আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - পাৰ্চী অনুবাদ - তাফছীৰ ছা'দী

شعراء

external-link copy
1 : 26

طٰسٓمّٓ ۟

در رابطه با حروف مقطعه‌ای که در ابتدای برخی از سوره‌های قرآن آمده است، بهتر است که بدون دلیل شرعی آنها را معنی نکنیم و در عین حال یقین داشته باشیم که خداوند آنها را بیهوده نازل نکرده است، بلکه حکمتی دارد که ما از آن آگاه نیستیم. info
التفاسير:

external-link copy
2 : 26

تِلْكَ اٰیٰتُ الْكِتٰبِ الْمُبِیْنِ ۟

خداوند متعال با اشاره به تعظیم و بزرگداشت آیات قرآن، و اینکه به صورت روشن و واضح بر همۀ مطالب الهی و مقاصد شرعی دلالت می‌نمایند، بیان می‌دارد که هر کس در آن بنگرد، در اخبار و احکام آن، شک و تردید نخواهد کرد، چون به طور واضح بر بهترین مفاهیم دلالت می‌نمایند، و احکام صادره‌اش در خصوص مسایل و حوادث موجود، کاملاً مرتبط و متناسب است. پیامبر صلی الله علیه وسلم با همین آیات، مردم را بیم می‌داد، و به راه راست هدایت می‌کرد. پس به وسیلۀ این آیات، بندگان پرهیزگار خداوند راهیاب می‌شدند. و کسی که شقاوت و بدبختی برای او مقدر شده بود، از آن روی برمی‌تافت. و پیامبر صلی الله علیه وسلم به خاطر رویگردانی آنها و ایمان نیاوردنشان، به شدت ناراحت و اندوهگین می‌شد؛ چون ایشان صلی الله علیه وسلم خیرخواه آنان بود. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 26

لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ اَلَّا یَكُوْنُوْا مُؤْمِنِیْنَ ۟

بنابراین خداوند متعال به پیامبرش فرمود: ﴿لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ﴾ از اینکه آنها ایمان نمی‌آورند، مبادا خویشتن را نابود کنی؛ یعنی این کار را نکن، و نباید بابت اینکه ایمان نمی‌آورند، آن‌قدر تأسف بخوری که خودت را نابود کنی؛ زیرا هدایت به دست خداوند است، و تو وظیفه‌ات را که تبلیغ و رساندن پیام خدا است، انجام داده‌ای؛ و بالاتر از این قرآن که روشنگر احکام الهی است، آیه و معجزه‌ای نیست که آن را نازل کنیم تا به آن ایمان بیاورند. پس این قرآن، کافی است برای کسی که در پی هدایت است. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 26

اِنْ نَّشَاْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِّنَ السَّمَآءِ اٰیَةً فَظَلَّتْ اَعْنَاقُهُمْ لَهَا خٰضِعِیْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَايَةٗ﴾ اگر ما بخواهیم، معجزه و نشانه‌ای از آنچه که پیشنهاد کرده‌اند بر آنان فرو می‌فرستیم، ﴿فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِينَ﴾ که گردن‌های تکذیب کنندگان در برابر آن خم می‌گردد، و تسلیم آن می‌شوند؛ اما نیازی به این کار نیست، و مصلحتی در میان نمی‌باشد؛ چون در آن وقت، ایمان آوردن فایده‌ای ندارد؛ زیرا ایمان به غیب و دنیای ناپیدا، مهم و سودمند است. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ يَأۡتِيَ رَبُّكَ أَوۡ يَأۡتِيَ بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَۗ يَوۡمَ يَأۡتِي بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَ لَا يَنفَعُ نَفۡسًا إِيمَٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ﴾ آیا جز این انتظار می‌کشند که فرشتگان [مرگ] به‌سراغشان آیند، یا پروردگارت بیاید، و یا برخی از نشانه‌های پروردگارت بیاید؟ روزی که برخی از نشانه‌های پروردگارت فرا رسد، ایمان افرادی که قبلاً ایمان نداشته‌اند، سودی به حالشان نخواهد داشت. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 26

وَمَا یَاْتِیْهِمْ مِّنْ ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمٰنِ مُحْدَثٍ اِلَّا كَانُوْا عَنْهُ مُعْرِضِیْنَ ۟

﴿وَمَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ﴾ و هیچ‌گونه موعظه و اندرز تازه‌ای به نزد آنان نمی‌آید که آنها را امر و نهی ‌کند، و سود و زیانشان را به آنها یادآور شود، ﴿إِلَّا كَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِينَ﴾ مگر اینکه دل‌ها و جسم‌هایشان از آن رویگردان است. آنها از پند و اندرز تازه -که معمولاً بیشتر مؤثر واقع می‌شود- روی می‌گردانند، و از غیرِ آن نیز بیشتر رویگردان‌اند، چون خیری در آنها نیست، و اندرزها در مورد آنان نتیجه بخش نخواهد بود. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 26

فَقَدْ كَذَّبُوْا فَسَیَاْتِیْهِمْ اَنْۢبٰٓؤُا مَا كَانُوْا بِهٖ یَسْتَهْزِءُوْنَ ۟

﴿فَقَدۡ كَذَّبُواْ﴾ و آنها حق را تکذیب کردند؛ و تکذیبِ حق، عادت و پیشۀ آنها گردید، ﴿فَسَيَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾ و به ‌زودی به عذاب خدا گرفتار خواهند شد؛ و آنچه را که تکذیب کرده‌اند، بر آنها فرود خواهد آمد؛ زیرا گرفتار شدن آنها به عذاب قطعی است. info
التفاسير:

external-link copy
7 : 26

اَوَلَمْ یَرَوْا اِلَی الْاَرْضِ كَمْ اَنْۢبَتْنَا فِیْهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِیْمٍ ۟

خداوند متعال آدمی را به اندیشیدن و تفکر سفارش نموده، و بیان می‌دارد که آن به نفع تفکر کننده است: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ﴾ آیا به زمین نمی‌نگرند تا ببینند که انواع و اقسام گیاهان زیبا و سودمند را در آن رویانده‌ایم؟ info
التفاسير:

external-link copy
8 : 26

اِنَّ فِیْ ذٰلِكَ لَاٰیَةً ؕ— وَمَا كَانَ اَكْثَرُهُمْ مُّؤْمِنِیْنَ ۟

﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ﴾ بدون شک آفرینش گیاهان و درختان از نیستی، و یا پس از پژمرده شدن، نشانه و آیتی است بر اینکه خداوند مردگان را پس از مرگشان زنده می‌نماید؛ همان‌طور که زمین را پس از خشک شدن و پژمرده شدن، زنده و سبز می‌کند. ﴿وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ﴾ و بیشتر مردمان ایمان نمی‌آورند. ﴿وَمَآ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِينَ﴾ و بیشتر مردمان هر چند اصرار بورزی، ایمان نمی‌آورند. info
التفاسير:

external-link copy
9 : 26

وَاِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِیْزُ الرَّحِیْمُ ۟۠

﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ﴾ و قطعاً پروردگار تو قدرتمند و چیره است؛ بر هر مخلوقی چیره است، و جهان بالا و پایین در برابر او سر تعظیم فرود آورده است. ﴿ٱلرَّحِيمُ﴾ مهربان است، و رحمتش همه چیز را فرا گرفته، و بخشش او به هر موجود زنده‌ای رسیده است، و خداوند مقتدر که اهل شقاوت را با انواع عذاب‌ها هلاک و نابود می‌کند، نسبت به سعادتمندان بسیار مهربان است، و آنان را از هر شر و بلایی نجات می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 26

وَاِذْ نَادٰی رَبُّكَ مُوْسٰۤی اَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظّٰلِمِیْنَ ۟ۙ

خداوند باری‌تعالی داستان موسی را تکرار کرده، و آن را چندین بار در قرآن ذکر نموده است، به‌گونه‌ای که دیگر داستان‌ها را این‌گونه تکرار نکرده است، چون داستان موسی حکمت‌ها و عبرت‌های فراوانی در بر دارد، و در این داستان، ماجرای او با ستمگران و مؤمنان بیان شده است. موسی، صاحب شریعتی بزرگ و تورات است، که بعد از قرآن، برترین کتاب آسمانی است. پس فرمود: حالت نیک موسی را به یاد آور، آنگاه که خداوند او را ندا داد و با او سخن گفت، و او را پیامبر گرداند و به ‌سوی بنی‌اسرائیل فرستاد. پس فرمود: ﴿أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ﴾ به نزد قوم ستمکار برو: info
التفاسير:

external-link copy
11 : 26

قَوْمَ فِرْعَوْنَ ؕ— اَلَا یَتَّقُوْنَ ۟

قوم فرعون؛ آنهایی که در زمین تکبر ورزیده، و خود را بر اهالی آن بالاتر قرار داده، و سرکرده‌شان ادعای خدایی کرده است. ﴿أَلَا يَتَّقُونَ﴾ یعنی با گفتار نرم و با مهربانی به آنها بگو: ﴿أَلَا يَتَّقُونَ﴾ آیا از خداوندی که شما را آفریده، و روزی‌تان داده است، نمی‌پرهیزید، و از کفر خود دست نمی‌کشید؟! info
التفاسير:

external-link copy
12 : 26

قَالَ رَبِّ اِنِّیْۤ اَخَافُ اَنْ یُّكَذِّبُوْنِ ۟ؕ

موسی -علیه السلام- با اعتذار از بارگاه پروردگارش، عذر خویش را بیان کرد و از او خواست که وی را در حمل این بار سنگین کمک نماید: (﴿قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ info
التفاسير:

external-link copy
13 : 26

وَیَضِیْقُ صَدْرِیْ وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِیْ فَاَرْسِلْ اِلٰی هٰرُوْنَ ۟

وَيَضِيقُ صَدۡرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي﴾) و فرمود: ﴿قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي هَٰرُونَ أَخِي﴾ پروردگارا! سینه‌ام را گشاده ‌دار، وکارم را برایم آسان کن، و گره زبانم را بگشای، تا سخنم را بفهمند، و از [میان] خانواده‌ام همکار و وزیری برایم مقرر بدار، هارون برادرم. ﴿فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ﴾ پس به هارون هم رسالت بده. آنگاه خداوند خواستۀ موسی را پذیرفت، و به هارون «نبوّت» داد، همان‌گونه که موسی را به‌عنوان نبی و پیامبر مقرر کرد. ﴿فَأَرۡسِلۡهُ مَعِيَ رِدۡءٗا﴾ و او را به عنوان یاور و مددکارم بفرست. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 26

وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْۢبٌ فَاَخَافُ اَنْ یَّقْتُلُوْنِ ۟ۚۖ

﴿وَلَهُمۡ عَلَيَّ ذَنۢبٞ﴾ و آنها در مورد کشتن آن قبطی، ادعای حقی برمن دارند، ﴿فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ﴾ و می‌ترسم به قصاص آن، مرا بکشند. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 26

قَالَ كَلَّا ۚ— فَاذْهَبَا بِاٰیٰتِنَاۤ اِنَّا مَعَكُمْ مُّسْتَمِعُوْنَ ۟

﴿قَالَ كَلَّا﴾ گفت: چنین نیست، آنها هرگز نمی‌توانند تو را به قتل برسانند. ما به شما نیرو و قدرت می‌دهیم، و دست آنها به شما نمی‌رسد. شما و پیروانتان پیروزید. بنابراین فرعون نتوانست موسی را بکشد، با اینکه موسی تا آخرین حد به مخالفتِ او برخاست، و او را متکبر و بی‌خرد، و موسی قومش را گمراه دانست. ﴿فَٱذۡهَبَا بِ‍َٔايَٰتِنَآ﴾ پس شما هر دو، با نشانه‌های ما که بر صداقت و راستگویی و صحت آنچه که آورده‌اید دلالت می‌نمایند، بروید، ﴿إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ﴾ به راستی که من با شما هستم، شما را حفاظت و حمایت می‌کنم، و می‌شنوم. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 26

فَاْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُوْلَاۤ اِنَّا رَسُوْلُ رَبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟ۙ

﴿فَأۡتِيَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ به نزد فرعون بروید، و بگویید: ما فرستادگان پروردگار جهانیانیم؛ به سوی تو فرستاده شده‌ایم تا به خدا و رسالت ما ایمان بیاوری، و تسلیم شوی، و پروردگارت را بپرستی، و به یگانگی او یقین نمایی. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 26

اَنْ اَرْسِلْ مَعَنَا بَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ ۟ؕ

﴿أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾ اینکه بنی‌اسرائیل را با ما بفرست. پس، از شکنجۀ بنی‌اسرائیل دست بردار، و آنها را آزاد بگذار، تا پروردگارشان را پرستش نمایند، و تعالیم دینشان را برپای دارند. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 26

قَالَ اَلَمْ نُرَبِّكَ فِیْنَا وَلِیْدًا وَّلَبِثْتَ فِیْنَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِیْنَ ۟ۙ

وقتی موسی و هارون به نزد فرعون آمدند، و آنچه را خدا به آنها گفته بود، به فرعون گفتند. فرعون ایمان نیاورد و باور نکرد، و نرم نشد، و شروع به مخالفت با موسی کرد، ﴿قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا﴾ و گفت: آیا در کودکی، تو را درمیان خود پرورش ندادیم؟ یعنی آیا بر تو انعام نکردیم، و تو را تربیت و پرورش ندادیم؛ آنگاه که کودکی در گهواره بودی؟! و از ناز و نعمت ما برخوردار شدی؟! (﴿وَلَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ info
التفاسير:

external-link copy
19 : 26

وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِیْ فَعَلْتَ وَاَنْتَ مِنَ الْكٰفِرِیْنَ ۟

وَفَعَلۡتَ فَعۡلَتَكَ ٱلَّتِي فَعَلۡتَ﴾) و سال‌های متمادی از عمر خویش را، در بین ما به سر بردی؛ و آن کار بدی که انجام دادی، از تو سر زد. آن کار این بود که موسی دید، مرد قبطی با فردی از قوم موسی دعوا می‌کند. پس مردی که از قوم موسی بود، از او کمک خواست، ﴿فَوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِ﴾ و موسی به آن قبطی مُشتی زد و مُرد. ﴿وَأَنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ و تو از کافرانی؛ یعنی تو هم، نیز راهت، همان راه ماست، و همان راهی که ما در پیش گرفته‌ایم، تو هم همان راه را در پیش گرفته‌ای. پس فرعون بدون اینکه بداند، به کفر اقرار کرد. info
التفاسير: