Traduzione dei Significati del Sacro Corano - Traduzione persiana dell'Abbreviata Esegesi del Nobile Corano

Numero di pagina:close

external-link copy
64 : 12

قَالَ هَلْ اٰمَنُكُمْ عَلَیْهِ اِلَّا كَمَاۤ اَمِنْتُكُمْ عَلٰۤی اَخِیْهِ مِنْ قَبْلُ ؕ— فَاللّٰهُ خَیْرٌ حٰفِظًا ۪— وَّهُوَ اَرْحَمُ الرّٰحِمِیْنَ ۟

آیا شما را بر او امین گردانم همان‌گونه که شما را قبل از آن بر برادر تنی‌اش یوسف امین گردانیدم؟! همانا شما را بر یوسف هم امین گردانیدم، و شما به حفظ او تعهد دادید، اما به آن تعهد تان وفا نکردید، پس اعتمادی به تعهد شما مبنی بر حفظ او ندارم، و فقط بر الله اعتماد دارم، زیرا او بهترین نگهبان است برای کسانی‌که نگهبانی از آنها را بخواهد، و مهربان‌ترین مهربانان است برای کسی‌که برایش رحمت بخواهد. info
التفاسير:

external-link copy
65 : 12

وَلَمَّا فَتَحُوْا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوْا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ اِلَیْهِمْ ؕ— قَالُوْا یٰۤاَبَانَا مَا نَبْغِیْ ؕ— هٰذِهٖ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ اِلَیْنَا ۚ— وَنَمِیْرُ اَهْلَنَا وَنَحْفَظُ اَخَانَا وَنَزْدَادُ كَیْلَ بَعِیْرٍ ؕ— ذٰلِكَ كَیْلٌ یَّسِیْرٌ ۟

و وقتی بارهای طعام‌شان را که گرفته بودند گشودند بهایش را دیدند که به آنها بازگردانیده شده است، آن‌گاه به پدرشان گفتند: پس از این اکرام چه چیزی از این عزیز طلب می‌کنیم؟ و این بهای غذای ماست که عزیز مصر از روی لطف به ما آن را بازگردانیده است. غذا را برای خانواده‌مان جلب می‌کنیم، و برادرمان را از آنچه که بر او می‌ترسی محافظت می‌کنیم، و به‌سبب همراهی او بار یک شتر می‌افزاییم، زیرا بار یک شتر نزد عزیز کاری آسان است. info
التفاسير:

external-link copy
66 : 12

قَالَ لَنْ اُرْسِلَهٗ مَعَكُمْ حَتّٰی تُؤْتُوْنِ مَوْثِقًا مِّنَ اللّٰهِ لَتَاْتُنَّنِیْ بِهٖۤ اِلَّاۤ اَنْ یُّحَاطَ بِكُمْ ۚ— فَلَمَّاۤ اٰتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللّٰهُ عَلٰی مَا نَقُوْلُ وَكِیْلٌ ۟

پدرشان به آنها گفت: او را با شما نخواهم فرستاد تا اینکه پیمان استواری به الله ببندید که او را نزد من باز می‌گردانید مگر اینکه نابودی تمام شما را فرا گیرد، و هیچ‌یک از شما باقی نماند، و نه بر دفع آن توانا باشید و نه به بازگشت، پس وقتی پیمان استوار الله را بر این کار به او دادند، گفت: الله بر آنچه می‌گوییم گواه است، پس گواهی او برایمان کافی است. info
التفاسير:

external-link copy
67 : 12

وَقَالَ یٰبَنِیَّ لَا تَدْخُلُوْا مِنْ بَابٍ وَّاحِدٍ وَّادْخُلُوْا مِنْ اَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ ؕ— وَمَاۤ اُغْنِیْ عَنْكُمْ مِّنَ اللّٰهِ مِنْ شَیْءٍ ؕ— اِنِ الْحُكْمُ اِلَّا لِلّٰهِ ؕ— عَلَیْهِ تَوَكَّلْتُ ۚ— وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُوْنَ ۟

و پدرشان اینگونه به آن‌ها توصیه کرد: به صورت دسته‌‌جمعی از یک در وارد مصر نشوید، بلکه از درهای پراکنده‌ای وارد شوید، زیرا این کار نگهدارنده‌تر است از اینکه کسی به تمام شما آسیبی برساند اگر این کار را بر شما خواسته باشد، و نمی‌گویم این کار به‌طور قطع آسیبی را که الله برای‌تان اراده کرده است از شما دفع می‌کند، و نه اینکه به‌طور قطع نفعی را که الله نخواسته باشد برای‌تان جلب می‌کند، زیرا حکم جز حکم الله نیست، و فرمان جز فرمان او تعالی نیست. در تمام کارهایم فقط بر او توکل کردم، و توکل‌ کنندگان در کارهای‌شان فقط باید بر او توکل کنند. info
التفاسير:

external-link copy
68 : 12

وَلَمَّا دَخَلُوْا مِنْ حَیْثُ اَمَرَهُمْ اَبُوْهُمْ ؕ— مَا كَانَ یُغْنِیْ عَنْهُمْ مِّنَ اللّٰهِ مِنْ شَیْءٍ اِلَّا حَاجَةً فِیْ نَفْسِ یَعْقُوْبَ قَضٰىهَا ؕ— وَاِنَّهٗ لَذُوْ عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنٰهُ وَلٰكِنَّ اَكْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُوْنَ ۟۠

پس درحالی‌که برادر تنی یوسف علیه السلام با آنها بود به راه افتادند، و وقتی همان‌گونه که پدرشان به آنها فرمان داده بود از درهای مختلف وارد شدند ورودشان از درهای مختلف ذره‌ای از آنچه که الله بر آنها مقدر کرده بود از آنها دفع نمی‌کرد، بلکه این کار فقط مهر یعقوب علیه السلام بر فرزندانش بود، که آن را آشکار کرد، و آنها را بر این کار سفارش نمود، درحالی‌که می‌دانست حکمی جز حکم الله نیست، زیرا از ایمان به تقدیر و به‌کار گیری اسباب که به او آموختیم آگاه بود، اما بیشتر مردم از این امر آگاه نیستند. info
التفاسير:

external-link copy
69 : 12

وَلَمَّا دَخَلُوْا عَلٰی یُوْسُفَ اٰوٰۤی اِلَیْهِ اَخَاهُ قَالَ اِنِّیْۤ اَنَا اَخُوْكَ فَلَا تَبْتَىِٕسْ بِمَا كَانُوْا یَعْمَلُوْنَ ۟

و چون برادران یوسف علیه السلام نزدش وارد شدند، درحالی‌که برادر تنی او همراه‌شان بود، برادر تنی‌اش را به‌سوی خود کشاند، و پنهانی به او گفت: به‌راستی که من برادر تنی تو یوسف هستم، پس از کارهای نسنجیده‌ای که برادرانت انجام می‌دادند، چه آزار رساندن و کینه بر ما، و چه افکندن من در چاه، اندوه مدار. info
التفاسير:
Alcuni insegnamenti da trarre da questi versi sono:
• الأمر بالاحتياط والحذر ممن أُثِرَ عنه غدرٌ، وقد ورد في الحديث الصحيح: ((لَا يُلْدَغُ المُؤْمِنٌ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ))، [أخرجه البخاري ومسلم].
امر به احتیاط و دوری از کسی که خیانتی از او سر زده است، در حدیث صحیح آمده است: "لَا یُلدَغُ المُؤْمِنُ مِن جُحرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَینِ" (به روايت بخارى و مسلم). يعنى: مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. info

• من وجوه الاحتياط التأكد بأخذ المواثيق المؤكدة باليمين، وجواز استحلاف المخوف منه على حفظ الودائع والأمانات.
یکی از وجوه احتیاط، حصول اطمینان با گرفتن پیمان‌های تقویت ‌شده با سوگند است؛ و جواز سوگند دادن کسی‌که بر حفظ ودیعه‌ها و امانت‌ها از او بیم می‌رود. info

• يجوز لطالب اليمين أن يستثني بعض الأمور التي يرى أنها ليست في مقدور من يحلف اليمين.
برای خواهان سوگند جایز است که بعضی اموری را که می‌داند در توان کسی‌که سوگند یاد می‌کند نیست استثنا کند. info

• من الأخذ بالأسباب الاحتياط من المهالك.
احتیاط از آسیب‌ها و خسارت‌ها، نوعی به‌کارگیری اسباب است. info