કુરઆન મજીદના શબ્દોનું ભાષાંતર - ફારસી ભાષામાં અનુવાદ - તફસીર અસ્ સઅદી

પેજ નંબર:close

external-link copy
71 : 15

قَالَ هٰۤؤُلَآءِ بَنَاتِیْۤ اِنْ كُنْتُمْ فٰعِلِیْنَ ۟ؕ

﴿قَالَ﴾ لوط از شدت مشکلی که برایش پیش آمده بود، گفت: ﴿هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِيٓ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ﴾ اینها دختران من هستند، و آنها را به ازدواج شما در می‌آورم. اما آنان به سخن لوط توجهی نکردند، بنابراین خداوند به پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم فرمود: ﴿لَعَمۡرُكَ إِنَّهُمۡ لَفِي سَكۡرَتِهِمۡ يَعۡمَهُونَ﴾ به جان تو سوگند، آنان در مستی خود سرگردان‌اند. و مستی و گمراهی آنها، عبارت از تمایل به انجام کار زشت بود، به‌گونه‌ای که به هیچ سرزنش و نکوهشی توجه نمی‌کردند. info
التفاسير:

external-link copy
72 : 15

لَعَمْرُكَ اِنَّهُمْ لَفِیْ سَكْرَتِهِمْ یَعْمَهُوْنَ ۟

﴿قَالَ﴾ لوط از شدت مشکلی که برایش پیش آمده بود، گفت: ﴿هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِيٓ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ﴾ اینها دختران من هستند، و آنها را به ازدواج شما در می‌آورم. اما آنان به سخن لوط توجهی نکردند، بنابراین خداوند به پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم فرمود: ﴿لَعَمۡرُكَ إِنَّهُمۡ لَفِي سَكۡرَتِهِمۡ يَعۡمَهُونَ﴾ به جان تو سوگند، آنان در مستی خود سرگردان‌اند. و مستی و گمراهی آنها، عبارت از تمایل به انجام کار زشت بود، به‌گونه‌ای که به هیچ سرزنش و نکوهشی توجه نمی‌کردند. info
التفاسير:

external-link copy
73 : 15

فَاَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِیْنَ ۟ۙ

وقتی که فرستادگان، حالت خود را برای لوط بیان کردند، ناراحتی او دور شد، و دستور پروردگارش را فرمان برد، و شب هنگام با خانواده‌اش از آنجا بیرون رفت، و آنها نجات یافتند. اما اهل شهر را، ﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ مُشۡرِقِينَ﴾ به هنگام طلوع آفتاب ـ آنگاه که عذاب برایشان سخت‌تر بود ـ بانگ مرگبار فرا گرفت. info
التفاسير:

external-link copy
74 : 15

فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَاَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّنْ سِجِّیْلٍ ۟ؕ

﴿فَجَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا﴾ و شهرِ آنها را زیر و رو کردیم، ﴿وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٍ﴾ و با سنگپاره‌هایی از سنگ گل، ایشان را سنگباران کردیم، و این سنگ‌ها، آنان را که از شهر می‌گریختند، دنبال می‌کرد. info
التفاسير:

external-link copy
75 : 15

اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیٰتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِیْنَ ۟

﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡمُتَوَسِّمِينَ﴾ بدون شک در داستان قوم لوط، برای کسانی که فکر و تأمل می‌کنند، و دارای بینش و فراست هستند، نشانه‌هایی وجود دارد. و آنان هدف از این داستان را می‌فهمند، و می‌دانند، که هرکس بر نافرمانی خدا جرأت نماید، و به ویژه بر ارتکاب این عملِ زشت و بزرگ گستاخ شود، خداوند او را با سخت ترین عذاب مجازات می‌نماید؛ زیرا چنین کسی، بر ارتکابِ سخت‌ترین بدی جرأت نموده است، پس باید مایۀ عبرت دیگران شود. info
التفاسير:

external-link copy
76 : 15

وَاِنَّهَا لَبِسَبِیْلٍ مُّقِیْمٍ ۟

﴿وَإِنَّهَا﴾ و همانا شهرِ قوم لوط، ﴿لَبِسَبِيلٖ مُّقِيمٍ﴾ بر سر راه راستی است که هرکس در آن سرزمین تردد نماید، آن را می‌بیند. info
التفاسير:

external-link copy
77 : 15

اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً لِّلْمُؤْمِنِیْنَ ۟ؕ

﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ و بدون شک این داستان، برای مؤمنان مایۀ عبرت است. از جمله درس‌هایی که از این داستان آموخته می‌شود، می‌توان به امور ذیل اشاره نمود: 1- عنایت خداوند نسبت به دوستش ابراهیم؛ زیرا لوط -علیه السلام- از پیروان او بود، و به وی ایمان آورده و از شاگردان او بود. پس وقتی خداوند خواست قوم لوط را نابود نماید ـ بدانگاه که سزاوار آن گشتند ـ فرستادگانش را دستور داد تا پیش ابراهیم بروند، و به او مژدۀ فرزند دهند؛ و او را از ماموریت خویش با خبر سازند تا جایی که ابراهیم با آنها در مورد نابود شدن قوم لوط، مجادله و گفتگو کرد، و آنها ابراهیم را قانع کردند و او راضی شد. 2- از آنجا که مردم آن سرزمین، همشهری لوط -علیه السلام- بودند، ممکن بود که دلش به حال آنها بسوزد، سپس خداوند اسبابی را فراهم نمود که لوط به خاطر آنها خشمگین نشود، تا جایی که وقتی گفته شد: «زمان عذاب آنان صبح فرداست»، احساس کرد این زمان، برای عذابِ آنها دور است. 3- خداوند وقتی بخواهد شهری را هلاک و نابود نماید، شر و گردنکشی ساکنانش را زیاد می‌گرداند؛ وچون آنها به نهایتِ شرارت و طغیان برسند، عذابی را که سزاوار آن می‌باشند، بر آنها می‌فرستد. info
التفاسير:

external-link copy
78 : 15

وَاِنْ كَانَ اَصْحٰبُ الْاَیْكَةِ لَظٰلِمِیْنَ ۟ۙ

اهل ایکه، قوم شعیب هستند. خداوند آنها را به «ایکه» منسوب نموده است، و «ایکه» به معنی باغ پر درخت می‌باشد، تا خداوند نعمت خود را بر آنها یادآور شود. اما آنها وظیفۀ خود را انجام ندادند، بلکه پیامبرشان -شعیب- نزدشان آمد، و آنها را به توحید و یکتاپرستی و رعایتِ پیمانه و وزن فرا خواند، و به طور جدی دراین موارد با آنان گفتگو نمود. اما آنها به ستمشان در حق خدا و خلق ادامه دادند.بنابراین خداوند آنها را ستمگر نامید. info
التفاسير:

external-link copy
79 : 15

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ ۘ— وَاِنَّهُمَا لَبِاِمَامٍ مُّبِیْنٍ ۟ؕ۠

﴿فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ﴾ پس از آنان انتقام گرفتیم، وعذابِ ﴿يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِ﴾ روز سایه -که عذاب بزرگی بود- آنها را فرا گرفت. ﴿وَإِنَّهُمَا﴾ و سرزمین قوم لوط و اهل ایکه، ﴿لَبِإِمَامٖ مُّبِينٖ﴾ بر سر راهی آشکار هستند که هر وقت مسافران از کنار آن بگذرند، آثار آنها را مشاهده خواهند کرد، و خردمندان از آن عبرت می‌گیرند. info
التفاسير:

external-link copy
80 : 15

وَلَقَدْ كَذَّبَ اَصْحٰبُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِیْنَ ۟ۙ

خداوند متعال از اهل «حِجْر» خبر می‌دهد، و آنها قوم صالح بودند که در حجر حجاز سکونت داشتند. خداوند خبر می‌دهد که آنان پیامبران را تکذیب کردند؛ یعنی حضرت صالح را تکذیب نمودند، و هرکس یک پیامبر را تکذیب نماید، در حقیقت همۀ پیامبران را تکذیب کرده است؛ زیرا دعوت همۀ پیامبران، یکی است؛ و تکذیب یکی از پیامبران، تنها تکذیب او محسوب نمی‌شود، بلکه در واقع، تکذیبِ حقی است که همۀ پیامبران در آوردنِ آن، مشترک هستند. info
التفاسير:

external-link copy
81 : 15

وَاٰتَیْنٰهُمْ اٰیٰتِنَا فَكَانُوْا عَنْهَا مُعْرِضِیْنَ ۟ۙ

﴿وَءَاتَيۡنَٰهُمۡ ءَايَٰتِنَا﴾ و ما آیات خود را برای ایشان فرستادیم که بر صحتِ حقی که صالح آورده بود، دلالت می‌نمود، و ازجملۀ آن، نشانه‌ها و آیات شتر بود. ﴿فَكَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ﴾ آنها از روی تکبر و گردنکشی از نشانه‌های خداوند رویگردان بودند، info
التفاسير:

external-link copy
82 : 15

وَكَانُوْا یَنْحِتُوْنَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوْتًا اٰمِنِیْنَ ۟

﴿وَكَانُواْ﴾ و از بس که خداوند به آنها نعمت داده بود، ﴿يَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتًا﴾ از کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشیدند، به گونه‌ای که از وقوع خطرها در سرزمین خود، در امان بودند. پس اگر شکر نعمت را به جای آورده و پیامبرشان صالح را تصدیق می‌نمودند، خداوند روزی‌ها را بر آنان سرازیر می‌نمود، و با انواع پاداش و نیکی در دنیا و آخرت، آنها را مورد تکریم قرار می‌داد. اما وقتی پیامبر را تکذیب کردند، و شتر را پی زدند، و از فرمان پروردگارشان سرپیچی کردند، و گفتند: ﴿يَٰصَٰلِحُ ٱئۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾ ای صالح! آنچه را که به ما وعده می‌دهی، بیاور، اگر از فرستاده شدگان هستی؟ info
التفاسير:

external-link copy
83 : 15

فَاَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِیْنَ ۟ۙ

﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ مُصۡبِحِينَ﴾ بامدادان صدایی مرگبار ایشان را فرا گرفت، و دل‌هایشان از جای کنده شد؛ و در خانه‌هایشان، خشکیده و بی‌جان، نقش بر زمین شدند، اضافه بر رسوایی و نفرینی که بدرقۀ راه آنان است. info
التفاسير:

external-link copy
84 : 15

فَمَاۤ اَغْنٰی عَنْهُمْ مَّا كَانُوْا یَكْسِبُوْنَ ۟ؕ

﴿فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ﴾ و ثروت و کسب و کارشان، عذاب الهی را از ایشان دفع نکرد؛ چون فرمان خدا وقتی بیاید، کثرت لشکر و نیروی یاوران و زیادی اموال نمی‌تواند آن را برگرداند. info
التفاسير:

external-link copy
85 : 15

وَمَا خَلَقْنَا السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَاۤ اِلَّا بِالْحَقِّ ؕ— وَاِنَّ السَّاعَةَ لَاٰتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیْلَ ۟

ما آسمان و زمین را آن‌طور که دشمنان خدا گمان می‌برند، بیهوده به وجود نیاورده‌ایم؛ بلکه آنها را جز به حق نیافریده‌ایم، و برخی از این حقانیت، عبارت است از اینکه آسمان‌ها و زمین و آنچه که در این دو می‌باشد، دلیلی است بر کمال آفریننده و اقتدار و گستردگی رحمت و حکمت و دانش فراگیر وی؛ و اینکه عبادت، جز برای او شایسته نیست. ﴿وَإِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِيَةٞ﴾ هیچ شکی در به وقوع پیوستن قیامت نیست؛ چراکه آفرینش نخستین آسمان‌ها و زمین از آفرینش مجدد آنها بزرگ‌تر است. ﴿فَٱصۡفَحِ ٱلصَّفۡحَ ٱلۡجَمِيلَ﴾ پس به نحوی نیک درگذر، گذشتی که هیچ اذیّتی در آن نیست؛ بلکه در مقابل بدکار، نیکی کن و گناهانش را ببخش، تا از جانب پروردگارت، پاداش زیادی دریابی؛ زیرا آنچه آمدنی است، نزدیک است. من [نویسندۀ تفسیر] به معنایی بهتر از آنچه در اینجا بیان نمودیم، دست یافته‌ام؛ و آن این است که آنچه بدان دستور داده شده است، گذشتِ نیکوست؛ یعنی گذشتی سالم که از کینه به‌دور باشد، و به‌دور از اذیت گفتاری و رفتاری باشد، نه گذشت غیر نیکو؛ و آن عبارت است از گذشتی که در جای مناسب خودش نباشد. پس جایی که باید عقوبت و سزا دهد، نباید گذشت نماید. مانند مجازات کردنِ متجاوزانِ ستمکار که جز مجازات، چیزی برایشان مفید نیست. و این معنیِ درست آیه است. info
التفاسير:

external-link copy
86 : 15

اِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلّٰقُ الْعَلِیْمُ ۟

﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ﴾ و پروردگارت، آفرینندۀ هر مخلوقی است. ﴿ٱلۡعَلِيمُ﴾ همه چیز را می‌داند، و هیچ کس از همۀ موجوداتی که دانش او بر آن احاطه دارد و آن را آفریده است، نمی‌تواند او را ناتوان کند. info
التفاسير:

external-link copy
87 : 15

وَلَقَدْ اٰتَیْنٰكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِیْ وَالْقُرْاٰنَ الْعَظِیْمَ ۟

خداوند نعماتی را که به پیامبر داده است، یادآور ‌شده و می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَٰكَ سَبۡعٗا مِّنَ ٱلۡمَثَانِي﴾ ما «سبع‌المثانی» را به تو داده‌ایم. طبق قول صحیح «سبع‌المثانی» عبارت است از هفت سورۀ طولانی بقره، آل‌عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، انفال و توبه. یا اینکه منظور سورۀ فاتحه است، چون هفت آیه دارد. در این صورت ﴿وَٱلۡقُرۡءَانَ ٱلۡعَظِيمَ﴾ که بر آن عطف شده، از قبیلِ عطف عام بر خاص است. و دلیلِ اینکه آن هفت سوره را «المثانی» نامیده‌اند، این است که در آنها مسایل توحید، علوم غیب و احکام مهم و بزرگ زیاد ذکر شده است. و توجیه نظریه‌ای که می‌گوید: منظور از «سبع المثانی» سورۀ فاتحه می‌باشد این گونه است که سورۀ فاتحه، هفت آیه داشته و در هر رکعت تکرار می‌شود. خداوند «سبع‌المثانی» و قرآن بزرگ را به پیامبر داده است، و در حقیقت بهترین چیز را به او بخشیده است که سبقت جویندگان در آن با یکدیگر به مسابقه می‌پردازند و مایۀ شادی مومنان می‌شود.﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ﴾ بگو: «به فضل و رحمت الهی باید شاد شوند؛ و آن، بهتر از چیزهایی است که آنان جمع می‌نمایند» بنابراین پس از آن فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
88 : 15

لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ اِلٰی مَا مَتَّعْنَا بِهٖۤ اَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِیْنَ ۟

﴿لَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ﴾ به آنچه گروه‌هایی از آنان را بهره‌مند نموده‌ایم، چشم مدوز؛ یعنی ثروت و لذت‌های دنیا که بزهکاران را از آن بهره‌مند ساخته‌ایم، و جاهلان فریب آن را خورده‌اند، نباید تو را شگفت زده نماید، طوری که فکرت بدان مشغول شود، بلکه «سبع‌المثانی» و قرآن بزرگ که عطیۀ خداوند به تو می‌باشد، باید شما را بی‌نیاز سازد.﴿وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ﴾ و بر آنان غمگین مباش؛ زیرا هیچ خیر و نفعی از آنها انتظار نمی‌رود. اما خداوند مؤمنان را به‌تو داده‌است که ‌بهترین جایگزین برای آنها هستند. ﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ و بالِ مهربانی خویش را، برای مؤمنان بگستران؛ یعنی با آنها نرمی و مهربانی کن، و با محبت و اکرام و اخلاق و رفتار نیک با آنان رفتار کن. info
التفاسير:

external-link copy
89 : 15

وَقُلْ اِنِّیْۤ اَنَا النَّذِیْرُ الْمُبِیْنُ ۟ۚ

﴿وَقُلۡ إِنِّيٓ أَنَا ٱلنَّذِيرُ ٱلۡمُبِينُ﴾ و بگو: همانا من بیم دهندۀ آشکارم؛ یعنی وظیفۀ شما، رساندن پیام خدا به دور و نزدیک و به دوست و دشمن، و برحذر داشتن آنان است؛ و هرگاه چنین کردی، چیزی از حساب آنها بر تو نیست؛ و هیچ چیزی از حساب تو، بر آنها نمی‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
90 : 15

كَمَاۤ اَنْزَلْنَا عَلَی الْمُقْتَسِمِیْنَ ۟ۙ

﴿كَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَى ٱلۡمُقۡتَسِمِينَ﴾ همان‌طور که عذاب را بر کسانی فرو فرستادیم که ادعا می‌کردند آنچه آورده‌ای، باطل است؛ و تلاش می‌کردند مردم را از راه خدا باز دارند. info
التفاسير: