از بندگانش که بخواهد نازل می‌کند؛ و آنها پیامبران هستند که خداوند آنان را فضیلت داده، و وحی خویش و دعوت کردن بندگانش را به آنان اختصاص داده است. فایدۀ ارسال پیامبران این است که بندگان، سعادت دین و دنیا و آخرتشان را به دست آورند، و از بدبختی و شقاوت در دین و دنیا و آخرت مصون بمانند. بنابراین فرمود: ﴿لِيُنذِرَ يَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ﴾ تا کسی که وحی بر او القا می‌شود، مردم را از روز رویارویی [قیامت] با آن وحی بترساند، و آنها را تشویق نماید تا به وسیلۀ اسبابی که باعث نجات می‌گردند، خود را برای آن روز آماده نمایند، و آن روز را روز «رویا رویی» نامید؛ چون در آن روز، خالق و مخلوق با همدیگر روبه‌رو می‌شوند؛ و مخلوق‌ها با همدیگر، و عمل کنندگان با اعمال و سزا و جزایشان رو به رو می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 40

یَوْمَ هُمْ بَارِزُوْنَ ۚ۬— لَا یَخْفٰی عَلَی اللّٰهِ مِنْهُمْ شَیْءٌ ؕ— لِمَنِ الْمُلْكُ الْیَوْمَ ؕ— لِلّٰهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ۟

﴿يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَ﴾ روزی که در یک میدان جمع می‌شوند، و هیچ کجی و پستی در آن نیست، و آنها روی زمین آشکار هستند، و صدای فرا خواننده به همۀ آنان می‌رسد، و همه در معرض دید قرار دارند. ﴿لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞ﴾ نه آنها و نه چیزی از اعمالشان و نه سزا و جزای آن بر خداوند پنهان نمی‌ماند. ﴿لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَ﴾ صاحب و فرمانروای این روز بزرگ کیست که پیشینیان و پسینیان و اهل آسمان‌ها و زمین را گرد آورده، و شریکی در فرمانروایی ندارد؟ و هیچ سبب و وسیله‌ای در میان نمانده، و جز اعمال نیک و بد چیزی باقی نمی‌ماند. ﴿لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ﴾ فرمانروایی از آنِ خداوندی است که در ذات و اسما و صفات و کارهایش؛ یگانه است و او در هیچ چیزی از اینها به هیچ صورت شریکی ندارد. ﴿ٱلۡقَهَّارِ﴾ خداوندی که بر همۀ مخلوقات چیره و غالب است، و مخلوقات دربرابر او فروتن هستند، خصوصاً در آن روز که مردم در برابر پروردگار زندۀ همیشه پایدار سر تسلیم فرود آورده‌اند. در آن روز هیچ کس سخن نمی‌گوید مگر با اجازۀ خدا. info
التفاسير: