আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - পাৰ্চী অনুবাদ - তাফছীৰ ছা'দী

পৃষ্ঠা নং:close

external-link copy
133 : 3

وَسَارِعُوْۤا اِلٰی مَغْفِرَةٍ مِّنْ رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمٰوٰتُ وَالْاَرْضُ ۙ— اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِیْنَ ۟ۙ

سپس خداوند به آنها دستور می‌دهد تا به سوی آمرزش وی، و بر خورداری از بهشت او، که فقط پهنای آن به اندازۀ وسعت آسمان‌ها و زمین است ـ چه رسد به طول آن ـ ، بشتابند که خداوند آن را برای پرهیزگاران آماده نموده است. پس پرهیزگاران، اهل بهشت‌اند و پرهیزگاری و تقوا، انسان را به بهشت می‌رساند. info
التفاسير:

external-link copy
134 : 3

الَّذِیْنَ یُنْفِقُوْنَ فِی السَّرَّآءِ وَالضَّرَّآءِ وَالْكٰظِمِیْنَ الْغَیْظَ وَالْعَافِیْنَ عَنِ النَّاسِ ؕ— وَاللّٰهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِیْنَ ۟ۚ

سپس خداوند پرهیزگاران و کارهایشان را توصیف نمود و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ ﴾ آنهایی که درحال تنگدستی و توانگری بخشش می‌کنند؛ اگر توانگر و ثروتمند باشند زیاد بخشش می‌نمایند، و اگر تنگدست باشند هیچ چیزی از کار خوب را دست کم نمی‌گیرند، گرچه کم باشد. ﴿وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ﴾ و هرگاه دیگران، آنان را اذیت کنند، و به خشم آیند، به مقتضای طبیعت انسانی، عمل نمی‌کنند، بلکه آنچه از خشم و ناراحتی که در دل دارند، فرو می‌برند، و در برابر کسی که نسبت به آنها بدی کرده است، بردباری می‌نمایند. ﴿وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ﴾ و عفو کنندگانِ مردم، که شامل گذشت از هر کسی است که با سخن یا عمل نسبت به آنان بدی کرده است. و بخشیدن و گذشت کردن، از فرو خوردن خشم بالاتر است؛ زیرا بخشیدن به معنی مواخذه نکردن و چشم پوشی از فردی است که بدی می‌کند، و این کار را کسی انجام می‌دهد که به اخلاق زیبا آراسته باشد، وخویشتن را از اخلاق زشت پاکسازی کرده باشد. چنین کسی با خدا معامله کرده است چون او نسبت به بندگان خدا مهربان و نیکوکار است، و نمی‌خواهد برای آنان بدی پیش بیاید، و خدا هم از او گذ‌شت می‌نماید، و پاداش او بر پروردگارِ بزرگوار است، نه بر بندۀ فقیر. همان‌طور که خداوند فرموده است: ﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾ یعنی هرکس گذشت نماید و اصلاح کند، پاداش او بر خداست. سپس به بیان حالتی پرداخت که از دیگر حالات بهتر و بالاتر و بزرگ‌تر است، و آن، احسان و نیکوکاری است، پس فرمود: ﴿وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ﴾ و خداوند نیکوکاران را دوست ‌دارد. احسان و نیکوکاری بر دو نوع است: احسان در پرستش آفریننده، و احسان به مخلوق. پیامبر صلی الله علیه وسلم احسان در عبادت را، این گونه تفسیر نموده است: (أن تَعبُدَ اللهَ كَأنَّكَ تَرَاهُ فَإن لَم تَكُن تَرَاهُ فِإنَّهُ يَرَاك) احسان؛ یعنی اینکه خداوند را طوری عبادت کنی که گویا او را می‌بینی، و اگر تو او را نمی‌بینی همانا او ترا می‌بیند. و اما احسان به مخلوق؛ یعنی رساندن فایدۀ دینی و دنیوی به آنها، و دور کردن زیان و بدی دینی و دنیوی ازآنان. پس این، شامل امر به معروف و نهی از منکر، و تعلیم جاهل و نادان، و وعظ و نصیحت افراد غافل، و خیرخواهی برای عموم و خصوص، وتلاش برای اتحاد و وحدت کلمۀ مردم، و دادن صدقات و بخشش‌های واجب و مستحب به آنها می‌شود. همچنان‌که شامل بخشش به مردم، و اذیت نکردن آنها، و تحمل اذیت و آزار آنان نیز می‌شود. همان‌طور که خداوند، پرهیزگاران را در این آیات به این ویژگی‌ها توصیف نموده است. پس هرکس این کارها را انجام دهد، به راستی که او حقوق خدا و حق بندگانش را ادا کرده است. info
التفاسير:

external-link copy
135 : 3

وَالَّذِیْنَ اِذَا فَعَلُوْا فَاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوْۤا اَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللّٰهَ فَاسْتَغْفَرُوْا لِذُنُوْبِهِمْ۫— وَمَنْ یَّغْفِرُ الذُّنُوْبَ اِلَّا اللّٰهُ ۪۫— وَلَمْ یُصِرُّوْا عَلٰی مَا فَعَلُوْا وَهُمْ یَعْلَمُوْنَ ۟

سپس خداوند متعال، عذرخواهی بندگان پرهیزگارش را، از پروردگارشان به خاطر جنایت و گناهانی که مرتکب شده‌اند، بیان کرده و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ﴾ و اگر اعمال و گناه کبیره از آنها سر بزند، و یا مرتکب گناهان کوچک شوند، توبه کرده و از خدا آمرزش می‌طلبند، و پروردگارشان، و آنچه گناهکاران به آن تهدید شده‌اند، و آنچه پرهیزگاران بدان نوید داده شده‌اند را، یاد می‌کنند. پس، از او می‌خواهند که گناهانشان را بیامرزد، و عیب‌هایشان را بپوشاند؛ چراکه از گناه دست کشیده و از آن پشیمان شده‌اند. بنابراین فرمود: ﴿وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ﴾ و با علم و آگاهی [بر زشتی و قباحت گناه]، بر آن اصرار و پا فشاری نمی‌کنند. info
التفاسير:

external-link copy
136 : 3

اُولٰٓىِٕكَ جَزَآؤُهُمْ مَّغْفِرَةٌ مِّنْ رَّبِّهِمْ وَجَنّٰتٌ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ خٰلِدِیْنَ فِیْهَا ؕ— وَنِعْمَ اَجْرُ الْعٰمِلِیْنَ ۟ؕ

کسانی که دارای این صفات هستند، ﴿جَزَآؤُهُم مَّغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡ﴾ پاداششان آمرزش پروردگارشان است، و هر چیزی را که انسان از آن دوری می‌جوید، از آنان دور می‌کند. ﴿وَجَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾ و باغ‌هایی که رودها از زیر درختان آن روان است، و در آن، نعمتِ پایدار و شکوفایی و خرّمی و نشاط، و خیر و شادمانی و قصر و منزل‌های زیبا و عالی و درختان پرمیوه است، و جوی‌های آب زلال در اطراف این مسکن‌های زیبا و پاک، روان است. ﴿خَٰلِدِينَ فِيهَا﴾ و در آن جاودان هستند، از آن بیرون کرده نمی‌شوند، و نمی‌خواهند آن را عوض کنند، و نعمت‌هایی که در آن است، تغییر نمی‌یابد. ﴿وَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ﴾ و چه خوب است پاداش اهل عمل که برای خدا عملِ کمی انجام دادند و مزد و پاداش زیادی گرفتند. همچنان‌که در مَثَل آمده است «قوم جوانمرد، هنگام صبح مرد شریف را می‌ستایند، و عامل به هنگام پاداش، مزدش را کامل و فراوان می‌یابد». و این آیات، از جمله دلایل اهل سنت و جماعت هستند مبنی براینکه اعمال، بخشی از ایمان می‌باشند، بر خلاف مرجئه که می‌گویند: اعمال، در ایمان داخل نیستند. دلالت این آیات بر این مطلب، با آیه‌ای که در سورۀ حدید است، کامل می‌گردد: ﴿سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا كَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ﴾ بشتابید به سوی آمرزش پروردگارتان، و بهشتی که، پهنای آن مانند پهنای آسمان و زمین است، و برای کسانی که به خدا و پیامبر ایمان آورده‌اند، آماده شده است. پس در آنجا جز ایمان آوردن به خدا و به پیامبرانش، چیزی دیگر را بیان نکرده است. و در اینجا فرمود: ﴿أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ﴾ برای پرهیزگاران آماده شده است. سپس پرهیزگاران را با این اعمال و اوصاف بدنی و مالی، توصیف نمود. و این بیانگر آن است پرهیزگارانی که دارای این صفت‌ها هستند، ایشان مؤمنان‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
137 : 3

قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ ۙ— فَسِیْرُوْا فِی الْاَرْضِ فَانْظُرُوْا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِیْنَ ۟

سپس خداوند متعال فرمود: ﴿قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُمۡ سُنَنٞ﴾ در این آیۀ کریمه و آیات پس از آن، که در رابطه با جنگ احد نازل شده‌اند، خداوند بندگان مؤمنش را دلجویی داده، و به آنها خبر می‌دهد که پیش از آنها نسل‌ها و امت‌هایی بوده که مورد آزمایش قرار گرفته‌اند، و افراد مؤمن آن امت‌ها، از طریق جنگ با کافران آزمایش شده‌اند، و در کشمکش و پیکار با کافران، گاهی پیروز شده و گاهی شکست می‌خوردند، و در پایان، کار به ضرر و شکست تکذیب‌کنندگان ‌انجامید، و خداوند، آنها را با پیروز گرداندن پیامبر و پیروانش، خوار و رسوا ‌گرداند. ﴿فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ پس با جسم و دل‌هایتان در زمین به گردش بپردازید، ﴿فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ﴾ و شما آنها را نخواهی یافت، مگر اینکه با انواع عقوبت‌های دنیوی عذاب داده شده، سرزمین‌هایشان نابود گردیده، و دچار زیان و خسارت فاحشی شده، و قدرت و حکومت آنها از دست رفته، و افتخار و تکبر و سرکشی ایشان نابود شده است. آیا این بزرگ‌ترین دلیل و گواه بر صداقت و راست بودن آنچه پیامبران آورده‌اند، نیست؟ و حکمت الهی چنین است که بندگان خود را آزمایش ‌نماید، تا دروغگو و راستگو را مشخص کند. info
التفاسير:

external-link copy
138 : 3

هٰذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًی وَّمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِیْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿هَٰذَا بَيَانٞ لِّلنَّاسِ﴾ این [مطالبی که در رابطه با عاقبت و آخرت ستمکاران گذشت] نشانۀ آشکاری است که حق را از باطل، و اهل سعادت را از اهل شقاوت، جدا می‌سازد. و اشاره‌ایست به آنچه خداوند تکذیب‌کنندگان را، به آن گرفتار نمود. ﴿وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ﴾ زیرا این پرهیزگاران هستند که از آیات بهره می‌برند، و آیات خدا، آنها را به راه رشد و هدایت راهنمایی می‌کند و از آن پند و اندرز می‌گیرند، و آنها را از راه فساد و تباهی، باز می‌دارد. اما برای دیگر مردم، بیان روشنگری است از جانب خدا که به‌وسیلۀ آن، حجّت را بر آنان تمام می‌کند تا هرکس که هلاک می‌شود، از روی دلیل هلاک گردد. و احتمال دارد که ﴿هَٰذَا بَيَانٞ لِّلنَّاسِ﴾ اشاره به قرآن بزرگ باشد که حاوی پند و حکمت است، و اینکه قرآن به طور عموم، برای مردم روشنگر است، و به‌طور ویژه، مایۀ هدایت و پند و موعظۀ پرهیزگاران است، و هر دو معنی درست است. info
التفاسير:

external-link copy
139 : 3

وَلَا تَهِنُوْا وَلَا تَحْزَنُوْا وَاَنْتُمُ الْاَعْلَوْنَ اِنْ كُنْتُمْ مُّؤْمِنِیْنَ ۟

خداوند مؤمنان را تشویق نموده و اراده‌های آنان را تقویت کرده و همت‌هایشان را بر انگیخته و می‌فرماید: ﴿وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ﴾ و به خاطر مصیبتی که برایتان پیش آمد و بلا و آزمایشی که به آن دچار شدید، سست و زبون نشوید، و جسم‌هایتان ضعیف نگردد، و دل‌هایتان اندوهگین نشود؛ زیرا غم و اندوهِ قلبی، و سستی و ضعف جسمی، مصیبتی دیگر بر شماست، و باعث تقویت روحیۀ دشمنانتان می‌شود. بلکه دل‌هایتان را تقویت کنید، و بردبار باشید، و غم به دل‌هایتان راه ندهید و برای پیکار با دشمن، محکم و آماده باشید. و خداوند بیان کرد که شایسته نیست غم بخورند و ضعیف شوند؛ زیرا آنها در ایمان به خدا وامید داشتن به یاری و پاداش وی از دشمن، برترند، پس مؤمنِ پرهیزگاری که چشم به پاداش دنیوی و اخروی خدا دوخته است، شایسته نیست غمگین گردد و ضعیف شود. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾ info
التفاسير:

external-link copy
140 : 3

اِنْ یَّمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهٗ ؕ— وَتِلْكَ الْاَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ ۚ— وَلِیَعْلَمَ اللّٰهُ الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَیَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَآءَ ؕ— وَاللّٰهُ لَا یُحِبُّ الظّٰلِمِیْنَ ۟ۙ

سپس آنها را به خاطر شکستی که خورده بودند، دلجویی داد و حکمت‌های بزرگی که بر این شکست مترتب گردید، بیان داشت و فرمود: ﴿إِن يَمۡسَسۡكُمۡ قَرۡحٞ فَقَدۡ مَسَّ ٱلۡقَوۡمَ قَرۡحٞ مِّثۡلُهُۥ﴾ پس شما و آنان در زخمی شدن برابر هستید، ولی شما امید به رحم و لطف خداوند دارید، که آنها آن را ندارند. همان‌طور که خداوند متعال فرمود: ﴿إِن تَكُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ يَأۡلَمُونَ كَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا يَرۡجُونَ﴾ اگر شما زخمی می‌شوید، آنها هم همان‌طور که شما دردمند می‌گردید، دردمند می‌شوند، و شما به خدا امیدی دارید که آنها ندارند. یکی از حکمت‌های شکست این است که خداوند پیروزی و سربلندی و سرای دنیا را هم به کافر می‌بخشد، و هم به مؤمن، و هم به نیکوکار می‌دهد، و هم به فاسق. پس خداوند این روزها را میان مردم دست به دست می‌گرداند؛ یک روز به نفع گروهی می‌چرخد، و روز دیگر به نفع گروهی دیگر؛ زیرا زندگی این دنیا به پایان می‌رسد، به خلاف جهان آخرت که فقط برای کسانی است که ایمان آورده‌اند. ﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ و نیز یکی از حکمت‌های شکست مؤمن، و مورد آزمایش قرار گرفتن آنها، این است که مؤمن و منافق مشخص گردند؛ زیرا اگر همواره مؤمنان در همۀ واقعه‌ها و جنگ‌ها پیروز شوند، افرادی وارد اسلام می‌گردند که قلباً آن را نمی‌خواهند. پس اگر در بعضی جنگ‌ها آزمایش و شکستی پیش بیاید، مؤمن حقیقی که در خوشی و ناخوشی و در تنگدستی و توانگری به اسلام علاقه‌مند است، مشخص می‌شود، و نیز کسی که چنین نیست، مشخص می‌گردد. ﴿وَيَتَّخِذَ مِنكُمۡ شُهَدَآءَ﴾ این نیز یکی از حکمت‌های شکست در جنگ است؛ زیرا شهادت در پیشگاه خداوند، بالاترین مقام و مرتبه است، و راهی برای رسیدن به شهادت نیست، مگر اینکه اسباب آن فراهم شود. پس این رحمت خداست نسبت به بندگان مؤمنش، که اسبابی را برای آنان مقدّر ساخت که نفس آدمی آن را خوش نمی‌دارد، تا آنان را به منازل عالی و نعمت‌های ماندگار و جاویدان که به آن علاقه‌مندند، برساند. ﴿وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و خداوند ستمکاران را دوست ندارد. کسانی که بر خود ستم کردند، و در راه خدا نجنگیدند، و در خانه‌هایشان نشستند. گویا این اشاره‌ای است به ذم و نکوهش منافقین، و اینکه آنان در نزد خدای متعال مبغوض‌اند؛ و به همین سبب، آنها را ازجنگیدن در راه خویش بازداشت. ﴿وَلَوۡ أَرَادُواْ ٱلۡخُرُوجَ لَأَعَدُّواْ لَهُۥ عُدَّةٗ وَلَٰكِن كَرِهَ ٱللَّهُ ٱنۢبِعَاثَهُمۡ فَثَبَّطَهُمۡ وَقِيلَ ٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡقَٰعِدِينَ﴾ و اگر می‌خواستند برای جنگ بیرون بروند، ساز و برگ جنگ را آماده می‌کردند. لیکن خداوند بیرون آمدن آنان را به منظور رفتن به جنگ، دوست نداشت، و آنان را [از این کار] بازداشت، و به آنان گفته شد: «همراه با بازنشستگان بنشینید». info
التفاسير: