আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - পাৰ্চী অনুবাদ - তাফছীৰ ছা'দী

یس

external-link copy
1 : 36

یٰسٓ ۟ۚ

قول مناسب‏تر در رابطه با حروف مقطعه‏ای که در اوایل برخی سوره‏های قرآن آمده، این است که بدون مستند شرعی از ذکر معنی برای آنها خودداری کنیم و در عین حال یقین داشته باشیم که خداوند این‏ها را بیهوده نازل نکرده است، بلکه در پس آن حکمتی است که ما از آن بی خبریم. info
التفاسير:

external-link copy
2 : 36

وَالْقُرْاٰنِ الْحَكِیْمِ ۟ۙ

در اینجا خداوند به قرآن حکیم سوگند می‌خورد، قرآنی که صفت آن حکیم بودن است. و حکمت؛ یعنی گذاشتن هر چیزی در جای مناسبش، و قرار دادن امر و نهی در جای مناسب آن. و قرار دادن جزای کارهای خیر و شر در جای مناسب آن. پس احکام شرعی و جزائی قرآن همه دارای نهایت حکمت می‌باشند. و از حکمت قرآن این است که هم حکم مسأله را بیان می‌کند و هم حکمت آن را بیان می‌دارد. پس عقل‌ها را از مناسبت‌ها و اوصافی که مقتضی ترتّب حکم بر آن می‌باشند آگاه می‌سازد. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 36

اِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِیْنَ ۟ۙ

﴿إِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾ چیزی که به آن سوگند خورده شده است، رسالت محمّد صلی الله علیه وسلم است؛ یعنی تو ای محمّد! از زمرۀ پیامبران هستی، و تو اوّلین و تازه‌ترین پیامبر نمی‌باشی. و نیز اصول دینی که پیامبران آورده‌اند تو هم آورده‌ای. و هرکس در حالات و اوصاف پیامبران تامّل کند و فرق پیامبران را با دیگران بداند، خواهد دانست که تو از پیامبران برگزیده هستی؛ چون دارای صفاتی کامل و اخلاقی نیکو می‌باشی. و پوشیده نیست که آنچه به آن سوگند یاد شده، حکیم بودن قرآن است؛ و آنچه برای آن سوگند یاد شده، رسالت محمّد صلی الله علیه وسلم است، و این دو با همدیگر مرتبط می‌باشند. و اگر برای اثبات رسالت پیامبر، دلیل و گواهی جز این قرآن نبود که سرشار از حکمت است، همین به عنوان دلیل و شاهد بر صدق رسالت او کافی بود، بلکه قرآن قوی‌ترین دلیل بر رسالت پیامبر است. پس همۀ دلایل قرآن دلیل‌هایی برای اثبات رسالت محمّد صلی الله علیه وسلم هستند. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 36

عَلٰی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیْمٍ ۟ؕ

سپس از بزرگ‌ترین صفت‌های پیامبر صلی الله علیه وسلم که بر رسالت او دلالت می‌نماید خبر داد، و آن این است که او ﴿عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ بر راه راست قرار دارد؛ راهی که میانه است و انسان را به خدا و به سرای بهشت می‌رساند. و این راه راست، مشتمل بر کارهای شایسته می‌باشد که قلب و بدن و دنیا و آخرت را اصلاح می‌کند؛ و مشتمل بر اخلاق فاضله‌ای است که نفس را تزکیه می‌نماید و دل را پاک می‌گرداند و پاداش را می‌افزاید. پس قرار داشتن بر این راه راست، صفت پیامبر صلی الله علیه وسلم است؛ و صفت دینی است که آن را آورده است. پس در شکوه و بزرگی این قرآن کریم بیندیش که چگونه با شریف‌ترین سوگند بر بزرگ‌ترین چیزی که برای اثبات آن قسم یاد می‌شود سوگند یاد کرده است. و فقط خبر دادن خداوند از مرسَل بودن پیامبر کافی بود، اما خداوند دلایل واضح و حجّت‌های روشنی در اینجا برای اثبات صحت آنچه بر آن قسم خورده که رسالت پیامبرش می‌باشد، بیان کرده؛ و ما را بدان گوشزد نموده، و برای درپیش گرفتن آن راه، ما را راهنمایی کرده است. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 36

تَنْزِیْلَ الْعَزِیْزِ الرَّحِیْمِ ۟ۙ

و این راه راست را ﴿تَنزِيلَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ﴾ خداوند چیره و مهربان فرو فرستاده است. پس اوست که کتابش را فرو فرستاده، و آن را راهی برای بندگانش قرار داده است تا آنها را به او برساند. او این راه و کتاب را، با قدرت خویش از هر نوع تغییر و تحریف حفاظت کرده، و با این کار بر بندگانش رحم نموده؛ رحمتی که همواره شامل حال آنهاست تا اینکه آنان را به سرای رحمت خدا می‌رساند. بنابراین آیه را با این دو اسم بزرگوار ﴿ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ﴾ به پایان رساند. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 36

لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَّاۤ اُنْذِرَ اٰبَآؤُهُمْ فَهُمْ غٰفِلُوْنَ ۟

وقتی خداوند بر رسالت پیامبر سوگند یاد کرد، و برای اثبات آن دلایلی را ارائه داد، نیاز به رسالت و ضرورت آن را بیان نمود و فرمود: ﴿لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أُنذِرَ ءَابَآؤُهُمۡ فَهُمۡ غَٰفِلُونَ﴾ تا قومی را بیم دهی که پدرانشان بیم داده نشده‌اند؛ و آنها عرب‌های بی‌سواد هستند که کتاب و پیامبری نداشته‌اند، و جهالت آنها را فرا گرفته، و گمراهی آنان را در خود فرو برده است. پس خداوند پیامبری از خودشان را به سوی آنها فرستاد تا آنان را تزکیه ‌نماید، و کتاب و حکمت را به آنها بیاموزد، گرچه قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند. پس عرب‌های بی‌سواد و هر بی‌سواد دیگری را بیم می‌دهد، و اهل کتاب را یادآور می‌شود تا آنچه را که در کتاب‌هایشان آمده به یاد آورند. پس پیامبر برای عرب‌ها نعمتی ویژه، و برای دیگران نیز به طور عام رحمت و برکت است. کسانی که برای بیم دادنشان مبعوث گشته‌ای، بعد از آنکه آنها را هشدار دادی، به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ گروهی آنچه را که تو آورده بودی رد کردند، و بیم دادن را نپذیرفتند. و آنها کسانی هستند که خداوند در موردشان فرموده است: ﴿لَقَدۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ عَلَىٰٓ أَكۡثَرِهِمۡ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾ info
التفاسير:

external-link copy
7 : 36

لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلٰۤی اَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُوْنَ ۟

تقدیر و مشیّت خدا در مورد آنها تحقق یافته است، و آنها همواره در کفر و شرک خود باقی می‌مانند، و وعدۀ کیفر بر آنها تحقّق یافته است؛ زیرا بعد از آنکه حق بر آنها عرضه شد، آن را نپذیرفتند. پس در این وقت، به کیفر نپذیرفتن حق، بر دل‌هایشان مهر زده شد. info
التفاسير:

external-link copy
8 : 36

اِنَّا جَعَلْنَا فِیْۤ اَعْنَاقِهِمْ اَغْلٰلًا فَهِیَ اِلَی الْاَذْقَانِ فَهُمْ مُّقْمَحُوْنَ ۟

سپس موانعی را که مانعِ رسیدن ایمان به دل‌هایشان می‌شود، بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّا جَعَلۡنَا فِيٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ أَغۡلَٰلٗا﴾ ما به گردن‌هایشان طوق‌هایی افکنده‌ایم، و این طوق‌ها بزرگ هستند، ﴿فَهِيَ إِلَى ٱلۡأَذۡقَانِ﴾ که تا چانه‌هایشان می‌رسد و سرهایشان را رو به بالا نگاه می‌دارند. ﴿فَهُم مُّقۡمَحُونَ﴾ پس آنها از شدّت و سختی زنجیرهایی که بر گردن‌هایشان است، سرهایشان را رو به بالا نگاه داشته‌اند و نمی‌توانند آن را پایین آورند. info
التفاسير:

external-link copy
9 : 36

وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ اَیْدِیْهِمْ سَدًّا وَّمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَاَغْشَیْنٰهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُوْنَ ۟

﴿وَجَعَلۡنَا مِنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ سَدّٗا وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ سَدّٗا﴾ و در پیش روی ایشان و در پشت سرشان مانعی قرار داده‌ایم که آنها را از ایمان باز می‌دارد. ﴿فَأَغۡشَيۡنَٰهُمۡ فَهُمۡ لَا يُبۡصِرُونَ﴾ و بدین وسیله جلوی چشمانشان را گرفته‌ایم، پس آنها نمی‌بینند؛ و جهالت و بدبختی، آنان را از هر جهت فرا گرفته است؛ پس بیم دادن در مورد آنها مفید واقع نمی‌گردد. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 36

وَسَوَآءٌ عَلَیْهِمْ ءَاَنْذَرْتَهُمْ اَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُوْنَ ۟

﴿وَسَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾ و چه آنان را بترسانی و چه ایشان را نترسانی، برایشان یکسان است و ایمان نمی‌آورند. و چگونه کسی ایمان می‌آورد که بر قلبش مهر زده شده، و حق را باطل دیده و باطل را حق می‌بیند؟! info
التفاسير:

external-link copy
11 : 36

اِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَیْبِ ۚ— فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَّاَجْرٍ كَرِیْمٍ ۟

و قسم دوّم کسانی هستند که بیم دادن در آنها تأثیر نموده است، و خداوند در مورد آنان چنین می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلذِّكۡرَ﴾ بیم دادن تو فقط به کسانی فایده می‌دهد، و کسانی از نصیحت تو پند می‌پذیرند که هدفشان این است از حق و از آنچه بدان تذکر داده شده‌اند پیروی کنند. ﴿وَخَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ﴾ و از خداوند رحمان در نهان می‌ترسند؛ یعنی هرکس به این دو صفت متصف باشد؛ با نیّتی نیکو در طلب حق باشد، و از خداوند بترسد، از رسالت تو بهره‌مند می‌شود و با تعلیم تو تزکیه می‌یابد. و هر کس به این دو امر توفیق یافت، ﴿فَبَشِّرۡهُ بِمَغۡفِرَةٖ وَأَجۡرٖ كَرِيمٍ﴾ به او مژده بده که گناهانش آمرزیده می‌شوند، و پاداشی ارزشمند در برابر کارهای شایسته و نیّت نیکش دریافت خواهد کرد. info
التفاسير:

external-link copy
12 : 36

اِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتٰی وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوْا وَاٰثَارَهُمْ ؔؕ— وَكُلَّ شَیْءٍ اَحْصَیْنٰهُ فِیْۤ اِمَامٍ مُّبِیْنٍ ۟۠

﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ﴾ بدون شک، ما مردگان را پس از مرگشان زنده می‌گردانیم تا به خاطر کارهایی که کرده‌اند به آنان سزا وجزا بدهیم. ﴿وَنَكۡتُبُ مَا قَدَّمُواْ﴾ و کارهای نیک و بدی را که پیشاپیش فرستاده‌اند می‌نویسیم؛ و آن اعمالی است که در حال حیات و زندگی‌شان انجام داده‌اند. ﴿وَءَاثَٰرَهُمۡ﴾ و آنچه بر جای نهاده‌اند؛ و آن، آثار خیر و شری که آنها در دوران حیات خویش و بعد از مرگشان، سبب به وجود آمدن آن بوده‌اند؛ و کارهایی که به سبب گفته‌ها و کردارها و حالات آنان پدید آمده است؛ و هر کار خیری که مردم به سبب تعلیم و آموزش آنان یا نصیحت و یا به سبب امر به معروف و نهی از منکرشان انجام داده‌اند؛ و یا علمی که آن را به دانش آموزان آموخته و یا در کتاب‌هایی آن را برجای گذاشته‌اند که در دوران حیات آنان یا بعد از مردنشان از آن استفاده می‌شود؛ و یا کار خیری که انجام داده‌اند، از قبیل: نماز یا زکات یا صدقه و احسان؛ و یا کسی دیگر آنان را سرمشق خویش قرار داده، و به انجام این اعمال مبادرت می‌ورزد؛ یا مسجدی ساخته‌اند و یا جایی درست کرده‌اند که مردم از آن استفاده می‌برند، و امثال این، همه از آثار آنان هستند، و پاداش آن برایشان نوشته می‌شود. و همچنین عمل شرّ این‌گونه است. بنابراین «هرکس در اسلام شیوه و روشی نیکو بنیاد نهد، پاداش آن و پاداش کسی که تا قیامت به آن عمل ‌نماید به او می‌رسد. و هرکس در اسلام سنّت و روشی بد پایه‌گذاری کند، گناهش بر اوست و گناه کسانی که تا قیامت به آن عمل نمایند نیز بر اوست.» و این بیانگر بلندی مقام دعوت نمودن مردم به راه خدا، و هدایت کردن آنان با هر وسیله و طریق ممکن می‌باشد. نیز بیانگر پایین بودن مقام کسی است که به سوی شر دعوت می‌کند، و در راه آن گام برمی‌دارد. چنین فردی، فرومایه‌ترینِ مردم می‌باشد و گناه و جرم او از همه بیشتر است. ﴿وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ﴾ و همه چیز و همۀ اعمال و نیّت‌ها را در کتابی که اساس و مرجع همۀ کتاب‌هایی است که در دست فرشتگان‌اند، بر شمرده‌ایم؛ و آن کتاب، لوح محفوظ است. info
التفاسير: