আল-কোৰআনুল কাৰীমৰ অৰ্থানুবাদ - পাৰ্চী অনুবাদ - তাফছীৰ ছা'দী

حج

external-link copy
1 : 22

یٰۤاَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوْا رَبَّكُمْ ۚ— اِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیْمٌ ۟

خداوند همۀ مردم را مورد خطاب قرار می‌دهد که از پروردگارشان -که نعمت‌های ظاهری و باطنی به آنها بخشیده است- بترسند. پس شایسته است آنها با دوری از شرک و گناه و نافرمانی، از خدا بترسند؛ و تا جایی که می‌توانند، از فرمان‌های او اطاعت کنند. سپس آنچه را که آنها را به پرهیزگاری وا می‌دارد، بیان نمود، و آن خبردادن از وحشت‌های قیامت است. و آنان را به تقوی و پرهیزگاری سفارش نمود، پس فرمود: ﴿إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ﴾ بی‌گمان زلزلۀ روز قیامت، حادثۀ بزرگی است که به اندازه و عمق آن نمی‌توان پی برد. چون وقتی قیامت برپا می‌شود، زمین به لرزه می‌افتد و تکان می‌خورد، و کوه‌ها از جا کنده ‌شده و تکه تکه گشته و به توده‌ای از شن تبدیل می‌شوند، سپس غبار شده و به هوا می‌روند. در آن روز، مردم به سه گروه تقسیم می‌شوند. پس در آن وقت، آسمان می‌شکافد، و خورشید و ماه در هم پیچیده می‌شود، و ستارگان پراکنده می‌گردند، و پریشانی و اضطراب شدیدی که دل‌ها را از جا می‌کند، بر دل‌ها مستولی می‌شود، و کودکان از شدت آن پیر می‌شوند، و چیزهای سخت از هیبت آن ذوب می‌شوند. بنابراین فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
2 : 22

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّاۤ اَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَی النَّاسَ سُكٰرٰی وَمَا هُمْ بِسُكٰرٰی وَلٰكِنَّ عَذَابَ اللّٰهِ شَدِیْدٌ ۟

﴿يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ﴾ روزی که زلزلۀ قیامت را می‌بینید، آنچنان هول و هراس سراپای مردمان را فرا می‌گیرد که همۀ زنان شیردهی که پستان به دهان طفل شیرخوار خود نهاده‌اند، کودک خویش را رها می‌کنند، با اینکه مادر به شدت کودکش را دوست دارد، به خصوص در این حالت که او در آن به سر می‌برد. ﴿وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا﴾ و از شدت وحشت و هراسِ آن روز، همۀ بارداران سقط جنین می‌نمایند. ﴿وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ﴾ و مردمان را مست می‌بینی، ولی آنان مست نیستند؛ یعنی تو ای بیننده! آنان را چنان می‌پنداری که انگار شراب خورده و مست هستند، حال آنکه مست نیستند، ﴿وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ﴾ بلکه عذاب خدا بسیار سخت است، بنابراین عقل‌هایشان پریده؛ و دل‌هایشان ازجا برکنده شده و به گلو رسیده ‌است؛ و چشم‌ها به بالا دوخته شده، و بسته نمی‌شوند؛ و در این روز پدران برای فرزندان کاری نمی‌کنند؛ و فرزندان نیز نمی‌توانند برای پدرانشان کاری بکنند. و در این روز ﴿يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ﴾ انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش می‌گریزد. و هر کس درآن روز به خودش مشغول است. و در چنین روزی ﴿يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا﴾ ستمگر انگشتانش را گاز می‌گیرد و می‌گوید: کاش راه پیامبر را در پیش می‌گرفتم، ای وای بر من! کاش فلانی را دوست خود قرار نمی‌دادم. و در آن وقت، چهره‌هایی سفید، و چهره‌هایی سیاه می‌شوند. و ترازوهایی که با آن کارهای خوب و بد -حتی اگر به اندازۀ ذره‌ای هم باشند- وزن می‌شوند، نصب شده؛ و نامه‌های اعمال گشوده می‌شوند، و همۀ اعمال و اقوال و نیت‌های کوچک و بزرگ، حاضر و نمایان می‌گردند؛ و پل صراط روی جهنم نصب می‌شود؛ و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک می‌گردد. و ﴿إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَيُّظٗا وَزَفِيرٗا وَإِذَآ أُلۡقُواْ مِنۡهَا مَكَانٗا ضَيِّقٗا مُّقَرَّنِينَ دَعَوۡاْ هُنَالِكَ ثُبُورٗا﴾ جهنم برای گمراهان آشکار گردانده می‌شود. و چون جهنم از دور آنها را ببیند، غرّش و صدای آن را می‌شنوند. و وقتی دست و پا بسته در جای تنگی از آن انداخته شوند، برای نابودشدن و از بین رفتن خود دعا می‌نمایند. و به آنان گفته می‌شود: ﴿لَّا تَدۡعُواْ ٱلۡيَوۡمَ ثُبُورٗا وَٰحِدٗا وَٱدۡعُواْ ثُبُورٗا كَثِيرٗا﴾ امروز یک بار واویلا سر ندهید، بلکه واویلاهای زیادی بگویید. و وقتی پروردگارشان را ندا می‌زنند تا آنها را از آن بیرون آورد، می‌فرماید: ﴿ٱخۡسَ‍ُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ﴾ بتمرگید در آن و سخن نگویید. خداوند مهربان و بخشاینده بر آنها خشم گرفته و عذاب دردناکی را برآنها مستولی کرده است، و از هر خیر و خوبی ناامید می‌شوند، و همۀ اعمال خود را می‌بینند و کوچک‌ترین چیزی از آن ناپدید نمی‌شود. از طرفی پرهیزگاران در باغ‌های بهشت شاد و مسرور به ‌سر می‌برند و در انواع لذت‌ها و شادی‌ها بهره‌مند می‌شوند، و در میان نعمت‌های دلخواهشان جاودانه می‌مانند. پس برای عاقلی که می‌داند چنین روزی را در پیش دارد، شایسته است برای آن روز آمادگی داشته باشد، و آرزوهای دنیایی او را غافل نکند. پس عمل صالح را ترک ننماید، و پرهیزگاری و تقوای الهی را شعار خود قرار دهد، و ترس از خداوند را لباس خویش گرداند، و محبت الهی و ذکر خداوند را اساس و مبنای اعمالش قرار دهد. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 22

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُّجَادِلُ فِی اللّٰهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَّیَتَّبِعُ كُلَّ شَیْطٰنٍ مَّرِیْدٍ ۟ۙ

گروهی از مردم، راه گمراهی را در پیش گرفته‌اند؛ و به وسیلۀ باطل، به مجادلۀ با حق برمی‌خیزند؛ و می‌خواهند باطل را حق جلوه دهند، و حق را باطل بگردانند. حال آنکه آنها در نهایت نادانی قرار داشته، و هیچ علم و دانشی ندارند؛ و تنها چیزی که دارند این است که از پیشوایان گمراه و از هر شیطان سرکشی که از خدا و پیامبرش فرمان نمی‌برد و با آنها مخالف است، و از پیشوایانی که به سوی جهنم فرا می‌خوانند، تقلید ‌نمایند. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 22

كُتِبَ عَلَیْهِ اَنَّهٗ مَنْ تَوَلَّاهُ فَاَنَّهٗ یُضِلُّهٗ وَیَهْدِیْهِ اِلٰی عَذَابِ السَّعِیْرِ ۟

﴿كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ﴾ در قضا و تقدیر الهی بر این شیطان سرکش مقرر شده که هر کس آن را به دوستی بگیرد، و از وی پیروی نماید، ﴿فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُۥ﴾ شیطان او را گمراه می‌کند، ﴿وَيَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ﴾ و او را به ‌سوی عذاب سوزان سوق می‌دهد و حقیقتاً چنین کسی نائب شیطان است. و خداوند در مورد شیطان فرموده است: ﴿إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ﴾ همانا او گروهش را فرا می‌خواند تا از اهل آتش گردند. پس کسی که در مورد خداوند به مجادله برمی‌خیزد، خود گمراه شده و نیز به گمراه کردن دیگران می‌پردازد، و او از هر شیطان سرکشی پیروی می‌نماید، [کار او همانند] تاریکی‌هایی است که بر روی هم انباشته شده‌اند. و تمام اهل کفر و بدعت در این داخل اند، چون بیشتر آنها مقلدند و بدون علم و دانش به مجادله برمی‌خیزند. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 22

یٰۤاَیُّهَا النَّاسُ اِنْ كُنْتُمْ فِیْ رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَاِنَّا خَلَقْنٰكُمْ مِّنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَّغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَكُمْ ؕ— وَنُقِرُّ فِی الْاَرْحَامِ مَا نَشَآءُ اِلٰۤی اَجَلٍ مُّسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوْۤا اَشُدَّكُمْ ۚ— وَمِنْكُمْ مَّنْ یُّتَوَفّٰی وَمِنْكُمْ مَّنْ یُّرَدُّ اِلٰۤی اَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیْلَا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْـًٔا ؕ— وَتَرَی الْاَرْضَ هَامِدَةً فَاِذَاۤ اَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَاَنْۢبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیْجٍ ۟

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ﴾ ای مردم! اگر در مورد قیامت شک و تردید دارید، و نمی‌دانید که چه وقت روی می‌دهد، ـ با اینکه باید پروردگارتان و پیامبرش را تصدیق نماییدـ اما چون شک و تردید دارید، دو دلیل عقلی ارائه می‌شود که آنها را مشاهده می‌کنید؛ و به صورت قطعی بر ثبوت آنچه شما در آن تردید دارید، دلالت می‌نماید، و شک را از دل‌هایتان دور می‌کند. یکی از آن دو دلیل، استدلال کردن بر آفرینشِ نخستینِ انسان است؛ و اینکه کسی که ابتدا آن را آفریده است، او را باز می‌آفریند. و در این مورد فرمود: ﴿فَإِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن تُرَابٖ﴾ من شما را از خاک آفریده‌ام؛ زیرا که آدم ـ‌علیه السلام‌ را از خاک آفرید. ﴿ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ﴾ سپس شما را از نطفه آفرید، و این ابتدای آفرینش است. ﴿ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ﴾ و نطفه به حکم خداوند، به خون بستۀ قرمز رنگی تبدیل می‌شود. ﴿ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ﴾ و خون بسته، تبدیل به یک قطعه گوشت به اندازۀ گوشتی که جوییده می‌شود. و این پاره گوشت، گاهی ﴿مُّخَلَّقَةٖ﴾ نقش یافته، و به صورت انسان آفریده می‌شود، و کامل و تام الخلقه است، ﴿وَغَيۡرِ مُخَلَّقَةٖ﴾ و گاهی ناتمام و ناقص الخلقه است، به این صورت که قبل از آفریده شدن، سقط می‌شود. ﴿لِّنُبَيِّنَ لَكُمۡ﴾ تا اصل آفرینش شما را بیان نماییم. با اینکه خداوند متعال، بر آفرینش کامل آن در یک لحظه تواناست، اما کمالِ حکمت و بزرگیِ قدرت و گستردگیِ رحمتِ خویش را برای شما بیان می‌نماید. ﴿وَنُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾ و ما جنین‌هایی را که می‌خواهیم، تا زمانی مقرر در رحم‌ها نگاه می‌داریم؛ یعنی جنین‌هایی را در رحم باقی می‌گذارد تا وقتی که خداوند بخواهد، و آن مدت، زمان بارداری است. ﴿ثُمَّ نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا﴾ سپس شما را از شکم مادرتان به صورت کودک بیرون می‌آوریم، که چیزی نمی‌دانید و هیچ توانایی ندارید. و مادرانِ شما را، فرمانبردار و خدمتگزارتان گردانیدیم، و در پستان‌هایشان برایتان شیر قرار دادیم، سپس از مرحله‌ای به مرحله‌ای دیگر درمی‌آیید تا اینکه به سن رشد می‌رسید و آن کمال قوت و عقل است. ﴿وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ﴾ و برخی از شما، قبل از آنکه به سن رشد برسد، می‌میرند؛ و برخی، سن رشد را پشت سر گذاشته و به سن فرتوتی و پیری و سالخوردگی می‌رسند. ﴿أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ﴾ یعنی پست‌ترین مرحلۀ عمر، و آن پیری و فرتوتی است که در آن مرحله، عقل انسان از دست می‌رود، آن طور که دیگر توانایی‌هایش تحلیل شده و ضعیف می‌گردد. ﴿لِكَيۡلَا يَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَيۡ‍ٔٗا﴾ تا کسی که به این مرحله از عمر رسیده است، چیزی از آنچه قبلاً می‌دانسته است، نداند؛ چون عقلش ضعیف می‌شود. و توانایی انسان را دو ناتوانی فرامی‌گیرد؛ یکی ناتوانی دوران کودکی، و دیگری ناتوانی و نقص دوران پیری. چنانکه خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡقَدِيرُ﴾ خداوند آن ذاتی است که شما را از ضعف و ناتوانی آفریده؛ و بعد ‌از ناتوانی، شما را نیرومند گردانیده است؛ سپس شما را ضعیف می‌گرداند، و به پیری می‌رساند. هرچه می‌خواهد می‌آفریند و او دانای تواناست. دلیل دوم، زنده کردن و سبز نمودن زمین بعد از خشکیدن و پژمرده شدن آن است. ﴿وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ﴾ و زمین را خشکیده و پژمرده می‌بینی به‌گونه‌ای که گیاه سبزی در آن نیست.﴿فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ﴾ اما هنگامی که بر آن آب باران باراندیم، با روییدن گیاهان به جنبش می‌افتد و سبز می‌شود. ﴿وَرَبَتۡ﴾ یعنی پس از دوران فرو نشستگی، ارتفاع پیدا می‌کند، و این به سبب ازدیاد گیاهانش است. ﴿وَأَنۢبَتَتۡ مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ﴾ و انواع گیاهانِ زیبا و دلکش درآن می‌روید. و این دو دلیل بر پنج مطلب دلالت می‌نمایند: info
التفاسير: