કુરઆન મજીદના શબ્દોનું ભાષાંતર - ફારસી ભાષામાં અનુવાદ - તફસીર અસ્ સઅદી

પેજ નંબર:close

external-link copy
60 : 23

وَالَّذِیْنَ یُؤْتُوْنَ مَاۤ اٰتَوْا وَّقُلُوْبُهُمْ وَجِلَةٌ اَنَّهُمْ اِلٰی رَبِّهِمْ رٰجِعُوْنَ ۟ۙ

﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ﴾ و کسانی که [ازطرف خود] عطا می‌کنند، [و می‌بخشند] آنچه را که به دادن آن دستور داده شده‌اند، و هرآنچه را که در توان دارند، از قبیل: نماز و زکات و حج و صدقه و غیره انجام می‌دهند. ﴿وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ﴾ با وجود این، دل‌هایشان ترسان و هراسان است، ﴿أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ﴾ و از اینکه اعمالشان پیش خدا می‌رود، و در پیشگاه او می‌ایستند؛ می‌ترسند که مبادا اعمالشان، آنها را از عذاب خدا نجات ندهد؛ چون آنها پروردگارشان را می‌شناسند، و می‌دانند او سزاوار انواع عبادت‌ها است. info
التفاسير:

external-link copy
61 : 23

اُولٰٓىِٕكَ یُسٰرِعُوْنَ فِی الْخَیْرٰتِ وَهُمْ لَهَا سٰبِقُوْنَ ۟

﴿أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ﴾ چنین کسانی در انجام کارهای خوب، با یکدیگر مسابقه می‌دهند؛ و هدفشان این است، کارهایی انجام دهند که آنان را به خدا نزدیک ‌نماید؛ و به اموری مشغول می‌شوند که آنها را از عذاب خداوند نجات ‌دهد. پس هرگاه چیز خوبی را بشنوند، و یا فرصت انجام آن برایشان مهیا شود، فرصت را غنیمت شمرده و شتابان آن را انجام می‌دهند. آنها به اولیا و برگزیدگان خدا که در اطرافشان هستند، نگاه کرده و می‌بینند که در انجام هر کار خوبی می‌شتابند؛ و در نزدیک شدن به پروردگارشان، با یکدیگر به رقابت می‌پردازند. اینان نیز با آنها به رقابت می‌پردازند. و از آنجا که هرمسابقه دهنده‌ای، گاهی به‌خاطر تلاش و آمادگی‌اش پیشی می‌گیرد؛ و گاهی به سبب کوتاهی‌اش باز می‌ماند؛ خداوند متعال خبر داده است که اینها همواره از نوعِ سابقین و پیشتازان هستند. ﴿وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ﴾ و آنها در انجام کارهای خوب پیشتازند، و به اوج خوبی‌ها رسیده‌اند. آنها گرچه با نسل‌های مخلصِ نخستین مسابقه داده‌اند؛ اما با وجود این، خداوند آنها را خوشبخت و پیشتاز گردانده است. info
التفاسير:

external-link copy
62 : 23

وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا اِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا كِتٰبٌ یَّنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُوْنَ ۟

وقتی که پیشی گرفتنِ آنها بر یکدیگر در انجامِ کارهای خوب را بیان کرد، شاید کسی گمان برد که آنچه از آنها و از دیگران خواسته شده، امری است که ازتوانایی ما انسان‌های امروزه خارج و یا مشکل است. بنابراین خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا﴾ و هیچ کس را مگر به اندازۀ توانش مکلف نمی‌کنیم؛ یعنی به اندازه‌ای که توانایی‌اش بیشتر از آن است؛ و رحمت و حکمت الهی چنین است که انسان را به چیزهایی مکلف ‌نماید که توانایی و قدرتش آن را به طور کامل فراگیرد؛ و چنین نمود تا راه رسیدن به او نزدیک، و همواره جاده و راه کسانی که راه او را در پیش می‌گیرند، آباد و پر راهرو باشد. ﴿وَلَدَيۡنَا كِتَٰبٞ يَنطِقُ بِٱلۡحَقِّ﴾ و نزد ما کتابی است که به حق سخن می‌گوید؛ و آن، کتاب نخستین یعنی «لوح المحفوظ» است که هر چیزی در آن ثبت و ضبط گردیده؛ و هر آنچه صورت می‌پذیرد، مطابق آنچه در آن نوشته شده است انجام می‌شود.﴿وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ﴾ و بر آنان، هیچ ظلم و ستمی نمی‌شود؛ یعنی از نیکی‌هایشان کاسته نشده، و به عقوبت و عذاب نافرمانی‌هایشان افزوده نمی‌گردد. info
التفاسير:

external-link copy
63 : 23

بَلْ قُلُوْبُهُمْ فِیْ غَمْرَةٍ مِّنْ هٰذَا وَلَهُمْ اَعْمَالٌ مِّنْ دُوْنِ ذٰلِكَ هُمْ لَهَا عٰمِلُوْنَ ۟

خداوند متعال خبر می‌دهد که تکذیب‌کنندگان در میان جهالت و ستمگری وغفلت و رویگردانی قرار دارند، و این امر آنها را از رسیدن به این قرآن باز می‌دارد. پس آنان قرآن را راهنمای خویش قرار نمی‌دهند، و با آن راهیاب نمی‌شوند، و چیزی از قرآن به دل‌هایشان نمی‌رسد: ﴿وَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ جَعَلۡنَا بَيۡنَكَ وَبَيۡنَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ حِجَابٗا مَّسۡتُورٗا وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً أَن يَفۡقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗا﴾ و هنگامی که قرآن ‌خواندی، میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، پردۀ پوشیده شده‌ای قرار دادیم؛ و بر دل‌هایشان پرده افکندیم که مانع فهم و درک قرآن می‌باشد؛ و در گوش‌هایشان کری هست. پس وقتی که دل‌هایشان در غفلت از قرآن قرار دارد، بر حسب این حالت، اعمال و کارهای کفر آمیز انجام داده، و با شریعت مخالفت می‌کنند که سبب مجازات و سزایشان می‌گردد. ﴿وَلَهُمۡ أَعۡمَٰلٞ مِّن دُونِ ذَٰلِكَ هُمۡ لَهَا عَٰمِلُونَ﴾ و آنها کارهایی غیر از این نیز دارند که انجامش می‌دهند؛ یعنی از اینکه خداوند آنها را به عذاب گرفتار می‌نماید، تعجب نکنید؛ زیرا خداوند آنها را مهلت می‌دهد تا اعمالی که بر آنها مقرر شده است، انجام دهند. پس هرگاه آن را به طور کامل انجام دادند، به بدترین حالت به خشم و عذاب خداوند گرفتار می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
64 : 23

حَتّٰۤی اِذَاۤ اَخَذْنَا مُتْرَفِیْهِمْ بِالْعَذَابِ اِذَا هُمْ یَجْـَٔرُوْنَ ۟ؕ

﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذۡنَا مُتۡرَفِيهِم بِٱلۡعَذَابِ﴾ کافران به کارهای زشت خود ادامه دادند تا اینکه نازپرورده‌هایشان را، و آنان که جز با خوشگذرانی و رفاه و آسایش عادت نکرده بودند و ناگواری و ناراحتی به آنان دست نداده بود، به عذاب گرفتار نمودیم، و آنها عذاب را احساس کردند، ﴿إِذَا هُمۡ يَجۡ‍َٔرُونَ﴾ آنگاه ناگهان فریاد برآورده، و واویلا سر داده، و دردمند می‌شوند؛ چون چیزهایی به آنها رسیده که آرامش و راحتی آنها را به هم می‌زند. info
التفاسير:

external-link copy
65 : 23

لَا تَجْـَٔرُوا الْیَوْمَ ۫— اِنَّكُمْ مِّنَّا لَا تُنْصَرُوْنَ ۟

و کمک می‌جویند، پس به آنها گفته می‌شود: ﴿لَا تَجۡ‍َٔرُواْ ٱلۡيَوۡمَۖ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ﴾ امروز فریاد و واویلا سرندهید، شما از سوی ما یاری و کمک نمی‌شوید. و چون از طرف خداوند یاری و کمک نگردند و به دادشان رسیده نشود، نمی‌توانند خودشان را یاری نمایند، و هیچ کس آنها را یاری نخواهد کرد. info
التفاسير:

external-link copy
66 : 23

قَدْ كَانَتْ اٰیٰتِیْ تُتْلٰی عَلَیْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلٰۤی اَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُوْنَ ۟ۙ

گویا گفته می‌شود چه چیزی باعث شده تا آنها به این وضعیت گرفتار شوند؟ پس فرمود: ﴿قَدۡ كَانَتۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ﴾ به راستی که آیات من بر شما خوانده می‌شد تا به آن ایمان بیاورید، و آن را بپذیرید؛ اما شما چنین نکردید، بلکه ﴿فَكُنتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ تَنكِصُونَ﴾ شما به عقب باز می‌گشتید. چرا که آنها، در صورت پیروی از قرآن، پیش می‌رفتند؛ و با اعراض و رویگردانی از آن، به عقب بر‌گشته، و به پایین‌ترین درجه سقوط نمودند. info
التفاسير:

external-link copy
67 : 23

مُسْتَكْبِرِیْنَ ۖۚۗ— بِهٖ سٰمِرًا تَهْجُرُوْنَ ۟

﴿مُسۡتَكۡبِرِينَ بِهِۦ سَٰمِرٗا تَهۡجُرُونَ﴾ مفسرین گفته‌اند که معنی آیه چنین است: آنها به سبب خانۀ کعبه یا حرم، بر مردم تکبر ورزیده و می‌گفتند: ما اهل حرم هستیم، پس ما از دیگران برتر و بهتر می‌باشیم، ﴿سَٰمِرٗا﴾ یعنی به صورت گروهی و شبانه، در اطراف کعبه افسانه سرایی می‌کردند. ﴿تَهۡجُرُونَ﴾ و سخن بیهوده سر داده و می‌گفتند: قرآن زشت و نادرست است. شیوۀ تکذیب‌کنندگان دربارۀ قرآن، این بود که از آن رویگردانی می‌کردند، و یکدیگر را به اعراض و رویگردانی از آن توصیه می‌نمودند: ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَسۡمَعُواْ لِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَٱلۡغَوۡاْ فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَغۡلِبُونَ﴾ و آنان که کافر شده بودند، گفتند: «به این قرآن گوش فرا ندهید؛ [و به‌هنگام تلاوت آن] سروصدا به راه اندازید، شاید پیروز شوید.» و خداوند در مورد آنها فرموده است: ﴿أَفَمِنۡ هَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ تَعۡجَبُونَ وَتَضۡحَكُونَ وَلَا تَبۡكُونَ وَأَنتُمۡ سَٰمِدُونَ﴾ آیا از این گفتارِ قرآن تعجب می‌کنید، و می‌خندید، اما به حال خود گریه نمی‌کنید؟! و پیوسته در غفلت و هوسرانی به‌سر می‌برید؟! ﴿أَمۡ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُۥ﴾ آیا می‌گویند: «قرآن را خودش به دروغ بر بسته است؟» وچون همۀ این زشتی‌ها را دارا بودند، به عذاب گرفتار گردیدند؛ و چون گرفتار عذاب شدند، یاری کننده‌ای نداشتند که آنها را یاری ‌نماید، و فریادرسی نداشتند که آنها را نجات دهد. پس به سبب این اعمال زشت مورد سرزنش قرار می‌گیرند: info
التفاسير:

external-link copy
68 : 23

اَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ اَمْ جَآءَهُمْ مَّا لَمْ یَاْتِ اٰبَآءَهُمُ الْاَوَّلِیْنَ ۟ؗ

﴿أَفَلَمۡ يَدَّبَّرُواْ ٱلۡقَوۡلَ﴾ آیا در قرآن تفکر نمی‌کنند و نمی‌اندیشند؟! یعنی اگر آنها در قرآن بیندیشند، حتماً ایمان می‌آورند؛ زیرا تفکر و اندیشه در قرآن، آنها را از کفر باز خواهد داشت. مصیبتی که بدان گرفتار شده‌اند، به خاطر رویگردانی از قرآن است؛ و این دلالت می‌نماید که اندیشیدن در قرآن، آدمی را به خیر و خوبی فرا می‌خواند، و از هر شر و بدی مصون می‌دارد؛ و آنچه که آنان را از اندیشیدن در قرآن باز داشت، این بود که دل‌هایشان بسته شده بود. ﴿أَمۡ جَآءَهُم مَّا لَمۡ يَأۡتِ ءَابَآءَهُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾ یا چیزی که آنها را از ایمان آوردن باز داشته، این است که پیامبر و کتابی به نزد آنها آمده که برای پدران نخستین آنها نیامده است؟ پس به در پیش گرفتنِ راهِ نیاکانِ گمراهشان، خشنود و راضی شده؛ و با هرآنچه که با شیوه و راه نیاکانشان مخالف است، مخالفت کردند، بنابراین آنان و آن دسته از کفار که همانند آنان بودند، چیزی را گفتند که خداوند از آن خبر داده است: ﴿وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ﴾ و این‌گونه پیش از تو، در هیچ آبادی و شهری، بیم دهنده‌ای را نفرستادیم مگر اینکه خوشگذرانان آن گفتند: «ما نیاکان خود را بر آیینی یافته‌ایم، و قطعاً ما دنباله‌رو راه آنان می‌باشیم.» پس [رسولشان] آنها را پاسخ داد و ﴿قَٰلَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكُم بِأَهۡدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمۡ عَلَيۡهِ ءَابَآءَكُمۡ﴾ گفت: «آیا من برایتان چیزی نیاورده‌ام که از آنچه پدرانتان را بر آن یافته اید، بهتر و بیشتر موجب راهیابی است؟». پس اگر هدفِ شما رسیدن به حق می‌باشد، از من پیروی ‌کنید. کافران به حقیقت اعتراف کرده و ﴿قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ﴾ گفتند: «ما به آنچه شما با آن فرستاده شده‌اید، کافر هستیم.» info
التفاسير:

external-link copy
69 : 23

اَمْ لَمْ یَعْرِفُوْا رَسُوْلَهُمْ فَهُمْ لَهٗ مُنْكِرُوْنَ ۟ؗ

﴿أَمۡ لَمۡ يَعۡرِفُواْ رَسُولَهُمۡ فَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ﴾ یا اینکه پیامبرشان -محمد صلی الله علیه وسلم- در میانشان ناشناخته است و او را نمی‌شناسند، و این امر، آنها را از پیروی کردن از حق باز داشته است؟ می‌گویند: «ما او را نمی‌شناسیم، و راستگویی او را نمی‌دانیم، بگذارید ما حالت و وضعیت او را نگاه کنیم، و در مورد وی از کسی که به او آگاه است، پرس وجو نماییم؛ یعنی چنین نیست، بلکه کوچک و بزرگشان پیامبر صلی الله علیه وسلم را به طور کامل می‌شناسند، و به تمام اخلاق و عادت‌های زیبای او واقف هستند، و راستگوییِ او را می‌دانند. حتی آنها قبل از بعثت، او را امین می‌نامیدند؛ پس چرا وقتی با حق بزرگ و راستی و حقیقتِ آشکار به نزد آنها آمد، وی را تصدیق نکردند؟! info
التفاسير:

external-link copy
70 : 23

اَمْ یَقُوْلُوْنَ بِهٖ جِنَّةٌ ؕ— بَلْ جَآءَهُمْ بِالْحَقِّ وَاَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كٰرِهُوْنَ ۟

﴿أَمۡ يَقُولُونَ بِهِۦ جِنَّةُۢ﴾ یا می‌گویند او دیوانه است؟ در حالی که حرف‌های دیوانه شنیده نمی‌شود، و سخنش اعتباری ندارد؛ چون سخنان پوچی را می‌گوید. خداوند در رد این سخن آنان فرمود: ﴿بَلۡ جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ﴾ چنین نیست که می‌انگارند، بلکه او حق، و یک امر ثابت و مسلم که سرشار از صداقت و عدل است و اختلاف و تناقضی در آن نیست، برای آنها آورده است. پس چگونه کسی که چنین چیزی را آورده است، دیوانه می‌باشد؟ و آیا در مورد چنین کسی، جز اینکه گفته شود او در بالاترین درجاتِ کمال و علم و درایت و اخلاق خوب قرار دارد، چیزی دیگر‌ی را می‌توان گفت؟ نیز در این شیوۀ گفتار [به وسیلۀ استعمال واژۀ «بل] انتقال از آنچه که ذکر شد، صورت گرفته است؛ یعنی: حقیقتی که آنان را از ایمان آوردن منع کرد، این است که ﴿جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ وَأَكۡثَرُهُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ﴾ او حق را برایشان آورده است، ولی بیشترشان از حق بیزارند و آن را نمی‌خواهند. و بزرگ‌ترین حقی را که برای آنان آورده است، یگانه پرستی، و انجام دادنِ عبادتِ خالص برای خدا، و پرهیز از پرستشِ غیر او می‌باشد، و علت بیزار بودن آنها از این امر، و تعجب کردنشان از آن معلوم است. پس پیامبر حق را آورد، و آنها از اصلِ حق گریزان و بیزار بودند، و همین امر باعث شد تا آنها حق را دروغ انگاشته و تکذیب کنند، نه اینکه در حقّانیت پیامبر شک و تردید داشته باشند، یا اینکه وی را تکذیب کنند. همچنان‌که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَإِنَّهُمۡ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ﴾ همانا آنان تو را تکذیب نمی‌کنند، بلکه در حقیقت ستمگران آیات خداوند را تکذیب می‌نمایند. info
التفاسير:

external-link copy
71 : 23

وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ اَهْوَآءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمٰوٰتُ وَالْاَرْضُ وَمَنْ فِیْهِنَّ ؕ— بَلْ اَتَیْنٰهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُّعْرِضُوْنَ ۟ؕ

اگر گفته شود که چرا حق با خواسته و امیال آنها موافق نبود تا ایمان بیاورند یا شتابان فرمان ببرند؟ خداوند متعال جواب می‌دهد که ﴿وَلَوِ ٱتَّبَعَ ٱلۡحَقُّ أَهۡوَآءَهُمۡ لَفَسَدَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ﴾ و اگر حق از خواسته‌هایشان پیروی نماید، آسمان‌ها و زمین به تباهی می‌روند؛ چون خواسته‌های آنان، ناشی از اخلاق و کارهای ظالمانه و کافرانه و فساد آمیز است؛ پس اگر حق از خواسته‌هایشان پیروی می‌کرد، آسمان و زمین تباه می‌شدند؛ زیرا تصرف و تدبیری که در آن انجام می‌شد، فاسد بود، چرا که ستمگری و جور حاکم می‌شد، و آسمان‌ها و زمین جز به وسیلۀ حق و عدل پابرجا نمی‌مانند. ﴿بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِذِكۡرِهِمۡ﴾ بلکه این قرآن را به آنان داده ایم که هر نیکی و خیری را به آنها یادآور می‌شود، و مایۀ فخر و عزت و شرافت آنها می‌باشد، تا آن را اجرا نمایند، آنگاه سرور و رهبر مردم قرار می‌گیرند. ﴿فَهُمۡ عَن ذِكۡرِهِم مُّعۡرِضُونَ﴾ اما آنها به علتِ شقاوت و بدبختی و عدم توفیق از پندشان رویگردانند. ﴿نَسُواْ ٱللَّهَ فَنَسِيَهُمۡ﴾ خداوند را فراموش کرده، و خداوند هم آنان را از یاد برد. ﴿نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡ﴾ خداوند را فراموش کردند، پس خداوند آنان را از یاد خودشان برد. پس قرآن و کسی که آن را آورده است، بزرگ‌ترین نعمتی هستند که خداوند به سوی آنان روانه کرده است. اما آنها با نپذیرفتن و رویگردانی از این نعمت، استقبال کردند. پس آیا بعد از این، محرومیتی وجود دارد؟ و آیا سرانجامِ این کار، جز زیان و ضرر چیز دیگری است؟ info
التفاسير:

external-link copy
72 : 23

اَمْ تَسْـَٔلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَیْرٌ ۖۗ— وَّهُوَ خَیْرُ الرّٰزِقِیْنَ ۟

یا چون از آنها مزد می‌طلبی از تو پیروی نمی‌کنند؟ ﴿فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ﴾ و چون از آنها مزد و مالیات می‌گیری، دادنِ این غرامت بر آنها سنگین آمده، و پیروی کردن از تو برایشان سخت می‌باشد؟! درصورتی که چنین نیست، و تو از آنها مزد نمی‌خواهی، ﴿فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيۡرٞ﴾ پس پاداش پروردگارت بهتر است، و او بهترین روزی دهندگان است. همان‌طور که پیامبران به امت‌هایشان می‌گفتند: ﴿وَيَٰقَوۡمِ لَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مَالًاۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ﴾ ای قوم! من از شما مزدی نمی‌طلبم، و مزدِ من جز بر خدا نیست؛ یعنی پیامبران مردم را به طمع و امید آنکه از طرف آنان چیزی به آنها برسد، دعوت نمی‌کردند؛ بلکه از خود مردم نسبت به آنان دلسوزتر بودند، و فقط برای تامین منافع آنها می‌کوشیدند. خداوند از طرف امت‌ها به آنان پاداش نیک بدهد، و به ما نیز توفیق دهد تا در همۀ حالات از آنها پیروی کنیم. info
التفاسير:

external-link copy
73 : 23

وَاِنَّكَ لَتَدْعُوْهُمْ اِلٰی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیْمٍ ۟

خداوند در این آیات مبارک، سببی را که باعث ایمان آوردن می‌شود، برشمرده و موانع ایمان را نیز بیان نموده، و باطل بودنِ موانعی که آدمی را از ایمان آوردن باز می‌دارند، یک به یک ذکر کرده است. پس یکی از موانعِ ایمان آوردن، آن بود که دل‌هایشان در جهالت و غفلت به‌سر می‌برد، و آنها در قرآن تدبر و اندیشه نمی‌کردند، و اینکه آنها نیاکان خود را الگوی خویش قرار می‌دادند. و اینکه آنها می‌گفتند: پیامبرمان دیوانه است، چنانکه پیش‌تر، از این موارد سخن به میان آمد. و از اموری که باعث می‌شد تا آنها ایمان بیاورند، می‌توان به اندیشیدن و تدبر در قرآن، و پذیرفتنِ نعمت‌های خدا، و شناختِ پیامبر رحمت صلی الله علیه وسلم و کمالِ صداقت و امانت‌داریِ او، و اینکه از آنها مزدی نمی‌طلبد، و برای منفعت و خوشبختی آنها می‌کوشد، اشاره کرد. یکی از اموری که باعث ایمان آوردن می‌شود، این است که پیامبر آنها را به‌سوی راه راست، راهی هموار و صاف فرا می‌خواند که آنها را به هدف می‌رساند؛ راهی راست و آسان که ادامۀ همان توحیدِ پاکِ ابراهیمی و اعمال سهل و آسان است. پس ای پیامبر! دعوتِ دادن تو به راه راست، بر کسی که حق را می‌طلبد، ایجاب می‌نماید تا از تو پیروی کند؛ چون پیروی کردن از حق، چیزی است که عقل و سرشتِ سالم به خوبیِ آن، و سازگار بودنش با منافع و مصالح آدمی گواهی می‌دهند. پس اگر از تو پیروی نکنند، به کجا می‌روند؟ آنها چیزی ندارند که آنان را از پیروی از تو بی‌نیاز نماید. چون آنان ﴿عَنِ ٱلصِّرَٰطِ لَنَٰكِبُونَ﴾ از راه راست، و از راهی که انسان را به خدا و به بهشت می‌رساند، منحرف هستند، و جز گمراهی و جهالت چیز دیگری ندارند. و این چنین هر کس که با حق مخالفت کند، قطعاً در همۀ کارهایش دچار انحراف و کژروی می‌باشد. خداوند متعال فرموده است: ﴿فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِ﴾ و اگر دعوت تو را نپذیرفتند، پس بدان که آنان از خواسته‌ها و هوس‌هایشان پیروی می‌کنند. و کیست گمراه‌تر از کسی که بدون رهنمودی از سوی خدا، از هوس و خواسته‌اش پیروی نماید؟! info
التفاسير:

external-link copy
74 : 23

وَاِنَّ الَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِالْاٰخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنٰكِبُوْنَ ۟

خداوند در این آیات مبارک، سببی را که باعث ایمان آوردن می‌شود، برشمرده و موانع ایمان را نیز بیان نموده، و باطل بودنِ موانعی که آدمی را از ایمان آوردن باز می‌دارند، یک به یک ذکر کرده است. پس یکی از موانعِ ایمان آوردن، آن بود که دل‌هایشان در جهالت و غفلت به‌سر می‌برد، و آنها در قرآن تدبر و اندیشه نمی‌کردند، و اینکه آنها نیاکان خود را الگوی خویش قرار می‌دادند. و اینکه آنها می‌گفتند: پیامبرمان دیوانه است، چنانکه پیش‌تر، از این موارد سخن به میان آمد. و از اموری که باعث می‌شد تا آنها ایمان بیاورند، می‌توان به اندیشیدن و تدبر در قرآن، و پذیرفتنِ نعمت‌های خدا، و شناختِ پیامبر رحمت صلی الله علیه وسلم و کمالِ صداقت و امانت‌داریِ او، و اینکه از آنها مزدی نمی‌طلبد، و برای منفعت و خوشبختی آنها می‌کوشد، اشاره کرد. یکی از اموری که باعث ایمان آوردن می‌شود، این است که پیامبر آنها را به‌سوی راه راست، راهی هموار و صاف فرا می‌خواند که آنها را به هدف می‌رساند؛ راهی راست و آسان که ادامۀ همان توحیدِ پاکِ ابراهیمی و اعمال سهل و آسان است. پس ای پیامبر! دعوتِ دادن تو به راه راست، بر کسی که حق را می‌طلبد، ایجاب می‌نماید تا از تو پیروی کند؛ چون پیروی کردن از حق، چیزی است که عقل و سرشتِ سالم به خوبیِ آن، و سازگار بودنش با منافع و مصالح آدمی گواهی می‌دهند. پس اگر از تو پیروی نکنند، به کجا می‌روند؟ آنها چیزی ندارند که آنان را از پیروی از تو بی‌نیاز نماید. چون آنان ﴿عَنِ ٱلصِّرَٰطِ لَنَٰكِبُونَ﴾ از راه راست، و از راهی که انسان را به خدا و به بهشت می‌رساند، منحرف هستند، و جز گمراهی و جهالت چیز دیگری ندارند. و این چنین هر کس که با حق مخالفت کند، قطعاً در همۀ کارهایش دچار انحراف و کژروی می‌باشد. خداوند متعال فرموده است: ﴿فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِ﴾ و اگر دعوت تو را نپذیرفتند، پس بدان که آنان از خواسته‌ها و هوس‌هایشان پیروی می‌کنند. و کیست گمراه‌تر از کسی که بدون رهنمودی از سوی خدا، از هوس و خواسته‌اش پیروی نماید؟! info
التفاسير: