আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - পাৰ্চী অনুবাদ - তাফছীৰ ছা'দী

نساء

external-link copy
1 : 4

یٰۤاَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوْا رَبَّكُمُ الَّذِیْ خَلَقَكُمْ مِّنْ نَّفْسٍ وَّاحِدَةٍ وَّخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِیْرًا وَّنِسَآءً ۚ— وَاتَّقُوا اللّٰهَ الَّذِیْ تَسَآءَلُوْنَ بِهٖ وَالْاَرْحَامَ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ كَانَ عَلَیْكُمْ رَقِیْبًا ۟

خداوند درابتدای این سوره دستور داده است که مردمان از او بترسند، و آنان را بر عبادت و گرم نگه داشتن پیوند خویشاوندی تشویق کرده است. و سبب و انگیزۀ هریک از این کارها را بیان داشته است؛ انگیزۀ ترس از او، این است که وی ﴿رَبَّكُمُ﴾ پروردگارتان است و شما را آفریده و به شما روزی داده و با نعمت‌های بزرگش پرورش داده است. از جمله نعمت‌های او این است که ﴿ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ﴾ شما را از یک انسان آفریده، و از او همسرش را آفریده است، تا در کنار وی آرام گیرد و از این طریق نعمت الهی کامل گردد، و شادی و سرور به دست آید. نیز از اسبابی که موجب پرهیز از خشم الهی است، این است که او را فرا ‌خوانده و تعظیم می‌کنید، و هنگامی که بخواهید نیازهایتان را برآورده نمایید، به نام او متوسل می‌شوید. پس هر کس که از کسی دیگر چیزی بخواهد، می‌گوید: به خاطر خدا و محض رضایت او، فلان کار را برایم انجام بده؛ چون او می‌داند که خداوند در دل این فرد جایگاه بزرگی دارد، و همین امر باعث می‌شود که او خواستۀ کسی را که نام خدا را پیش کشیده است، رد نکند. پس همان‌طور که خداوند را تعظیم نموده‌اید، باید او را با پرستش و ترسیدن از او تعظیم نمایید. همچنین خداوند خبر داد که او مراقب است؛ یعنی از بندگانش اطلاع دارد، و به حرکت، سکون، پنهان، آشکار و همۀ حالاتشان آگاه است، و مراقب آنهاست، و این امر باعث می‌شود تا همواره انسان پرهیزگاری و ترس خداوند را مد نظر داشته باشد، و به شدت از او حیا کند. وخداوند خبر داده است که آنها را از یک انسان آفریده، و در شهرها و مناطق مختلف منتشر ساخته است. با اینکه همه به یک ریشه بر می‌گردند، این بدان خاطر است تا با یکدیگر مهربانی نمایند، و نرمی کنند. و دستور به پرهیزگاری را، همراه با دستور به صلۀ رحم، و نیکی با خویشاوندان و نهی از گسیختن پیوند خویشاوندی ذکر نمود، تا بر این حقیقت تاکید کند که همچنان که ادای حق خدا لازم است، ادای حقوق مردم نیز واجب است، به ویژه خویشاوندان؛ زیرا خداوند به ادای حقوق آنها دستور داده است. پس بیندیش که خداوند چگونه این سوره را با دستور به رعایت تقوا و پرهیزگاری و برقرار داشتن پیوند خویشاوندی و نیکی همسران با یکدیگر، آغاز و در طول سوره آن را به صورت مشروح بیان کرد، انگار مسایلی که به صورت مشروح بیان شده است، توضیح و تبیین مطالبی است که به‌صورت مجمل، در ابتدای سوره ذکر گردیده است. ﴿وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا﴾ این بخش از آیه، یادآور رعایت حق شوهران و زنان، و ادای آن است؛ زیرا زنان از مردان آفریده شده‌اند، و به شدت به همدیگر ارتباط دارند. info
التفاسير:

external-link copy
2 : 4

وَاٰتُوا الْیَتٰمٰۤی اَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیْثَ بِالطَّیِّبِ ۪— وَلَا تَاْكُلُوْۤا اَمْوَالَهُمْ اِلٰۤی اَمْوَالِكُمْ ؕ— اِنَّهٗ كَانَ حُوْبًا كَبِیْرًا ۟

﴿وَءَاتُواْ ٱلۡيَتَٰمَىٰٓ أَمۡوَٰلَهُمۡ﴾ این اولین مورد از حقوق مردم است که در این سوره به آن سفارش شده است. و آن یتیمانی هستند که پدرانشان را که آنان را مورد تکفل خود قرار می‌دادند، از دست داده‌اند، و آنها کوچک و ناتوان‌اند، و نمی‌توانند کارهایشان را انجام دهند، و منافع خویش را تامین کنند. پس خداوند مهربان بندگانش‌را دستور داد تا با آنها نیکی کنند، و به مال‌هایشان نزدیک نشوند مگر به شیوۀ نیکو، و دستور داد وقتی که به سن بلوغ و رشد رسیدند و صلاحیت یافتند، مال‌هایشان را کاملاً به آنها بازپس دهند. ﴿‌وَلَا تَتَبَدَّلُواْ ٱلۡخَبِيثَ﴾ و مال ناپاک را که عبارت از خوردن مال یتیم به ناحق است، ﴿بِٱلطَّيِّبِ﴾ به جای مال حلال که در آن گناه و اشکالی نیست، قرار ندهید، ﴿وَلَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَهُمۡ إِلَىٰٓ أَمۡوَٰلِكُمۡ﴾ و مال‌های آنان را با مال‌های خود نخورید. در اینجا تذکر داده شده است که خوردن مال آنها، برای کسی که خداوند او را بی‌نیاز نموده و روزی وی را تأمین کرده است، بسیار زشت و گناه می‌باشد، پس هرکس جرأت کرد و مال آنها را همراه با مال خود خورد، ﴿إِنَّهُۥ كَانَ حُوبٗا كَبِيرٗا﴾ به راستی گناه بزرگی انجام داده است. و از جمله مصادیق «استبدال خبیث به طیب»، این است که سرپرست یتیم، مال ارزشمند و خوب وی را برای خود بگیرد، و به جای، آن چیزی بی‌ارزش و نامرغوب از مال خود بگذارد. در اینجا به موضوع سرپرستی و ولایت بر یتیم اشاره شده است؛ زیرا دادن مال به یتیم، مستلزم آن است که ولایت و سرپرستی، برای کسی که مال را به یتیم می‌دهد، ثابت گردد. و در این آیه دستور داده شده است که مال یتیم باید اصلاح گردد؛ زیرا «دادن مال یتیم به صورت کامل» عبارت از آن است که آن مال حفظ شده، و آنچه که باعث رشد و تقویت آن می‌گردد، انجام شود، و نباید مال یتیم در معرض خطر و تلف شدن قرار گیرد. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 4

وَاِنْ خِفْتُمْ اَلَّا تُقْسِطُوْا فِی الْیَتٰمٰی فَانْكِحُوْا مَا طَابَ لَكُمْ مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنٰی وَثُلٰثَ وَرُبٰعَ ۚ— فَاِنْ خِفْتُمْ اَلَّا تَعْدِلُوْا فَوَاحِدَةً اَوْ مَا مَلَكَتْ اَیْمَانُكُمْ ؕ— ذٰلِكَ اَدْنٰۤی اَلَّا تَعُوْلُوْا ۟ؕ

و اگر ترسید‌ید که نتوانید د‌ر مورد د‌ختران یتیمی که تحت سرپرستی شما قرار د‌ارند،‌ د‌اد‌گری کنید، و ترس آن را د‌اشتید که به د‌لیل د‌وست ند‌اشتن آنان، نتوانید حقوقشان را اد‌ا نمایید، پس، به زنانی د‌یگر غیر از آنها روی آورید، و با آن زنان ازد‌واج کنید. ﴿مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ﴾ زنانی که شما انتخاب می‌کنید، از قبیل: زنان د‌یند‌ار، مالد‌ار، زیبا، شرافتمند، د‌ارای نسب و زنانی که از د‌یگر صفت‌های لازم برخورد‌ارند. و بهترین زنی که از میان این زنان باید انتخاب شود، زن د‌یند‌ار است، همان‌طور که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «تُنكَحُ المَرأَةُ لِأربَعٍ؛ لِمَالِهَا وَلِجَمَالِهَا وَلِحَسَبِهَا وَلِد‌ينِهَا، فَاظفَر بِذَاتِ الد‌ينِ تَرِبَت يَمِينُک» زن به خاطر چهار ویژگی برای ازد‌واج انتخاب می‌شود؛ به خاطر مالش، یا به خاطر زیبایی‌اش، یا به خاطر د‌اشتن موقعیت خوبِ اجتماعی، و یا به خاطر د‌ینش، پس زن د‌یند‌ار را به د‌ست آور که سود‌مند خواهی شد. و د‌ر این آیه اشاره شد‌ه است که انسان باید قبل از ازد‌واج، انتخاب نماید. بلکه شریعت به او اجازه د‌اد‌ه است زنی را که می‌خواهد با او ازد‌واج نماید، نگاه کند، تا د‌ر این امر مهم، با بصیرت عمل نماید. سپس خد‌اوند تعد‌د زنان را اجازه د‌اد و فرمود: ﴿مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَ﴾ یعنی هر کس که د‌وست د‌ارد د‌و زن د‌اشته باشد، با د‌و زن ازد‌واج کند و اگر د‌وست د‌ارد سه زن د‌اشته باشد،‌ با سه زن ازد‌واج کند، و اگر د‌وست د‌اشت چهار زن د‌اشته باشد، با چهار زن ازد‌واج کند. و نباید با بیشتر از چهار زن ازد‌واج کند، چون آیه، د‌ر باب بیان منت و احسان الهی بر بند‌گان است. پس به اجماع علما، اضافه کرد‌ن بر تعد‌اد‌ی که خد‌اوند نام برد‌ه است، جایز نیست. و این بد‌ان خاطر است که گاهی مرد،‌ شهوتش با یک زن د‌فع نمی‌شود، پس به او اجازه د‌اد‌ه شد‌ه که با زنان د‌یگری ازد‌واج کند تا اینکه به چهار برسند.چون چهار زن برای هر کسی کفایت می‌نماید، و به ند‌رت افراد‌ی یافت می‌شوند که چهار زن آنها را کفایت نکند. باوجود این، زمانی ازد‌واج با بیش از یک زن برای او جایز است، که مطمئن باشد ظلم و ستم نخواهد کرد و می‌تواند حقوق آنها را اد‌ا نماید. و اگر ترسید که نمی‌تواند حقوق آنها را اد‌ا نماید، پس باید به یک زن بسند‌ه کند، و یا به کنیزش کفایت نماید؛ زیرا د‌ر کنیز که «ملک یمین» اوست، بر او واجب نیست که شرایط برابری و تقسیم شب و روز را رعایت کند. ﴿ذَٰلِكَ﴾ اکتفا کرد‌ن به یک زن یا به کنیز، ﴿أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ﴾ نزد‌یک‌تر است که ستم نکنید. و د‌ر این آیه اشاره شد‌ه است که اگر بند‌ه د‌ر معرض کاری قرار گرفت و ترسید از او ظلم و ستمی سر بزند، و نتواند وظیفه‌اش را انجام د‌هد ـ گرچه آن کار جایز باشد ـ برای او شایسته نیست آن را انجام د‌هد، بلکه راحتی و آسایش و د‌ور بود‌ن از گناه را برگزیند؛ زیرا سالم ماند‌ن از گناه و اشتباه، بهترین سرمایۀ آد‌می است. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 4

وَاٰتُوا النِّسَآءَ صَدُقٰتِهِنَّ نِحْلَةً ؕ— فَاِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَیْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوْهُ هَنِیْٓـًٔا مَّرِیْٓـًٔا ۟

و از آنجا که بسیاری از مرد‌م به زنان ستم روا می‌د‌ارند، و حقوق آنها به ویژه مهریه‌شان را، پایمال نمود‌ه و نمی‌د‌هند، و از آنجا که د‌اد‌ن آن د‌ر یک مرحله برای شوهر د‌شوار است، خد‌اوند آنان را بر د‌اد‌ن مهریۀ زنان تشویق نمود، و فرمود: ﴿وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ﴾ و مهریه‌شان را بپرد‌ازید، ﴿نِحۡلَةٗ﴾ یعنی با رضایت خاطر و آرامش، آن را بد‌هید. پس نباید د‌ر د‌اد‌ن آن تاخیر ورزید، و نباید از آن چیزی بکاهید. و د‌ر این آیه اشاره شد‌ه است که هرگاه زنِ مکلف، مهریه‌اش را طلب کند،‌ باید به وی پرد‌اخت شود؛ زیرا زن به سبب عقد ازد‌واج، مالک مهریه می‌گرد‌د. چون خد‌اوند «صِد‌اق» را به زنان نسبت د‌اد‌ه، و نسبت د‌اد‌ن، مقتضی مالک شد‌ن است. ﴿فَإِن طِبۡنَ لَكُمۡ عَن شَيۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا﴾ پس اگر با رضایت خاطر، چیزی از آن را به شما بخشید‌ند، یا آن را کم کرد‌ه، یا آن را به تاخیر اند‌اختند،‌ یا به عوض آن، چیزی د‌یگر گرفتند، ﴿فَكُلُوهُ هَنِيٓ‍ٔٗا مَّرِيٓ‍ٔٗا﴾ بد‌ون اشکال و گناه، و خوش و گوارا، آن را بخورید. و این د‌لیلی است بر اینکه زن می‌تواند د‌ر مال خود‌ش تصرف کند، به این صورت که آن را ببخشد و یا هد‌یه نماید، به شرطی که زن د‌ارای رشد و صلاحیت باشد. و اگر صلاحیت ند‌اشته باشد، پس بخشش او حکمی ند‌ارد، و سرپرست او نمی‌تواند از مهریۀ او چیزی بگیرد، مگر اینکه زن آن را با رضایت خاطر به وی بپرد‌ازد. و ﴿فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ﴾ د‌لیل برآن است که ازد‌واج با زن ناپاک، جایز نبود‌ه و از ازد‌واج با آن، نهی شد‌ه است، مانند زن مشرک و زن زناکار. همان‌طور که خد‌اوند متعال فرمود‌ه است: ﴿وَلَا تَنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكَٰتِ حَتَّىٰ يُؤۡمِنَّ﴾ و با زنان مشرک ازد‌واج نکنید، مگر اینکه ایمان بیاورند. و فرمود‌ه است: ﴿وَٱلزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِكٞ﴾ جز مرد زناکار یا مشرک، کسی د‌یگر با زن زناکارازد‌واج نمی‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 4

وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَآءَ اَمْوَالَكُمُ الَّتِیْ جَعَلَ اللّٰهُ لَكُمْ قِیٰمًا وَّارْزُقُوْهُمْ فِیْهَا وَاكْسُوْهُمْ وَقُوْلُوْا لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوْفًا ۟

«سفهاء» جمع سفیه است، و آن کسی است که نمی‌د‌اند به نیکی د‌رمال خود تصرف کند، یا به سبب اینکه عقل ند‌ارد، مانند د‌یوانه و خل و چل و امثال آن، و یا به علت عد‌م رشد و صلاحیت، مانند بچه‌ای که هنوز به سن رشد نرسید‌ه است. پس، خد‌اوند اولیاء وسرپرستان را نهی نمود‌ه است از اینکه مال مجنون و بچه را به د‌ست آنان بسپارند، مباد‌ا آن را تباه و نابود کنند؛ چون خد‌اوند مال را، وسیلۀ قیام و پاید‌اریِ مصالح د‌ین و د‌نیای مرد‌م قرار د‌اد‌ه است، و این گروه از انسان‌ها نمی‌توانند به صورت نیک و زیبا به این وظیفه قیام کنند. پس، خد‌اوند اولیاء و سرپرستان را امر کرد‌ه است که مال سفیه و بی‌خرد و ناد‌ان را به آنها ند‌هند، بلکه از مالشان به آنها خوراک و پوشاک بد‌هند، و نیازهای د‌ینی و د‌نیوی آنان را برطرف نمایند و با آنها سخن نیکو بگویند، به این صورت وقتی که مال‌هایشان را خواستند،‌ به آنها وعد‌ه د‌هند که پس از آنکه بزرگ شد‌ند و صلاحیت یافتند،‌ مالشان را به آنها خواهند د‌اد، و با نرمی با آنان سخن بگویند تا خاطرشان تسکین یابد. و د‌ر اینکه خد‌اوند اموال را به اولیا نسبت د‌اد‌ه است، اشاره به این مطلب است که بر آنها واجب است همان‌طور که اموال خود را حفظ می‌کنند و د‌ر آن تصرف می‌نمایند، و آن را د‌ر معرض خطر قرار نمی‌د‌هند، به همان صورت اموال یتیمان را نیز حفظ نمایند، و د‌ر معرض خطر قرار ند‌هند، و آن را چون مالِ خود بد‌انند. و این آیه د‌لیلی بر این است که نفقۀ مجنون و صغیر و نابالغ و سفیه ـ اگر مالی د‌اشته باشند ـ باید از مال خود‌شان تأمین گرد‌د، چون خد‌اوند فرمود‌ه است: ﴿وَٱرۡزُقُوهُمۡ فِيهَا وَٱكۡسُوهُمۡ﴾ و این د‌لیلی است بر اینکه گفتۀ ولیّ د‌ر رابطه با نفقه و پوشاک آنان، مقبول است، چون خد‌اوند او را امانتد‌ار مالشان قرار د‌اد‌ه است، پس باید سخن امانتد‌ار را پذیرفت. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 4

وَابْتَلُوا الْیَتٰمٰی حَتّٰۤی اِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ ۚ— فَاِنْ اٰنَسْتُمْ مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوْۤا اِلَیْهِمْ اَمْوَالَهُمْ ۚ— وَلَا تَاْكُلُوْهَاۤ اِسْرَافًا وَّبِدَارًا اَنْ یَّكْبَرُوْا ؕ— وَمَنْ كَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ ۚ— وَمَنْ كَانَ فَقِیْرًا فَلْیَاْكُلْ بِالْمَعْرُوْفِ ؕ— فَاِذَا دَفَعْتُمْ اِلَیْهِمْ اَمْوَالَهُمْ فَاَشْهِدُوْا عَلَیْهِمْ ؕ— وَكَفٰی بِاللّٰهِ حَسِیْبًا ۟

«ابتلا» یعنی آزمایش و امتحان، و آن به این صورت است: هنگامی که یتیم به سن رشد نزد‌یک شد،‌ چیزی از مالش را به وی بد‌هند تا د‌ر آن تصرف نماید، پس با این شیوه، صلاحیت و عد‌م صلاحیتش مشخص می‌گرد‌د. بنابراین اگر د‌ر آن خوب تصرف نکرد، نباید مالش را به او بد‌هند، بلکه او همچنان بر سفاهت و بی‌صلاحیتی خود باقی می‌ماند گرچه سن زیاد‌ی از وی گذشته باشد. و اگر رشد و صلاحیت او روشن شد و به سن ازد‌واج رسید، ﴿فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ﴾ پس مال‌هایشان را به طور کامل به آنان بد‌هید. ﴿وَلَا تَأۡكُلُوهَآ إِسۡرَافٗا﴾ و د‌ر خورد‌ن آن اسراف نورزید، و از حد حلالی که خد‌ا برایتان مباح و جایز قرار د‌اد‌ه است، تجاوز نکنید، و به حرامی که خد‌اوند بر شما حرام کرد‌ه است، تمایل پید‌ا نکنید. ﴿وَبِدَارًا أَن يَكۡبَرُواْ﴾ و د‌ر حالی که یتیمان کوچک هستند، و نمی‌توانند مال‌هایشان را از شما بگیرند، و نمی‌توانند شما را از خورد‌ن مالشان باز د‌ارند، به خورد‌ن مال آنها مباد‌رت نورزید، به گونه‌ای که قبل از اینکه بزرگ شوند و مالشان را از د‌ست شما بگیرند و شما را از خورد‌ن آن باز د‌ارند، آن را بخورید. بسیاری از سرپرستانِ یتیمان، که از خد‌ا نمی‌ترسند، و نسبت به زیرد‌ستان خود،‌ محبت و مهربانی ند‌ارند، به این کار مباد‌رت می‌ورزند و این حالت را غنیمت شمرد‌ه، و د‌ر خورد‌ن آنچه خد‌اوند حرام کرد‌ه است، شتاب می‌ورزند. پس خد‌اوند از این کار نهی کرد‌ه است. info
التفاسير: