ترجمهٔ معانی قرآن کریم - ترجمه‌ى فارسی - تفسیر سعدی

شماره صفحه:close

external-link copy
7 : 51

وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ۟ۙ

﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡحُبُكِ﴾ و سوگند به آسمان که دارای راه‌های نیکو است که به چین و بافت ریگ‌ها و آب‌های حوض‌ها می‌مانند آنگاه که باد آن را به حرکت در می‌آورد. info
التفاسير:

external-link copy
8 : 51

اِنَّكُمْ لَفِیْ قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ۟ۙ

﴿إِنَّكُمۡ﴾ شما ای کسانی که محمّد صلی الله علیه وسلم را تکذیب می‌کنید! دربارۀ او ﴿لَفِي قَوۡلٖ مُّخۡتَلِفٖ﴾ سخن گوناگونی دارید؛ برخی می‌گویید: جادوگر است، و برخی می‌گویید: کاهن است، و بعضی می‌گویید: دیوانه است، و دیگر سخن‌ها که نشانگر حیرت و تردید آنهاست. و دال بر این است که آنچه آنها بر آن هستند، باطل و پوچ است. info
التفاسير:

external-link copy
9 : 51

یُّؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ اُفِكَ ۟ؕ

﴿يُؤۡفَكُ عَنۡهُ مَنۡ أُفِكَ﴾ از آن بازگردانده می‌شود هرکس که از ایمان بازگردانده شده باشد، و از دلایل یقینی خداوند منصرف و رویگردان شده باشد. اختلاف گفته‌هایشان دلیلی است بر باطل بودن سخنانشان، امّا سخن راستی که محمّد صلی الله علیه وسلم آورده است هماهنگ و همگون است و برخی از آن برخی دیگر را تصدیق می‌کند و تناقض و تضادّی در آن وجود ندارد و اختلافی در آن نیست، و این دلیلی است بر صحّت و درستی آن، و دلیلی است بر اینکه از سوی خداوند است. ﴿وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا﴾ و اگر از جانب غیر خداوند ‌بود، در آن اختلاف زیادی می‌یافتند. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 51

قُتِلَ الْخَرّٰصُوْنَ ۟ۙ

﴿قُتِلَ ٱلۡخَرَّٰصُونَ﴾ خداوند کسانی را نابود کند که بر وی دروغ بستند و آیات او را انکار کردند، و در صدد آن برآمدند تا به وسیلۀ باطل، حق را ازبین ببرند، همان کسانی که چیزهایی به خداوند نسبت می‌دهند که نمی‌دانند. info
التفاسير:

external-link copy
11 : 51

الَّذِیْنَ هُمْ فِیْ غَمْرَةٍ سَاهُوْنَ ۟ۙ

﴿ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي غَمۡرَةٖ سَاهُونَ﴾ کسانی که در ورطۀ کفر و جهالت و گمراهی سرگشته‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
12 : 51

یَسْـَٔلُوْنَ اَیَّانَ یَوْمُ الدِّیْنِ ۟ؕ

﴿يَسۡ‍َٔلُونَ أَيَّانَ يَوۡمُ ٱلدِّينِ﴾ از روی شک و تکذیبِ روز قیامت می‌پرسند چه وقت مبعوث خواهند شد؟ یعنی آن را بعید می‌پندارند. بنابراین از حالت و سرانجامشان مپرس. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 51

یَوْمَ هُمْ عَلَی النَّارِ یُفْتَنُوْنَ ۟

﴿يَوۡمَ هُمۡ عَلَى ٱلنَّارِ يُفۡتَنُونَ﴾ روزی که به سبب پلیدیِ ظاهری و باطنی که با خود دارند در آتش، عذاب می‌بینند. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 51

ذُوْقُوْا فِتْنَتَكُمْ ؕ— هٰذَا الَّذِیْ كُنْتُمْ بِهٖ تَسْتَعْجِلُوْنَ ۟

به آنها گفته می‌شود: ﴿ذُوقُواْ فِتۡنَتَكُمۡ﴾ عذاب آتش را بچشید؛ زیرا اثر و پیامد چیزی است که به سبب آن دچار فتنه شده بودید، از قبیل آزمایشی که آنها را به کفر و گمراهی برگرداند. ﴿هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ﴾ عذابی که شما به آن گرفتار شده‌اید، چیزی است که در فرا رسیدن آن شتاب می‌ورزیدید. پس اکنون از انواع کیفرها و شکنجه‌ها و زنجیرها و خشم و عذاب بهره ببرید. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 51

اِنَّ الْمُتَّقِیْنَ فِیْ جَنّٰتٍ وَّعُیُوْنٍ ۟ۙ

خداوند در بیان پاداش پرهیزگاران و اعمالشان که به سبب آن به این پاداش رسیده‌اند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾ بی‌گمان پرهیزگاران که تقوا و اطاعت از خدا را شعار خود ساخته بودند، ﴿فِي جَنَّٰتٖ﴾ در میان باغ‌های بهشت خواهند بود، باغ‌هایی که انواع درختان و میوه‌ها را در بر دارند که برخی از آنها همانندی در دنیا دارند و برخی در دنیا نظیری ندارند. میوه‌ها و درختانی که چشم‌ها مانند آن را ندیده‌اند، و گوش‌ها [اخبار] آن را نشنیده‌اند، و تصوّر آن به دل هیچ کسی خطور نکرده است. ﴿وَعُيُونٍ﴾ و در میان چشمه‌های روان هستند، و این باغ‌ها با این چشمه‌ها آبیاری می‌شوند، و بندگان از آن می‌نوشند و آن را می‌جوشانند. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 51

اٰخِذِیْنَ مَاۤ اٰتٰىهُمْ رَبُّهُمْ ؕ— اِنَّهُمْ كَانُوْا قَبْلَ ذٰلِكَ مُحْسِنِیْنَ ۟ؕ

﴿ءَاخِذِينَ مَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ﴾ احتمال دارد که معنی آیه این باشد که خداوند همۀ آرزوهای اهل بهشت را برآورده می‌سازد، و همۀ انواع نعمت‌ها را به آنان می‌دهد، و آنان این نعمت‌ها را دریافت می‌دارند درحالی که خشنود و شادمان هستند و جایگزینی برای آن را نمی‌جویند و نمی‌خواهند از آن بیرون آورده شوند و به هریک اندازه‌ای از نعمت داده می‌شود که بیشتر از آن نمی‌خواهند. و احتمال دارد که این، صفت و حالت پرهیزگاران در دنیا باشد، و آنها اوامر و نواهی خداوند را فرا می‌گیرند؛ یعنی با شرح صدر و دلی شاد آن را فرا گرفته، و از فرمان خدا پیروی می‌کنند، و به خاطر خدا از آنچه نهی شده‌اند به کامل‌ترین صورت دوری می‌گزینند. پس کسانی که خداوند به آنها اوامر و نواهی داده، اینها از بهترین بخشش‌های الهی هستند که باید آن را فرا بگیرند و شکر آن را به جای آورند و منقاد شوند. امّا معنی اوّل به سیاق عبارت نزدیک‌تر است؛ چون خداوند وصف آن‌ها و اعمالشان را در دنیا بیان داشته است که ﴿إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَبۡلَ ذَٰلِكَ مُحۡسِنِينَ﴾ اینان پیش از اینکه به این نعمت دست یابند نیکوکار بوده‌اند. و نیکوکاری آنها عبادت پروردگارشان را شامل می‌شود که او را چنان بپرستند که انگار او را می‌بینند، و اگر او را نمی‌بینند او آنها را می‌بیند. همچنین نیکی کردن با بندگان خدا با رساندن فایده به آنها، و احسان با آنها با دادن مال یا علم، یا خیر خواهی برایشان و استفاده از مقام و موقعیت خود در راه رساندنِ خیر به آنان و امر به معروف و نهی از منکر و دیگر راه‌های نیک را شامل می‌شود. حتّی نیکی کردن با سخن نرم، و نیکویی کردن با زیر دستان و حیواناتی که در ملکیّت آدمی هستند و یا مربوط به دیگران می‌باشند، در این داخل است. و از بهترین انواع احسان و نیکی کردن در عبادت خالق، نماز شب است که دالّ بر اخلاص و هماهنگ بودن زبان و قلب است. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 51

كَانُوْا قَلِیْلًا مِّنَ الَّیْلِ مَا یَهْجَعُوْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ﴾ نیکوکاران خوابشان در شب اندک است. و امّا بیشتر شب را با عبادت پروردگارشان سپری می‌نمایند؛ نماز می‌خوانند و تلاوت می‌کنند و خدا را یاد می‌نمایند و دعا و زاری می‌کنند. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 51

وَبِالْاَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُوْنَ ۟

﴿وَبِٱلۡأَسۡحَارِ﴾ و به هنگام سحر؛ یعنی اندکی پیش از بامداد، ﴿هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ﴾ آنان از خداوند طلب آمرزش می‌کنند. پس نمازشان تا سحر ادامه دارد، سپس در پایان نماز شب می‌نشینند و از خداوند متعال طلب آمرزش می‌کنند، همانند آمرزش خواستن گناهکاری که برای بخشوده شدن گناهش آمرزش می‌طلبد. و آمرزش خواستن به هنگام سحر، فضیلت و ویژگی خاص خود را دارد که در دیگر اوقات این برتری و ویژگی را ندارد. همان‌طور که خداوند در توصیف اهل ایمان و طاعت فرموده است: ﴿وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ﴾ و آنان که سحرگاهان طلب آمرزش می‌نمایند. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 51

وَفِیْۤ اَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّآىِٕلِ وَالْمَحْرُوْمِ ۟

﴿وَفِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ﴾ و در مال‌هایشان حق واجب و مستحبّی برای نیازمندان است، برای آنهایی که از مردم طلب و سؤال می‌کنند، و برای آن بینوایانی که از مردم چیزی نمی‌خواهند. info
التفاسير:

external-link copy
20 : 51

وَفِی الْاَرْضِ اٰیٰتٌ لِّلْمُوْقِنِیْنَ ۟ۙ

خداوند در حالی که بندگانش را به تفکّر و عبرت گرفتن فرا می‌خواند می‌فرماید: ﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ ءَايَٰتٞ لِّلۡمُوقِنِينَ﴾ و در زمین برای یقین کنندگان نشانه‌هایی است و این شامل خود زمین و کوه‌ها و دریاها و نهرها و درختان و گیاهانی است که در زمین قرار دارند، که هر کس در این چیزها بیندیشد و به فلسفۀ آن فکر کند، او را به عظمت آفرینندۀ این مخلوقات و گستردگی فرمانروایی‌اش و فراگیر بودن احسانش و به اینکه دانش او امور پیدا و پنهان را در بر گرفته است راهنمایی می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
21 : 51

وَفِیْۤ اَنْفُسِكُمْ ؕ— اَفَلَا تُبْصِرُوْنَ ۟

و همچنین در وجود آدمی عبرت‌ها و حکمت‌ها و رحمت‌هایی است که نشانگر آن است خداوند یکتاست، و او والامقام است و همه برای رفع نیازهایشان به او روی می‌آورند، و براین دلالت می‌نماید که خلق را بیهوده نیافریده است. info
التفاسير:

external-link copy
22 : 51

وَفِی السَّمَآءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوْعَدُوْنَ ۟

﴿وَفِي ٱلسَّمَآءِ رِزۡقُكُمۡ وَمَا تُوعَدُونَ﴾ و مادۀ روزیِ شما که عبارت است از باران و انواع روزی دینی و دنیوی که خداوند برایتان مقرّر نموده، و نیز جزایی که در دنیا و آخرت از جانب خدا به شما وعده داده می‌شود، همه ـ همانند سایر چیزهایی که مقدر شده است ـ از سوی خدا نازل می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
23 : 51

فَوَرَبِّ السَّمَآءِ وَالْاَرْضِ اِنَّهٗ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَاۤ اَنَّكُمْ تَنْطِقُوْنَ ۟۠

وقتی نشانه‌ها را بیان کرد و آنها را یادآوری نمود طوری که هر فردی هوشیار آگاه می‌شود، خداوند متعال سوگند یاد کرد که وعده و جزای او حق و درست است. و آن را به بدیهی‌ترین و آشکارترین چیز که سخن گفتن است تشبیه نمود. پس فرمود: ﴿فَوَرَبِّ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِنَّهُۥ لَحَقّٞ مِّثۡلَ مَآ أَنَّكُمۡ تَنطِقُونَ﴾ سوگند به پروردگار آسمان‌ها و زمین که وعدۀ خدا و جزای او حق است، همان گونه که شما سخن می‌گویید. پس همان طور که در سخن گفتن خود شک و تردیدی ندارید، همچنین نباید دربارۀ رستاخیز و جزا شک و تردیدی داشته باشید. info
التفاسير:

external-link copy
24 : 51

هَلْ اَتٰىكَ حَدِیْثُ ضَیْفِ اِبْرٰهِیْمَ الْمُكْرَمِیْنَ ۟ۘ

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ﴾ آیا خبر شگفت انگیز مهمانان گرامی ابراهیم به تو رسیده است؟ آن مهمانان فرشتگانی بودند که خداوند آنها را برای هلاک کردن قوم لوط فرستاده بود، و به آنها فرمان داد تا بر ابراهیم نیز گذر کنند. پس آنها به صورت مهمان نزد ابراهیم آمدند. info
التفاسير:

external-link copy
25 : 51

اِذْ دَخَلُوْا عَلَیْهِ فَقَالُوْا سَلٰمًا ؕ— قَالَ سَلٰمٌ ۚ— قَوْمٌ مُّنْكَرُوْنَ ۟

﴿إِذۡ دَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَقَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞ قَوۡمٞ مُّنكَرُونَ﴾ آنگاه که بر ابراهیم وارد شدند و گفتند: سلام بر تو، ابراهیم در پاسخ گفت: سلام بر شما. شما گروهی ناشناس هستید، پس دوست دارم که خودتان را معرفی کنید. و تا آنها خود را معرفی نکردند آنان را نشناخت. info
التفاسير:

external-link copy
26 : 51

فَرَاغَ اِلٰۤی اَهْلِهٖ فَجَآءَ بِعِجْلٍ سَمِیْنٍ ۟ۙ

﴿فَرَاغَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ﴾ پس آهسته به سوی خانواده‌اش رفت تا از مهمانان پذیرایی کند. ﴿فَجَآءَ بِعِجۡلٖ سَمِينٖ﴾ سپس گوسالۀ فربه‌ای را آورد info
التفاسير:

external-link copy
27 : 51

فَقَرَّبَهٗۤ اِلَیْهِمْ قَالَ اَلَا تَاْكُلُوْنَ ۟ؗ

((فَقَرَّبَهُۥٓ إِلَيۡهِمۡ﴾) و نزد آنان گذاشت تا از آن بخورند. گفت: ﴿أَلَا تَأۡكُلُونَ﴾ آیا نمی‌خورید؟! info
التفاسير:

external-link copy
28 : 51

فَاَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیْفَةً ؕ— قَالُوْا لَا تَخَفْ ؕ— وَبَشَّرُوْهُ بِغُلٰمٍ عَلِیْمٍ ۟

﴿فَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِيفَةٗ﴾ پس وقتی دید که به سوی آن دست دراز نمی‌کنند در دل خود از آنها احساس ترس و وحشت نمود. ﴿قَالُواْ لَا تَخَفۡ﴾ آنها گفتند: مترس، و او را به آنچه که برای انجام دادنش آمده بودند خبر دادند. ﴿وَبَشَّرُوهُ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ﴾ او را به فرزندی دانا که اسحاق علیه السلام بود مژده دادند. info
التفاسير:

external-link copy
29 : 51

فَاَقْبَلَتِ امْرَاَتُهٗ فِیْ صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوْزٌ عَقِیْمٌ ۟

﴿فَأَقۡبَلَتِ ٱمۡرَأَتُهُۥ فِي صَرَّةٖ فَصَكَّتۡ وَجۡهَهَا﴾ وقتی زن ابراهیم مژده را شنید، با خوشحالی و فریاد جلو آمد و سیلی‌ای بر چهرۀ خود زد. این از جنس آن حالتی است که در حالت شنیدن سخن شادی آور و دیدن حالتی که معمول و متداول نباشد به زنان دست می‌دهد. ﴿وَقَالَتۡ عَجُوزٌ عَقِيمٞ﴾ و گفت: از کجا من فرزندی به دنیا می‌آورم درحالی که پیر شده و به سنّی رسیده‌ام که زنان در این سن دیگر فرزند به دنیا نمی‌آورند؟! در ضمن من نازا و عقیم هستم و اصلاً صلاحیّت باردار شدن را ندارم. پس دو مانع وجود دارد که هر یک از آنها مانع به دنیا آمدن فرزند می‌شوند. و مانع سوّم را در سورۀ هود بیان کرده است: ﴿وَهَٰذَا بَعۡلِي شَيۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عَجِيبٞ﴾ و این شوهرم پیرمردی است. بی‌گمان این چیز عجیبی است. info
التفاسير:

external-link copy
30 : 51

قَالُوْا كَذٰلِكِ ۙ— قَالَ رَبُّكِ ؕ— اِنَّهٗ هُوَ الْحَكِیْمُ الْعَلِیْمُ ۟

﴿قَالُواْ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ﴾ گفتند: خداوند این امر را مقدّر و واجب نموده است پس نباید در قدرت الهی تعجّب کرد. ﴿إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡعَلِيمُ﴾ بی‌گمان، خداوند فرزانۀ داناست؛ یعنی او خدایی است که هر چیزی را در جای مناسبش قرار می‌دهد و دانایی و آگاهی‌اش هر چیزی را فرا گرفته است. پس تسلیم فرمان او باشید و سپاس او را در برابر نعمت‌هایش به‌جای آورید. info
التفاسير: