আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - পাৰ্চী অনুবাদ - তাফছীৰ ছা'দী

পৃষ্ঠা নং:close

external-link copy
94 : 9

یَعْتَذِرُوْنَ اِلَیْكُمْ اِذَا رَجَعْتُمْ اِلَیْهِمْ ؕ— قُلْ لَّا تَعْتَذِرُوْا لَنْ نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّاَنَا اللّٰهُ مِنْ اَخْبَارِكُمْ ؕ— وَسَیَرَی اللّٰهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُوْلُهٗ ثُمَّ تُرَدُّوْنَ اِلٰی عٰلِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُوْنَ ۟

وقتی‌که از بازماندن و نرفتن منافقانِ ثروتمند به جهاد سخن به ‌میان آورد، و فرمود آنها هیچ عذری ندارند، خبر داد که آنان ﴿يَعۡتَذِرُونَ إِلَيۡكُمۡ إِذَا رَجَعۡتُمۡ﴾ وقتی که پس از پایان جنگ پیش آنها برگردید، نزدتان آمده و عذرخواهی خواهند کرد. ﴿قُل لَّا تَعۡتَذِرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكُمۡ﴾ به آنان بگو: عذرخواهی نکنید، ما شما را در عذرتراشیِ دروغین‌تان تصدیق نمی‌کنیم. ﴿قَدۡ نَبَّأَنَا ٱللَّهُ مِنۡ أَخۡبَارِكُمۡ﴾ خداوند ما را از خبرهایتان آگاه ساخته، و او در سخنش راستگوست. پس عذرخواهی فایده‌ای ندارد، چون آنها به خلاف آنچه خداوند از آنان خبر داده است، عذر می‌آورند، و محال است که آنها در آنچه که با سخن خدا مخالف باشد، راستگو باشند؛ خبری که در بالاترین مراتب راستی قرار دارد. ﴿وَسَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَرَسُولُهُۥ﴾ و خداوند و پیامبرش عملتان را در دنیا خواهند دید، چون عمل، میزان و سنجش راستی و دروغ است، و سخن صرف بر راستی و صداقت آدمی دلالت نمی‌کند. ﴿ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ﴾ سپس به سوی دانای پنهان و پیدا برگردانده می‌شوید؛ آن ذاتی که هیچ چیز پوشیده بر او پنهان نمی‌ماند، ﴿فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ و شما را به آنچه از خوبی و بدی که انجام ‌داده‌اید، آگاه می‌سازد، و طبق عدالت خویش یا بر اساس فضل خود، سزا و جزایتان می‌دهد، بدون اینکه به اندازه ذره‌ای بر شما ستم بکند. info
التفاسير:

external-link copy
95 : 9

سَیَحْلِفُوْنَ بِاللّٰهِ لَكُمْ اِذَا انْقَلَبْتُمْ اِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُوْا عَنْهُمْ ؕ— فَاَعْرِضُوْا عَنْهُمْ ؕ— اِنَّهُمْ رِجْسٌ ؗ— وَّمَاْوٰىهُمْ جَهَنَّمُ ۚ— جَزَآءً بِمَا كَانُوْا یَكْسِبُوْنَ ۟

و بدان که بدکارِ گناهکار سه حالت دارد: یا اینکه سخن و عذرش در ظاهر و باطن پذیرفته شده و مورد عفو قرار می‌گیرد، به‌گونه‌ای که انگار گناهی نکرده است. یا اینکه به‌خاطر گناهش مورد عقوبت و تعزیر عملی قرار می‌گیرد. و یا اینکه از وی صرف نظر شده، و در مقابل کاری که کرده است، مجازات عملی نمی‌شود. و در مورد منافقان خداوند به حالت سوم دستور داده است. بنابراین فرمود: ﴿سَيَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَكُمۡ إِذَا ٱنقَلَبۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡ لِتُعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡ﴾ چون به سوی آنان بازگردید، برای شما سوگند می‌خورند تا از آنها صرف نظر کنید. پس، از آنان روی بگردانید؛ یعنی آنها را سرزنش نکرده و شلاق نزنید و آنها را نکشید. ﴿إِنَّهُمۡ رِجۡسٞ﴾ همانا آنان پلید و ناپاک‌اند، و ارزش آن را ندارند که مورد توجه قرار گیرند. و سرزنش و مجازات در مورد آنها مفید نیست. ﴿وَ﴾ برایشان کافی است که ﴿وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ﴾ به کیفر کارهایی که کرده‌اند، جایگاهشان جهنم باشد. info
التفاسير:

external-link copy
96 : 9

یَحْلِفُوْنَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ ۚ— فَاِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَاِنَّ اللّٰهَ لَا یَرْضٰی عَنِ الْقَوْمِ الْفٰسِقِیْنَ ۟

﴿يَحۡلِفُونَ لَكُمۡ لِتَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ﴾ علاوه بر صرف نظر کردن، انتظار دارند که از آنها خشنود شوید. انگار آنها هیچ کار [بدی] نکرده‌اند. ﴿فَإِن تَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ﴾ پس اگر شما از آنان خشنود شوید، قطعاً خداوند از گروه فاسقان خشنود نمی‌شود؛ یعنی برای شما مؤمنان شایسته نیست از کسی خشنود شوید که خداوند از او راضی نیست، بلکه بر شماست که با پروردگارتان در خشنودی و ناخشنودی‌اش همسو باشید. و بیندیش که چگونه فرمود: ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ﴾ همانا خداوند از گروه فاسقان خشنود نمی‌شود، و نفرمود: (خداوند از آنها خشنود نمی‌شود) تا بر این دلالت نماید که دروازۀ توبه باز است، و فاسقین و غیر آنان هر زمان توبه کنند، خداوند توبه‌شان را می‌پذیرد و از آنها راضی می‌گردد. اما تا وقتی که فاسق و نافرمان باشند، خداوند از آنها راضی نخواهد شد؛ چون مانعِ خشنودی او وجود دارد، و آن بیرون رفتن آنها از چیزی است که خدا برایشان پسندیده است، از قبیل: ایمان و اطاعت. و به سوی چیزی بیرون رفتند که خداوند آن را نمی‌پسندد، از قبیل: شرک و نفاق و گناه. خلاصۀ آنچه که خداوند ذکر کرده چنین است: منافقانی که بدون عذر از شرکت در جهاد، تخلف ورزیده و به جهاد نرفتند، اگر برای مؤمنان عذر آوردند و اد‌ّعا کردند که برای شرکت نکردنشان در جهاد عذرهایی داشته‌اند ـ به درستی که منافقان می‌خواهند شما از آنان صرف نظر کنید و از آنها راضی شوید و عذر آنها را بپذیرید ـ اما شما هرگز نباید عذرشان را بپذیرید و از آنان خشنود شوید. اما آیا از آنان اعراض شود یا نه؟ آری! مؤمنان باید از آنان اعراض نمایند، همچنان‌که از اعمال پست و نجس روی می‌گردانند. در این آیات سخن گفتن برای خداوند متعال ثابت شده است. آنجا که می‌فرماید: ﴿قَدۡ نَبَّأَنَا ٱللَّهُ مِنۡ أَخۡبَارِكُمۡ﴾ خداوند ما را از خبرهایتان آگاه ساخته است. و کارهای اختیاری که با مشیت و قدرت خدا به وقوع می‌پیوندد، در این فرموده برای خداوند ثابت شده است، و همچنین در فرمودۀ: ﴿وَسَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَرَسُولُهُۥ﴾ خداوند خبر داده است که او عمل شما را بعد از واقع شدن آن خواهد دید، و در این آیات نیز خشنودی خداوند از نیکوکاران، و خشمگین بودن او از فاسقان، ثابت شده است. info
التفاسير:

external-link copy
97 : 9

اَلْاَعْرَابُ اَشَدُّ كُفْرًا وَّنِفَاقًا وَّاَجْدَرُ اَلَّا یَعْلَمُوْا حُدُوْدَ مَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ عَلٰی رَسُوْلِهٖ ؕ— وَاللّٰهُ عَلِیْمٌ حَكِیْمٌ ۟

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ٱلۡأَعۡرَابُ﴾ بادیه‌نشینان، ﴿أَشَدُّ كُفۡرٗا وَنِفَاقٗا﴾ کفر و نفاقشان از کفر و نفاق شهرنشینانی که کفر و نفاق در آنهاست، بیشتر است؛ و این علل زیادی دارد، از آن جمله این است که بادیه‌نشینان از شناخت مقررات دینی و اعمال و احکام دورند. پس آنان سزاوارتر و شایسته‌ترند که ﴿أَلَّا يَعۡلَمُواْ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ﴾ حدود و قوانین ایمان و احکام و نواهی و اوامری را که خدا بر پیامبرش نازل کرده است، ندانند. به خلاف شهرنشینان؛ زیرا آنها نزدیک‌ترند به اینکه حدود آنچه را بدانند که خداوند بر پیامبرش نازل کرده است. پس به سبب این آگاهی، برای آنان افکاری خوب و اراده‌هایی برای انجام کار خیری که آن را می‌شناسند، پدید می‌آید که در میان بادیه‌نشینان وجود ندارد. و در آنان نرم‌خویی و فرمان بردن از دعوتگر، به اندازه‌ای هست که در بادیه نشینان وجود ندارد، و آنها با مؤمنان همنشینی می‌نمایند، و بیشتر از بادیه‌نشینان با آنها در می‌آمیزند. پس شهرنشینان، از اهل بادیه برای انجام خیر سزاوارترند. اما هم در شهر کافر و منافق وجود دارد و هم در بادیه و بیابان، ولی منافقان و کافران بادیه‌نشین، کفر و نفاقشان از کفر و نفاق شهرنشینان بیشتر و سخت‌تر است. info
التفاسير:

external-link copy
98 : 9

وَمِنَ الْاَعْرَابِ مَنْ یَّتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَمًا وَّیَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَآىِٕرَ ؕ— عَلَیْهِمْ دَآىِٕرَةُ السَّوْءِ ؕ— وَاللّٰهُ سَمِیْعٌ عَلِیْمٌ ۟

به همین سبب بادیه‌نشینان بر اموال خود حریص‌تر و بخیل‌ترند. از میان این بادیه‌نشینان کسانی هستند که ﴿مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ﴾ آنچه را از قبیل: زکات و نفقه در راه خدا انفاق می‌کنند ﴿مَغۡرَمٗا﴾ زیان و تاوان شمرده، و از آن چشم داشت پاداش ندارند، و آن را برای رضای خدا نمی‌دهند، و جز با ناخوشی و ناچاری نمی‌پردازند. ﴿وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ ٱلدَّوَآئِرَ﴾ و از آنجا که با مؤمنان دشمنی می‌ورزند و از آنها متنفرند، چشم انتظار آنند که پیشامدهای ناگوار روزگار و مصیبت‌های زمانه برآنان وارد شود، اما برعکس بر آنان خواهد آمد، ﴿عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِ﴾ پیشامد ناگوار و مصیبت بر آنان باد، و روزگار خوب و سرانجام نیکو و پیروزی بر دشمنان، از آن مؤمنان خواهد بود. ﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ﴾ و خداوند دانا و حکیم است؛ نیت بندگان و اخلاص و ریای آنان را می‌داند. info
التفاسير:

external-link copy
99 : 9

وَمِنَ الْاَعْرَابِ مَنْ یُّؤْمِنُ بِاللّٰهِ وَالْیَوْمِ الْاٰخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ قُرُبٰتٍ عِنْدَ اللّٰهِ وَصَلَوٰتِ الرَّسُوْلِ ؕ— اَلَاۤ اِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ ؕ— سَیُدْخِلُهُمُ اللّٰهُ فِیْ رَحْمَتِهٖ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ غَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟۠

و همۀ بادیه نشینان، مذموم و نکوهش شده نیستند بلکه از میان آنها کسانی هستند که ﴿يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ﴾ به خدا و روز قیامت ایمان دارند، واز کفر و نفاق در امان و سالم ‌مانده، و به مقتضای ایمان عمل می‌کنند. ﴿وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ﴾ و از بخشش و انفاق خود، چشم‌داشت پاداش الهی را دارند؛ و هدفشان از آن، رضای خدا و نزدیک شدن به اوست. ﴿وَ﴾ و بخشش خود را وسیله‌ای قرار می‌دهد برای ﴿صَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِ﴾ دعای پیامبر و برکت خواستن او برای آنها. خداوند متعال با بیان مفید بودن دعای پیامبر می‌فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّهَا قُرۡبَةٞ لَّهُمۡ﴾ هان! بی گمان آن، مایۀ نزدیکی‌شان به خداست، و مال‌هایشان رشد می‌کند، و با برکت می‌شود. ﴿سَيُدۡخِلُهُمُ ٱللَّهُ فِي رَحۡمَتِهِۦٓ﴾ خداوند آنان را در زمرۀ بندگان شایسته‌اش به رحمت خود در خواهد آورد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. پس گناهان بزرگِ کسی را که به سوی او بازگردد و توبه نماید، می‌آمرزد، و بندگانش را مشمول رحمت گسترده‌اش می‌گرداند که همه چیز را فرا گرفته است. و بندگان مؤمنش را از رحمتی ویژه برخوردار می‌کند، و آنها را به انجام خوبی‌ها توفیق می‌دهد، و از بزهکاری‌ها مصون می‌دارد، و انواع پاداش‌ها را به صورت فراوان به آنان می‌دهد. این آیه بیانگر آن است که برخی از بادیه‌نشینان مانند شهرنشینان خوب هستند، و برخی بد و قابل مذمت می‌باشند. پس خداوند آنها را فقط به خاطر بادیه نشینی مذمت و نکوهش نکرده است، بلکه به خاطر ترک دستوراتش مذمت نموده است.هرچند که بادیه‌نشین در مظان بد بودن می‌باشد. این آیه همچنین بیانگر آن است که کفر و نفاق کم و زیاد می‌شود، و بر حسب شرایط حال و مقام، غلظت و رقّت پیدا می‌کند. در این آیه همچنین به فضیلت علم اشاره شده، و اینکه کسی که دانش ندارد، از کسی که اهل دانش است، به شر نزدیک تر است، چون خداوند بادیه نشینان را مذمت نموده و خبر داده که کفر و نفاقشان بیشتر و سخت‌تر است، و علت این امر را نیز بیان داشته است. و اینکه بادیه‌نشینان سزاوارترند که حدود آنچه را که خدا بر پیامبرش نازل کرده است، ندانند. نیز از این آیه بر می‌آید که مفیدترین علم، شناخت حدود و مقررات آیینی است که خدا بر پیامبرش نازل کرده است؛ از قبیل: اصول و فروع دین، و شناخت حدود ایمان و اسلام و احسان، و پرهیزگاری و رستگاری و طاعت و نیکی و برقرار داشتن پیوند خویشاوندی و احسان، و شناخت حدود کفر و نفاق و فسق و گناه و زنا و شراب و ربا و امثال آن؛ زیرا اگر انسان نسبت به این چیزها علم و آگاهی داشته باشد، می‌تواند به شیوه‌ای نیکو آنهارا انجام دهد ـ چنانچه به او فرمان داده شده بود که آنها را انجام دهد ـ و یا آنها را ترک نماید چنانچه جزو امور ممنوعه بودند. همچنین می‌تواند به شیوه‌ای نیکو مردم را فرا بخواند تا آنها را انجام دهند و یا ترک نمایند. از این آیه همچنین بر می‌آید که مؤمن شایسته است حقوقی را که بر اوست، با شرح صدر و آرامش خاطر بپردازد، وآن را توفیق و غنیمت بشمارد نه باج و خراج. info
التفاسير: